صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

احسان قائم‌مقامی در گفتگو با خبرگزاری برنا:

جاکارتا دستاورد بزرگی داشت/ سلطانی‌فر همه تلاش خود را برای پیشرفت ورزش معطوف کرده است/ شانس این را داریم که در بین ۱۰ تیم اول دنیا باشیم

۱۳۹۷/۰۶/۲۰ - ۰۶:۰۰:۰۰
کد خبر: ۷۵۱۶۹۶
نخستین استاد بزرگ شطرنج ایران معتقد است این رشته با سرعت بسیار بالایی در حال رشد است.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ احسان قائم مقامی، استاد بزرگ شطرنج ایران نیازی به تعریف و تمجید ندارد اما وقتی با او گفتگو کردم، فرق ملموسی میانه رفتار و گفتار او با سایر ورزشکاران احساس کردم، گویی که او یک مدیر ورزشی است و  ورزش را علاوه بر رشته تخصصی خود در بخشی کلان نیز پیگیری و مهمتر از آن تحلیل می‌کند در روزی که الکساندر زوریچ مهمان خبرگزاری برنا بود احسان قائم مقامی هم در خبرگزاری حضور داشت، متاسفانه به دنبال کلمه استاد بزرگی بودم که تا به نوعی این دو نفر را به یکدیگر معرفی کنم اما خوشبختانه احسان با تسلط بسیار کامل به زبان به راحتی با چریچ ارتباط برقرار کرد و به نوعی نقص نگارنده را در این باره برطرف شد، به هر حال تبریک و تقدیر او از چیریچ باعث نوعی افتخار بود، چرا که بعد از آمدن وحید رضایی و معرفی کامل احسان ،سر مربی صربستانی متوجه شد با چه شخصی گفتگو می کند و اینکه خود قائم مقامی در کمال افتادگی از خودش تعریف نکرد نیز نکته مثبتی است که انصاف حکم می کرد آن را بیان کنم،  شکی وجود ندارد که با توجه به تحصیل این ورزشگاه در مقطع دکترا رشته مدیریت ورزشی علاوه بر رشته دانشگاهی قبلی خود یعنی حقوق می تواند آینده روشنی در ورزش کشور داشته باشد.

در ادامه صحبت های استاد بزرگ شطرنج ایران با خبرنگار برنا را می خوانید:

آقای قائم مقامی اگر موافق باشید از بیرون شطرنج شروع کنیم ،اخبار نتایج کاروان ایران در جاکارتا را پیگیری می کردید؟

بله به صورت مستمر

نظر شما درباره نتایج کاروان ایران بازیهای آسیایی چیست؟

این مسابقات دستاوردهای بسیار خوبی برای ورزش کشورمان داشت ،جدا از بحث  جایگاهی که ایران در جدول رده بندی مدالها تصاحب کرد، فکر  میکنم اتفاقاتی که در طول این مسابقات افتاد میتواند درسهای زیادی برای ما داشته باشد و همین طور برداشتهایی که از این رویداد می توانیم داشته باشیم، خیلی به ما کمک میکند تا  ورزش ما پویاتر و در مسیر تعالی خودبه راهش ادامه دهد ادامه دهد. اتفاقهای بسیار خوب و کشف استعدادهای نوظهوری که انجام شد به نفع ورزش کشورمان شد و ما را امیدوارتر کرد که بتوانیم متوازن و متناسب در تمامی رشتههای ورزشی سرمایهاگذاری کنیم و این یکی از نکات مثبت این بازیها برای کاروان ورزشی ایران بود.

نظرتان درباره درخشش بانوان ایرانی در بازیهای آسیایی چیست؟

بسیار خوب بود، موضوعی که به خوبی و با دقت پرداخته شده موفقیت بانوان ایران بود در طول بازیهای آسیایی بود که با  توجه به تعداد شرکتکنندهای که ایران در این بخش داشت یعنی در بخش بانوان، میزان موفقیت کسب شده به نظرم فوق العاده بود، علیرغم همه محدودیت هایی که بانوان دارند خیلی بالاتر از حد انتظار و فوقالعاده درخشان ظاهر شدند و این جای تبریک دارد به جامعه بانوان کشورمان که به نظرم همیشه لیاقت حمایت بیشتر را دارند و باید بیشتر به آنها پرداخته شود. ما در رشتههای مختلف ورزشی دیدیم که شاید علیرغم اینکه شانس زیادی برای بانوان عزیز  کشورمان محاسبه نشده بود و روی کاغذ نوشته نشده بود خیلی عالی و دور از انتظار با ارائه یک الگوی رفتاری و اخلاقی  مناسب موفق شدند نتایج فنی فوق العاده ای را هم کسب  کنند و یک مجموعه فوق العاده را در کارنامه خود به جا گذاشتند که جای تحسین دارد و امیدوارم تجلیل ویژهای از این عزیزان شود.

کدام مدال به دلتان بیشتر از همه چسبید؟

ما در چند رشته مدالهای تاریخی و خوبی کسب کردیم،مدال دوست عزیزم نوشاد عالمیان یا بچه های شمشیر بازی و واترپلو اما نکته مهم این است که،اگر میبینیم واترپلو یک مدال باارزشی کسب میکند نباید چیزی را که الان داریم رها کنیم و یک انفصالی به وجود بیاید و بگوییم چهار سال دیگر بازیهای آسیایی است و این نگاه غلط است. اگر کبدی ما ایجاد ارزش  میکند در این سطح درست است در رشتهای که شاید تعداد کشورهای شرکتکننده و فعال در دنیا زیاد نباشد، ولی اینها از نخبههای درجه یک دنیا بالاتر قرار گرفتند و بحث کیفی است و ما تیم زنان و مردان به خصوص تیم زنان با این محدودیتها در رشته کبدی بسیار تأملبرانگیز است و ما باید الان تسهیلات ایجاد کنیم و پشتوانهسازی کنیم و باید نگاه کنیم. چون دفعه دیگر با این رفتار جلوی ما ظاهر نمیشوند و اینبار غرورآمیز بازی کردند و باید طوری رفتار کنیم که ایران بشود هند کبدی. نباید ارزشی که ایجاد میشود را روی تبلیغ و سر و صدای آن مانور بدهیم. ما الان باید روی استعدادیابی کبدی کار بیشتری کنیم و وقتی میبینید  نفر نهم چین میآید در رشته پینگپنگ در المپیک نفر اول میشود چون آنها خودشان را با خودشان مقایسه میکنند و نمیگویند بالاتر از فلان کشور شدیم. برای بهترین وجودی خودشان تلاش میکنند و میخواهند فرد را به اوج خود برسانند.

مثال دیگر در سنگ نوردی وقتی  یک استعداد فوقالعاده پیدا میکنیم یک اتفاق است ، حاصل یک کار منسجم نیست که فرد از 8 سالگی تربیت شده باشد ولی اگر یک روز یک سگنوردی بیاید بهتر از علیپور ما بالا برود این مطمئنا یک جریان است که نقطه aتا b آن ترسیم شده و فرد پرورش داده شده و این یک استعداد ناب است با یک فیزیک و ویژگیهای خاص و  فوقالعاده که فرد همه چیزش مهیا است. مثلا حسین رضازاده این اتفاق بود در ورزش ما. دارای ویژگیهای ژنتیکی فوقالعاده عجیب بود و این محصول را داده بود. این یک کشف است و یک سیستم نیست. شما اگر به کشور چین بروید مشخص است که هر کسی در هر رشته چگونه پرورش پیدا میکند و این یک تعریف است. من یک دختر 11 ،12  ساله چینی را در  بازیهای آسیایی گوانجو دیدم در اتوبوس که به سمت آپارتمان می رفتیم و یک مردی همراه این بود و گفتند ورزشکار است و 12 سالش است و رشته شیرجه میپرد. رتبه انفرادی او هم ششم یا هفتم بود ولی داریم برای  المپیک سال 2018 آمادهاش میکنیم برای طلا. بچه 12 ساله با بزرگسالان رقابت میکرد و این یک جریان است و همه چیز تعریف شده.

در این میان چه کاری از دست بنده خبرنگار بر می آید؟

انتقاد من به همکاران شماست که باید نگاه حرفهای داشته باشند. من حتی دیدم لحن رسانههای ما با کسی که مدال گرفته و همان فرد اگر مدال نگرفته نباشد فرق میکند و این تحت تأثیر فرهنگ جامعه ماست و ما فقط نتیجهمدارانه نگاه میکنیم و حتی فکر و عمل نمیکنیم و همه چیزمان مجهز نیست و فقط میخواهیم فرد ببرد و وقتی میبرد پرشور هستیم ،اما وقتی میبازد یک دست گرم روی شانهاش  میخواهد و شما باید به عنوان بهترین الگوها این را جا بیندازید که تلاش مهم است و این حس  منتقل شود و طرف انرژی بگیرد و از پس فردا به تمرین فکر کند ولی مثلا وقتی نگاهمان  به کسی که طلا آورده به یک گونه باشد و به کسی که چهارم شده  گونهای دیگر باشد، او یک ماه تکیده میشود. ورزشکار باید از فردا ورزشش دوباره شروع شود و ما این جوری نیستیم و حتی رشته ما که بسیار سنگین است و روزی 8 ساعت  تمرین میخواهد، یک نتیجه بد واقعا نیاز به یک ساپورت خوب دارد و حمایت روانی خوبی میخواهد که فرد را در سیستم تمرینی خود نگاه کند و این مثل یک کار است صبح تا عصر مثل یک کارمندی که به اداره برود تمام وقت است و باید برای ورزشکار همچین تعریفی شود و وظیفهاش است کار کند اگر نگاهمان حرفهای باشد.

ورزشکار برای خودش حتی تعاریف اختصاصی دارد و میگوید مجموعه از من این انتظار را دارد و خودم علاوه بر انتظارات مجموعه این انتظارات را از خودم دارم و این پکیج میتواند من را به هدفم برساند و هدفم باید بالاتر از مجموعه باشد. این تعاریف است.

البته این موضوع مربوط به جامعه می شود تا مسولین ؟

نگاه به ورزش باید یک نگاه تخصصی باشد و  ما اگر ادعا میکنیم ورزش را دنبال میکنیم باید دست بگذاریم روی نقاط کلیدی که مثلا یزدانی و بهداد سلیمی را میسازد یا مثلا آقای حسینی باید از او فیلم ساخته شود و زندگینامهاش برای ورزشکاران درس باشد و باید از او صحبت شود و لحظات خاصی را که در زندگی تجربه کرده را واکاوی کنند نه برای بحث حاشیه، برای اینکه ما بزرگ فکر کنیم و برسیم به نقطهای که ورزشمان از  تجربیات قبلی خود استفاده کند و همه باید دست روی دوش هم بگذارند و اگر ما درک ورزشی داشته باشیم همه اینها را به عنوان به عنوان قطعات پازل میبینیم. مقلا آقای بنا؟ کجاست الان و چرا با او کمتر  صحبت میشود؟ چون الان مربی تیم ملی نیست و شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید و این آدم آدمی است که با او صحبت کردن ورزش ما را بزرگ میکند و این میتواند کمک کند و خط فکر ایجاد کند و نگرش را تغییر دهد و زمینه موفقیت بسازد و چرا این نگاهها را تزریق نمیکنیم؟متاسفانه ساختار فرهنگی ما دچار اشکال شده است.

اگر منظورتان حواشی ورزشکاران است، در اکثر موارد خود فرد می تواند بدون حاشیه کارش را ادامه دهد؟

من معتقدم ساختار اخلاقی فرهنگی ورزش ما به نظر من مسیر خوبی را طی نمیکند. چرا داستان ساخته نشود در کشوری که این همه ورزشکار ارزشمدار داشته است. ورزشکاری مثل دهداری و تختی و این همه ورشکار مثالهای زیادی هستند. تختی  شده به عنوان یک جهان پهلوانی که به اسم میشناسند ولی این ارزشها دارد در جامعه ما کم کم فراموش نمیشود چون زندگیاش نمیکنیم و اگر الان ورزشکاری کاری میکند بیشتر برای بازخورد رسانهای آن است. نگاهها مادی است. این چیزها متأسفانه چیزهایی است که ما را به این وا میدارد که دقت کنیم و ما باید دانشگاه ورزش داشته باشیم و در آن همه شئونات فرد را متوازن رشد دهیم و باید ورزشکار حتی لباس پوشیدن و سخنرانی را یاد بگیرد و آداب غذا خوردن یاد گرفته باشد و خیلیها حتی لباس پوشیدن ورزشی بلد نیستند. همان طور که یک دیپلمات باید بداند چگونه رفتار میکند و چه بپوشد و چه گویشی داشته باشد و چه رسوم و ادبی را باید در فضاهایی  که یک سری رفتارها از او انتظار میرود به نمایش بگذارد یک ورزشکار هم باید آماده باشد و سرود ملی کشورش وقتی نواخته میشود باید بداند  چگونه مقابل پرچم بایستد و این اتفاق کمی نیست و به عنوان یک نماینده وزرشکار باید پخته و پرداخته شده باشد. مثلا در فضای مجازی وقتی برخی مسائل را میبینی پیش خودت  میگویی این چه رفتاری است. انگار فرد چیز دیگری را به او یاد ندادند.

این به نوعی مربوط به شخص ورزشکار می شود؟

ما باید نظام  هنجاری تعریف کنیم. درست است احترام به خواست و سلیقه دیگران مهم است ولی فرد باید مواظب رفتارهایش باشد و نمیتواند در لحظه ناراحتی هر رفتاری از او سر بزند چون پرداخت دارد می شود برای همه ما و برای ساختن یک قهرمان و مردم احساس میگذارند و دقایقشان را صرف میکنند برای تعقیب زندگی امثال من پس من باید احساس مسئولیت کنم و حواسم باشد از من یک درخواستی که میشود و صحبتی میشود من باید خیلی مواظب کردار و رفتار خودم باشم و اگر دارم پرچم را حمل میکنم و یا در کنار بقیه بازیکنان نماینده یک کشور هستم باید یک حس خوب در تک تک آن افراد ایجاد کنم، اگر قرار است از زندگی من فیلم گرفته شود. نه اینکه در دو لحظه میآیند و فیلم  میگیرند رفتار درست باشد و باید موقعی که هم کسی نمیبیند رفتاری کنم که بعدا اگر آن رفتار پخش شد سرم  بتواند  بالا باشد و حق ندارد ورزشکار باورهای جامعه را بشکاند و اینها باید قبلا آموزش داده شود در کلاسهای توجیهی و رفتاری و بحثهای  روانشناسی در کنار مباحث فنی .

البته صحبتهای شما ارزشمند است اما به قول خودتان نیازمند یکسری تعاریف علمی است ؟

ببینید ارزش  اسمها میمانند، در ذهن و مثلا تیمهای پرسپولیس و استقلال حتی اگر ببازند باز هم همان ارزش را دارند، ارزش ماندگار ساخته شده است.

شما در فوتبال داخلی طرفدار چه تیمی هستید؟

 من پرسپولیسی هستم. البته دوست دارم استقلال هم موفق باشد و اصلا دوست ندارم ببازد. همیشه رقابت  جدی  را دوست دارم و دوست دارم قویها و آنهایی که بیشتر تلاش م یکنند همیشه در رقابت بمانند ،البته نحوه قهرمانی پرسپولیس هم خیلی لوس شده(با خنده)!

 کمی درباره شطرنج صحبت کنیم،شما در المپیاد جهانی حضور نخواهید داشت؟

ما تیممان را برای المپیاد جهانی  آماده میکنیم و امسال تصمیم من این بود که به عنوان کاپیتان بالا سر بچهها باشم و احتمالا امسال در این نقش ظاهر میشوم و بازی نمیکنم چون آقای مصدقپور هم که میدانید بازیهای انتخابی را برایمان ترتیب داده بود. البته  شرایط مهیا نبود من فکر می‌کنم بهترین تصمیم بود که فرصت را به بازیکن‌های جدیدترمان بدهیم و مسعود مصدق پور هم واقعا تحلیل رفته بود بدنش و احساس می‌کنم نیاز داشت 20 روز 25 روز برای مسابقات آماده شود و بارها گفتم که به نفع مسعود کنار میروم ولی مسعود باید خودش رو آماده کند که انشالله نتیجه بسیار درخشانی در المپیاد داشته باشد

مسعود مصدق‌پور بازیکن فوق‌العاده خوبی است که میتواند به همراه 4 بازیکن فوق‌العاده دیگرمان آقایان مقصودلو، پویا ایدنی ،محمد امین طباطبایی و علیرضا فیروزجان به عنوان اعضای تیم ملی‌مون یک نتیجه بسیار خوب را برای ایران عزیز در المپیاد جهانی رقم بزنند، ما در المپیاد قبلی در بین 182 کشور جهان یازدهم مشترک شدیم و عنوان بسیار با ارزشی است برای ایرانی که در سال‌های پیش در رتبه‌های هفتادم و هشتادم دنیا بوده الان در رنکینگ میدانید بیست و هشتم  هستیم ما در المپیاد  قبلی قهرمان کاتگوری b مسابقات شدیم این مسابقات 5 کاتگوری دارد که ما توانستیم در تیم دسته b قرار بگیریم امسال که دیگه انقدر پیشرفت کردیم که در کتگوری a هستیم، 30 تیم 30 تیم و یا 35 تیم 35 تیم کاتگوری ها را میچینند و 188 کشور شرکت می‌کنند در مسابقات جهانی، تیم فوق‌العاده خوبی داریم همه بازیکنانی که نام بردم در سطح اول تیم ایران هستند و من به داشتن همچین تیم خوبی به نوبه خودم افتخار می‌کنم.

 

به عنوان یک ایرانی و نه به عنوان یک شطرنج باز چون همه بچه‌ها افتخارات فراوانی دارند و هر روزه دارند تلاش می‌کنند تا سطح شطرنج کشورمان را  حتی از این که هست هم ارتقا دهند، ما خیلی خوشحالیم که به عنوان قهرمان جام ملت‌های آسیا داریم در این مسابقات حاضر می‌شویم یعنی الان یک افتخاری برای کشورمان بوجود آمده که این افتخار واقعا احتیاج به توجه بیشتری دارد شطرنج ما مسیر فوق العاده خوبی را طی کرده شاید چندین سال چندین دهه حتی آرزوی این رو داشتیم که روی سکو برود شطرنجمان ولی در طی 15 ، 20 سال اخیر همواره رو به جلو حرکت کردیم و در چند سال اخیر به تعداد بازیکن‌های قوی‌مان در سطح بالا انقدر زیاد شده که من فکر می‌کنم همیشه می‌توانیم دو تیم ملی عالی داشته باشیم و به همین دلیل است که من احساس کردم که این فرصت برای مسعودی که میتواند آینده درخشانی داشته باشد باید ایجاد شود و خیلی خوشبین هستم به نتیجه تیم ملی‌مان در المپیاد که در گرجستان دوم مهر بازی‌ها شروع میشود از یک مهر اعزام است.

خود شما امسال در چه مسابقاتی شرکت خواهید کرد؟

من بعد از المپیاد جهانی چند اوپن رو احتمالا بازی می‌کنم چند مسابقه بزرگ را بازی میکنم المپیاد را اگر بازی می‌کردم خب دهمین حضورم در المپیاد می‌شد و برایم خیلی اهمیت داشت ولی فضای روانی تیم ملی‌مان خیلی برایم مهمتره و اینکه الان کنار بچه‌ها میتوانم بهشان کمک کنم مهمترین دغدغه من موفقیت تیم در المپیاد جهانی است و بعد از آن چند اوپن سطح بالا را امسال حتما بازی میکنم و به احتمال  خیلی زیاد لیو فروت مسکو که قویترین مسابقات جهان است و گیبرال تال یا همان جبلالطارق انگلستان و بعد از آن اپن دبی در اوایل سال آتی و چند اوپن  داخلی هم داریم و مسابقات لیگ برتر و جام  باشگاههای جهان را  با سایپا بازی میکنم به عنوان قهرمان باشگاههای آسیا و  سهمیه حضور در  جام باشگاههای جهان را دارد و احتمالا روزهای آخر سال میلادی است. یعنی روزهای اول دی ماه. آن هم برای ما خیلی مهم است و لیگ برتر از اواخر  مهرماه آغاز میشود و با سایپا بازی میکنم و تیممان همیشه دیدش قهرمانی در تمامی مسابقات است.

جوانان کشورمان را چگونه ارزیابی می کنید؟

الان هم که جوانان کشورمان دارند مسابقات جوانان جهان را بازی میکنند در ترکیه. به هر حال  ما نوابغی را درشطرنج کشورمانداریم  که توجه به اینها یک باید است. من خیلی تأکید میکنم  روی این موضوع که ما نباید رشتههایی  که در آن انقدر استعداد کشف شده به راحتی از دست بدهیم و شطرنج تنها رشته در بین رشتههای ورزشی ما نیست که این شرایط را دارد. الان شرایط فوقالعاده خوبی را شطرنج دارد تجربه میکند ولی توجه مالی ضعیف ما با ورزش میخوایم حال مردممان را خوب کنیم و باید حمایت کنیم از جوانان و قهرمانان و پهلوانان ورزش کشورمان و مدام بتوانیم این چرخه را تقویت کنیم چرخهای که میتواند برای  کشورمان تولیدگر باشد و تأثیر  مثبت در فضای روانی جامعه داشته باشد و  از لحاظ اقتصادی هم خیلی میتواند کمک کند و ما میتوانیم یک کارخانه ورزشی بزرگ در کشورمان راه بیندازیم و پایگاههای استعدادیابی که در کشورمان خوشبختانه در رشتههای ورزشی مان تا الان تحقیقات خوب دانشگاهی روی زمینه استعدادیابی صورت گرفته و نگاه علمی است، به موضوع ولی اجرا تا الان همگام نبوده و باید هزینه کنیم برای اینکه ورزشمان الان بیش از نصف راه را طی کرده و الان ما زیرساختهای لازم را اگر فراهم بیاوریم برای توسعه ورزش قهرمانی و حرفهایمان خیلی سریع میتوانیم از استعدادها بهرههای پایدار و ماندگار به نفع جامعه ببریم.

شما گویا رساله دکترایتان هم در زمینه شطنج است؟

بله ،ما پیشرفت را داشتیم و در مقطع توسعه هستیم و من رسال دکترایم بحث توسعه ملی و بینالمللی ورزش رشته شطرنج هست و ما واقعا در خیلی از رشتههای ورزشی به سطحی رسیدیم که الان باید (من حقوق قضایی خواندم و مدیریت ورزش را دارم دفاع میکنم و رشته دومم است، طراحی الگوی توسعه ملی و بینالمللی شطرنج ایران موضوع دفاعم است).

آقای قائم مقامی پس از تحصیل مدیر می شود یا مربی؟

من خیلی کم مربیگری میکنم و میخواهم تجربهام را  به بچهها منتقل کنم چون المپیادهای زیاد بوده ام و الان از من خواسته شده به عنوان کاپیتان در کنار بچهها باشم و چون امسال بازی نمیکنم در تیم استثنائا برایم خیلی مهم است که بچهها نتیجه خوب بگیرند و هم و غم من این است. آقای سوکولف  هم آنجا هست و حتما کمک میکند بچهها نتیجه عالی بگیرند و همه چیز مهیا است و بچهها بسیار روی فرمهستند و حتما این اتفاق میافتد. من الان فکر میکنم 6 تا ۸ سال باید جدی و حرفهای پیشرفت خود را در شطرنج ادامه دهم و الان جدی به مناسب مدیریتی فکر نمیکنم ولی من فکر میکنم برای هر  انسان موفقی لازم است بتواند تواناییهای خودش  را در رشتهها و زمینههای مختلف فعالیتی تا حدی بالا ببرد، زبان، کامپیوتر، رشته تحصیلی متفاوت و... این که انتخاب کردم برای پیشرفت همیشه با این دید بوده که بتوانم برای جامعهم تأثیر مثبتی داشته باشد.

منظورم به صورت خاص مدیریت بود؟

من مدیریت هم میکنم و ده پایگاه را خودم ایجاد کردم ولی این قسمتی  از فعالیتهای من است و در دانشگاه تدریس میکنم و مدیر ده شعبه از پایگاههای شطرنج یا مدارس و باشگاههای شطرنج هستم در اقصی نقاط ایران و کارهای مدیریتی دیگری هم میکنم و بعضی وقتها در  کارهای مشاوره و مذاکره و مشاور رئیس فدراسیون هستم و به این عرصه وارد شدم ولی سعی میکنم انرژی اصلیام را روی پیشرفت شطرنجم بگذارم و حداقل ۷۰درصد انرژی ام باید برای شطرنج باشد برای پیشرفت در ۶ تا ۸ سال آیندهای که برای خودم هدف گذاشتم و واقعا همیشه به مسئولیت اجتماعی نگاه ویژهای داشتم و شخصیتم طوری بوده که  سعی کردم هر آنچه در توان دارم صرف کنم برای اینکه اطرافیانم و افرادی که در جامعه با من زندگی میکنند حس و  شرایط بهتری را تجربه کنند و سعی کردم از امکاناتی که ممکن است دیگران را بهره مند کنم  به عنوان وظیفه ام همیشه این را یاد کردم و منتی بر کسی نیست و حسم این است و انسان به عنوان یک موجود اجتماعی مسئولیت در برابر اجتماعش دارد و باید سعی کند موجبات ترقی و تعالی دیگران را هم در کنار خود فراهم بیاورد همان طور که خیلی از افراد باعث شدند من پیشرفت کنم و به ترقی برسم من هم باید این را به جامعه ام برگردانم و این اتفاقی است که باید در جریان و به صورت مداوم شکل بگیرد در هر جامعه موفقی و همه افراد باید  بتوانند منتقل کنند چیزهایی را که شاید مشابه آن روزی به آنها انتقال داده شده باشد.

در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید؟

من تشکر می کنم از همه مدیرانی که به ورزش کشورمان نگاه ویژه ای داشتند، جناب آقای سلطانی فر و مجموعه وزارت ورزش و همچنین کمیته ملی المپیک جناب آقای صالحی امیری و  عوامل زیرمجموعه ایشان که واقعا هم و غم و تلاش خود  خود را به کار می گیرند برای پیشرفت ورزش  کشورمان  گذاشته و یک خواهش هم دارم و مرتب تکرار شده این خواهش من و آن یک نگاه حمایتی و متفاوت و فراگیر  در طی سال است و ما باید فیدبک و بازخورد بگیریم و رصد کنیم به صورت مرتب ورزش کشورمان را و باید کارشناسانه وارد رشته های ورزشی کشورمان شویم و کنارشان بمانیم و برای بالا کشیدن ورزش  کشورمان باید همه رشته ها به صورت متوازن پیشرفت دهیم و باید از فضای رسانه به صورت متعادل و منصفانه استفاده کنیم و  این دید مدیران را می طلبد و از رسانه هم تقاضای من این است که این دید ورزشی را کم کم حاکم کنند که جوانان را بال و پر دهند. جوانان محور ایجاد نشاط در جامعه هستند باید به جوان و نوجوان بیشتر پرداخت. به افرادی که دارند ارزش ایجاد میکنند برای کسانی که به حمایت نیاز دارند و باید به آنها توجه شود باید بیشتر پرداخت ما باید ورزشکارانمان را به سمت ترقی سوق دهیم و طوری با  آنها رفتار کنیم و  بنویسیم که انرژی شان صرف حاشیه نشود و متأسفانه ایجاد فضای حاشیهای در فرهنگ و خرده فرهنگهای ما جای ویژهای دارد ما در گفتگوهای روزمرهمان و  در مراودات در خانوادهها این  را میبینیم.

در صورتی که در کشورهای متمدن اصالت را روی خودشان میگذارند و تمرکز را روی وظایف خودشان میگذارند و هر فرد برایش تعریف شده  که از صبح تا انتهای  روز حتما باید چه کارهایی را انجام دهد و مسئولیت احساس میکند و هیچوقت به فرد دیگری واگذار نمیکند و کارش را نیمه کاره رها نمیکند که یک نارسایی در کارنامهاش باشد و مقداری فکر میکنم باید فرهنگ ورزشی مان را تقویت کنیم و از جوانان بیشتر حمایت کنیم، چارچوبهای بهتری را برای پیشرفت ورزش کشورمان در نظر بگیریم و رصد کنیم و گزارش بدهیم و شانه بالا نیدازیم. ما همیشه نتایج خوب را انعکاس میدهیم و نتایج بد  را ر یشه یابی نمیکنیم و تلاشمان همیشه در  لحظات واپسین انجام می شود و این خیلی خوب نیست.

خوشبختانه در شطرنج این اتفاق شکل گرفته و شطرنجبازان سطح بالایمان تمرینات خیلی خوبی را دارند و مرتب کار میکنند فدراسیون شطرنج سعی  کرده از نوجوانان و جوانان حمایت کنند تا حدی که در توانش بوده،البته در همین بازیهای آسیایی جاکارتا قهرمانان ما در همه رشته ها نشان دادند شکل دادن و ساختاربخشی آن در ایران کار بسیار سختی نیست و فکر میکنم شدنی است و الان در خیلی از رشته ها بیش از نصف راه طی شده و ما الان به توسعه فکر می کنیم در خیلی از رشته ها. شطرنج ما یکی از پنج رشته موفق ورزشی مان است و خب سرعت پیشرفت در آن بسیار خوب بوده و این که ما الان شانس این را داریم که در ده تیم اول دنیا باشیم خیلی ارزشمند است در رشته ای که ۱۸۸ کشور در مسابقات جهانی  آن شرکت میکنند و برایمان خیلی  ارزشمند است و فوق العاده است اگر بتوانیم جزو ۱۰ کشور برتر باشیم و کار سختی است. در رنکینگ ابتدایی بیست و هفت یا بیست و هشتام هستیم و در رنکینگ کلی جهانی بیست و هشتم هستیم. طبیعی است اگر ما این جایگاه را داشته باشیم و انقدر تیمان پرامید است که میگوییم شاید جزو ۱۰ تیم برتر باشیم. دفعه قبل در المپیاد حاضر بودیم در رنکینگ ابتدایی چهل و پنجم بودیم و یازده تا شانزده مشترک شدیم و در مجموع دختر و پسر در ۱۸۲ کشور نهم شدیم و خیلی  ارزشمند است. خیلی سخت است. چند تیم برتر دنیا یعنی روسیه و هند و چین و آمریکا و قهرمان را خارج از اینها نمی دانند، روسیه و آمریکا در یک حد هستند.

کشورهایی مثل اوکراین، فرانسه، مجارستان، آذربایجان و ارمنستان صاحب مکتب هستند و در شوروی سابق شطرنج غول بوده و چند تا خیلی قوی هستند. در اروپای مرکزی تیم آلمان، انگلستان، یونان، بلغارستان تیمهای قویای هستند. به هر حال مسیرما دارد به خوبی  طی می شود.

نظر شما