صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

اهمیت قصه پردازی در سینما و تلویزیون (بخش اول)؛

در دوران کم مخاطب ترین هستیم/ به رسانه تک صدایی تبدیل شده‌ایم

۱۳۹۷/۰۸/۰۱ - ۰۸:۱۲:۰۵
کد خبر: ۷۶۶۹۵۱
"قصه پردازی" در فیلم های سینمای و سریال های تلویزیونی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است ولی در حال حاضر کمتر شاهد فیلمنامه کیفی هستیم که تمام قواعد یک درام استاندارد رسانه ای مثل تلویزیون را رعایت کرده باشد. در این خصوص با چند تن از اهالی خانواده تلویزیون و سینما گفت و گو کردیم که در ادامه بخش اول آن را از نظر می گذرانید.

حامد عنقا نویسنده‌ای که در کارنامه‌اش پر مخاطب‌ترین‌های تلویزیون را می‌توان دید، در خصوص قصه پردازی در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی به برنا گفت: ما نباید فراموش کنیم که وظیفه اصلی سینما و تلویزیون در دنیا سرگرمی و قصه‌گویی است نه پرداختن به مسائل جدی اما اگر این دو موضوع (بحث سرگرم سازی و پرداختن به مسائل روز جامعه) کنار یکدیگر بتوانند یک اثر قوی و موفق را بسازند قطعا باید برای آن ارزش قائل شد و در این راستا تلاش کرد. به عنوان نمونه می‌توان به سریال «اجاره نشین‌ها» اشاره کرد که هم افراد بسیار زیادی را توانست جذب کند و هم به یکی از معضلات اصلی جامعه می‌پرداخت.

نویسنده سریال «پدر» یادآور شد: ما فیلم‌های موفقی که واقع‌نمایانه و رئالیسم باشند هم داشته‌ایم مثل فیلم ‌های اصغر فرهادی و بسیاری از کارگردانان دیگر ولی موضوع این است که احتیاج داریم قصه بگوییم چون مردم نیاز دارند که شاد شوند، رویا‌پردازی کنند و داستان‌ها درگیرشان کند.

او بیان کرد: اگر امروز از نظر تئوریک و از جهت دانش تاریخی دچار ضعف های اساسی هستیم و به واسطه ضعف و کم دانشی که گریبان ما را گرفته است، برداشت‌های متفاوتی می‌کنیم به معنای درست یا غلط بودن مسیر فیلمنامه نویسی‌ نیست. حتی ما در ادبیات‌مان هم داستان‌هایی داریم که تخیلات در آن‌ها وجود دارد. چه کسی باورش می‌شود که یک شاهزاده‌ای عاشق سنگ تراشی به اسم فرهاد شود؟

نویسنده سریال «انقلاب زیبا» ادامه داد: وظیفه داستان گویی امر مهمی است که این روزها چه در فضای داستان نویسی و چه در فضای فیلم سازی کم‌کم به سمت فراموش شدن می‌رود. ما دچار سوء تفاهم شده‌ایم و فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیون را با گزارش‌های تلویزیونی اشتباه گرفته‌ایم و این اتفاق از زمانی شکل گرفت که مهم‌ترین بخش سینما یعنی سینمای مستند را نادیده گرفتیم و انتظار داریم مشکلات و معضلات مردم از طرف سوپراستارها بیان شود، در نتیجه آن قصه‌گویی به فراموشی سپرده می‌شود.

نویسنده سریال «تنهایی لیلا» توضیح داد: سریال‌های صدا و سیما در دهه 60 و 70 مخاطبان زیادی داشتند. من با وجود اینکه سریال پدر را روی آنتن داشتم و جزء پرمخاطب‌ترین سریال‌ها در چند سال اخیر شناخته شد، باز آرزوی داشتن مخاطبین گذشته را دارم. در حال حاضر اهمیتی که سینما و تلویزیون دارد به این دلیل است که به رسانه تک صدایی تبدیل شده‌ایم.

او در پایان اظهار داشت: به نظر من مخاطب بهترین نشانه برای موفق بودن و یا عدم موفقیت یک قصه است. اگر قصه‌ای را منتقدان مورد تحسین قرار دهند ولی مخاطبان از آن استقبال نکنند، ذره ای ارزش ندارد.

نظر شما