صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشت؛

مطالبه ‌ عمومی تهرانی‌ها

۱۳۹۷/۰۸/۰۱ - ۰۹:۱۲:۲۵
کد خبر: ۷۶۸۰۲۷
فرصت اصلاح‌طلبان در شورای شهر تهران، چون ابر بهاری درگذر است و برای کسانی که با هزار امید و آرزو رأی دادند و چشم به تحقق مدیریت شهری پویا و موفق دوخته‌اند، امیدها کم رنگ‌تر می‌شود.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، قادر باستانی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه با این مقدمه در روزنامه آرمان نوشت: پارسال شرایط بهتر از امسال بود. تحریم های ظالمانه آمریکا، شرایط امروز را دشوار کرده و مدیریت شهری هم از تبعات آن در امان نیست، بلکه به طور مضاعف اثر می‌پذیرد و این شرایط دشوار به مشکلات قبلی افزوده می شود.

آنها که با نظام شهرداری تهران آشنایی دارند، می‌دانند که تیم قالیباف طوری مجموعه را تحویل داده که به جز صاف‌کردن بدهی‌های کلان گذشته و پرداخت دستمزد ماه به ماه کارکنان، عملاً جای مانوری برای مدیران شهری باقی نمانده است؛ همان کاری که نجفی و افشانی در مدت کوتاه شهردارشدنشان دنبال کردند و هر شخص دیگری هم در این جایگاه قرار گیرد، ناگزیر از چنین عملکرد بی ثمری خواهد بود.

 شاید تنها جایی که اصلاح طلبان در شهرداری تهران، برای جلب نظر شهروندان، امکان مانور دارند، ظرفیت گیری از خطوط جدید مترو است. اگر شهرداری همه توان خود را متمرکز و بسیج کند تا تعداد سفرهای مترو را از سه میلیون فعلی به هفت میلیون سفر در روز افزایش دهد، موفقیت مهمی در کارنامه شورای پنجم به ثبت می رسد. این خواسته بزرگی است اما خطوط سه، شش و هفت، ساخته شده و انتظار رسیدن به چنین ظرفیتی، دور از ذهن نیست. حتی رساندن ظرفیت به پنج میلیون سفر به این معناست که دو میلیون سفر از خیابان به تونل منتقل می‌شود و التیام بزرگی برای  ترافیک شهری و آلودگی هوا و رضایتمندی شهروندان به دست می‌آید.

تحقق این برنامه کار راحتی نیست، اما شدنی است؛ البته ریسک بزرگی برای شهردار منتخب است و او باید آبرو و حیثیت خود را در این کار بگذارد. هر چه هست، برای اصلاح طلبان دیگر جای اما و اگر نمانده و واقعاً فرصتی برای تکرار اشتباه باقی نمانده است. سوابق محسن هاشمی نشان می دهد، او می‌تواند چنین حرکتی را در شهرداری به سامان برساند؛ هاشمی از ابتدای استقرار در شورا، چنین خواسته ای را طرح کرده، اما این کار فقط از عهده خودش برمی آید که در مقام شهردار، با تبحری که در ایجاد و توسعه خطوط مترو داشته، آن را به سامان برساند.

مطالبه عمومی برای شهردار شدن محسن هاشمی، از سال گذشته و زمان تشکیل شورای پنجم شکل گرفته و هنوز پاسخی نیافته است. استدلال ضعیف مخالفان انتخاب او دیگر برای مردم مسموع نیست.در چنین وضعیتی، اگر این مطالبه عمومی جواب گیرد و اعضای شورا، هاشمی را بر مسند شهردار بنشانند، او مجبور است تمام توان و حیثیت کاری خود را برای موفقیت در چنین میدان دشواری در میان بگذارد و البته که قبول این مسئولیت در شرایط فعلی، تصمیم بزرگی برای اوست.

اصرار بیهوده بر تغییر قانون بازنشستگان، با وجود دانستن جو مجلس، ضربه های بدی بر اردوگاه  اصلاح طلبان وارد می کند و هواداران را با این پرسش مواجه می‌سازد که مگر قانون فصل الخطاب نیست، پس چرا برای قانونی که  هنوز مرکب آن خشک نشده، خط و نشان کشیده می‌شود؟ مگر سخن اصلاح طلبان این نیست که همه در برابر قانون خاضع باشند و به اجرای آن تن در دهند؟ دلیلی ندارد، در برابر نظر چندباره نهادهای نظارتی و معاونت حقوقی ریاست جمهوری، باز مقاومت شود و از قانون تمکین نشود.

پس راه صواب آن است که همه دست اندرکاران مدیریت شهری، نمایندگان شورا و احزاب و گروه‌های تأثیرگذار بر آن، به این مطالبه عمومی مردم، پاسخ درخور دهند و با رأی قوی و حمایت همه جانبه، میدان را به مرد کاردان بسپارند تا همانند پدر خود که بارها نظام جمهوری اسلامی را از تنگناها با سلامت عبور داد، بتواند تهدید شرایط بحرانی در شهرداری تهران را به یک فرصت ارزشمند برای شهروندان و البته اصلاح طلبان تبدیل کند.#

نظر شما