صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

برای فیلم «نیمه پنهان»؛

روایت تهمینه میلانی از حضورش در بند ۲۰۹ اوین

۱۳۹۷/۰۸/۰۱ - ۰۹:۵۲:۵۴
کد خبر: ۷۶۸۰۵۵
تهمینه میلانی که به دلیل اکران فیلم سینمایی «نیمه پنهان» به زندان رفته بود، در پستی در این خصوص توضیحاتی را مطرح کرد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ تهمینه میلانی در خصوص ماجرای حضورش در زندان اوین برای اکران فیلم «نیمه پنهان» نوشت: 

«فیلم «نیمه پنهان» آن زمان به مذاق بعضی‌ها خوش نیامد. یک روز آمدند ریختند و من را به زندان بردند. آن روز سخت مریض بودم. اصلاً نمی‌خواهم وارد جزییات شوم چون بسیار روزهای بدی بود. تصور کنید فیلم من روی اکران است و من زندان هستم برای همان فیلم. چون جناح چپ ما که آن موقع آقای خاتمی رئیس‌جمهور بودند و آقای مسجدجامعی وزیر بودند، حاضر نبودند فیلم را پایین بیاورند. می‌گفتند ما به این فیلم مجوز داده‌ایم و کارگردان با مجوز ساخته است. ولی از آن طرف من را انداخته بودند زندان و دنبال محاکمه.

هر روز شش صبح من را پیش رئیس دادگاه می‌بردند. چهارتا جرم بزرگ به من تفهیم کرد. یک روز مرا از زندان انفرادی به بند عمومی منتقل کردند. چون آقای خاتمی بالاخره من را پیدا کرده بودند، که من کجا هستم آن موقع در بند ۲۰۹ اوین بودم. وقتی به بند عمومی منتقل شدم پس از مدت‌ها آدم دیدم و خیلی خوشحال شدم. بدنم خیلی کثیف بود و من را حمام بردند. هر کدام از زندانی‌ها در سبدی که برایم درست کرده بودند، از پرتقال تا سیب تا مسواک تا لباس برایم تهیه کردند. این زن‌های زندانی که فهمیده بودند من کی هستم لطف را تمام کردند. این از آن خاطراتی است که هرگز از قلبم بیرون نمی‌رود. یادم است همانجا یک روزنامه جلوم گذاشتند و من دیدم یک آقایی به اسم فرج‌الله سلحشور نوشته: تهمینه میلانی به «مگس مزبله» می‌ماند و رفتار و کردار ضد اسلامی ایشان اظهر من الشمس است. من هر چه فکر کردم دیدم این آقا را نمی‌شناسم. چون هنوز یوسف پیامبر را هم نساخته بود. گفتم که این آقا کیه که من نمی‌شناسمش ولی آنقدر خوب مرا می‌شناسد که می‌فهمد من مگس مزبله هستم!

غرورم شکست. بچه‌ام هم شش سالش بود خیلی کوچک بود. خودم عذاب وجدان داشتم. من چه کار کرده‌ام که الان بچه من باید صدمه ببیند. آن حال بد واقعاً هیچ‌وقت یادم نمی‌رود. خیلی غصه خوردم. گذشت و برخلاف نظر این دوستان که دلشان می‌خواست با بلایی که سر من می‌آورند، ‌من کشته خواهم شد و این‌طور درس عبرتی به دیگر کارگردان‌ها خواهند داد.»

نظر شما