به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا؛ میزگردی با حضور کارشناسان با موضوع مشکلات نظام بانکی و ارایه راه کار مناسب، در خبرگزاری برنا برگزار شد. در این میزگرد «علی سعدوندی، محمود جام ساز و محمدمهدی رئیس زاده» حضور داشتند. نظرات این کارشناسان برای حل مشکلات بانکی به صورت مجزا منتشر شد.
متن مصاحبه «علی سعدوندی»، کارشناس اقتصادی، به شرح زیر است:
*ایردات نظام بانکی چیست و آیا تغییر نظام بانکی لازم است؟
در ابتدا مقدمه ای داشته باشیم که یک بانک چگونه به وجود آمد؟ تاریخچه وام دهی، تسهیلات دهی و قرض گرفتن حداقل به پنج هزار سال پیش برمی گردد. می دانیم "بهره" در سه آیین یهودیت، مسیحیت و اسلام غیرقانونی و خلاف شرع شناخته شده است. بانکداری یک پدیده معاصر بوده اما سیاست گذاری پولی و بانکی پدیده بسیار نوین و جدید هستند بنابراین تحولات ساختاری در این قضیه شکل گرفته است.
تا زمانی که نپذیریم بانک ها جزو تحولات مدرن هستند، دچار مشکل خواهیم بود که چگونه با بانک برخورد کنیم.
در گذشته اگر کسی وام می داد و وام می گرفت از پول جاری که در کشور وجود داشت، استفاده می کرد. اما در نظام بانکداری مدرن، در پرداخت سود به سپرده گذاران و در پرداخت سود به سهامداران خلق پول صورت می گیرد. در کل، در نظام بانکداری مدرن خلق پول صورت می گیرد.
بانکداری مدرن باعث شده که ما تورم داشته باشیم
وام دهی و وام ستانی یک پدیده سنتی است و براساس میزان پولی که در جامعه وجود دارد، انجام می شود. مقدار حجم پول ثابت است و زمانی که مقدار حجم پول ثابت بود، ما پدیده ای به نام تورم نداشتیم.
بانکداری مدرن باعث شده که ما تورم داشته باشیم؛ با اینحال بانکداری مدرن مزیت بزرگی هم دارد. این مزیت این است که چون هزینه تولید و خلق پول بسیار زیاد است و نرخ بهره واقعی در طول زمان در نظام پولی دنیا در کاهش است بنابراین بانکداری مدرن موجب حذف ربا در اقتصاد می شود. هرچه نظام پیشرفته تر باشد ربا در آن کمتر خواهد بود و ربا در کشورهای پیشرفته وجود ملموس و خارجی ندارد. بانک از پدیده خلق پول به وجود آمده است. قدرت خلق پول قدرت تا حدی لایتناهی خواهد بود و میتواند مالک بانک به ثروت های بسیار دست پیدا کند. در گذشته مالک بانک بدون اینکه تلاش خاصی انجام دهد و بدون اینکه نوآوری داشته باشد به ثروت های کلان می رسید.
در نظام بانکداری ما ربا وجود دارد
تفاوتی بین نظام بانکی بعد از انقلاب با آنچه که در دنیا می گذرد، وجود دارد. ما ادعا داشتیم که می خواهیم ربا را حذف کنیم و این اتفاق در بانکداری متعارف بین المللی افتاد اما برعکس در بانکداری اسلامی ما ربا همچنان باقی است. یکی از معدود نظام های بانکداری در جهان هستیم که هنوز ربا در آن وجود دارد، یعنی بازده بالاتر از مقدار متعارف نظام بانکداری، دریافت و پرداخت انجام می دهد.
چه اتفاقی افتاده است و ما چه اشتباهی کرده ایم که دنیا به سمت بانکداری رفته است که عادلانه است اما بانکداری اسلامی ما اینگونه نیست. چند مسأله در نظام بانکداری ما وجود ندارد که در نظام بانکداری متعارف بین المللی وجود دارد. نکته اول این است که شما نمی توانید بانکداری مدرن داشته باشید مگر آنکه آن بانکداری مدرن، خصوصی باشد. اگر می خواهیم در زمینه بانکداری توسعه ای، کار کنیم بهتر است که بانکداری سرمایه گذاری را رشد دهیم و دولت و شرکت های وابسته به دولت، اوراق قرضه و مشارکت چاپ کنند و عموم مردم در این مشارکت شرکت کنند. نظام بانکداری مدرن قدرت خلق پول به مالک پول می دهد.
نظام بانکداری در ایران بانکداری مدرن نیست
تاکید ما بر بانکداری خصوصی است. زیرا بانکداری خصوصی بانکداری است که اگر خطا کند مالک بانک از طریق نظام بازار مجازات خواهد شد. اگر ما می خواستیم بانکداری اسلامی را در ایران پیاده کنیم باید به سمت بانکداری مدرن می رفتیم که متأسفانه این اتفاق نیفتاد.
با تزریق سرمایه دولتی وضع نظام بانکی بهتر نخواهد شد
با تزریق سرمایه مطلقا نمی توان تغییری در نظام بانکی ایجاد کرد زیرا با تزریق سرمایه دولتی وضع نظام بانکی بهتر نخواهد شد.
*یکی از ایرادات در بحث بنگاهداری نبود اطلاعات شفاف در قراردادهایی است که میبندند، چه باید بکنیم؟
رفتار مدیر بانک و مالک بانک با توجه به شرایط تغییر میکند. بدترین بانکهای کشور بانکهای خصوصی هستند که نه تنها ثروتشان درگیر نیست بلکه ثروت هم برداشت میکنند. مهمترین مشکلی که در نظام بانکی به وجود می آید و عامل فساد است، کج منشی است.
افشای اطلاعات، شفافیت، نظارت مردم، نظارت عموم و نظارت متخصصان و بازار سرمایه در داشتن یک نظام بانکی سالم، بسیار مهم است. متأسفانه همه این مسائل در کشور ما خدشه دار شده است. علاوه بر آن نظام بازار به تنهایی برای نظارت بر نظام بانکی کافی نیست.
آیا بنگاهداری بانکها مشکلزاست؟ در ایران چگونه بانکها بنگاهدار شدند؟
مقدار زیادی از سبد داراییهای بانکها در ملک و مستقلات منجمد شده است. بانک اینها را به ارث برده و به دلیل اینکه تسهیلاتی بوده برگشت پیدا نکرده است. در نظام بانکی ایران هرگاه بانک به این موضوع رسید که وثیقه را توقیف کند قطعا بانک از نظر ارزش ضرر میکند و به سودهی نخواهد رسید.
مهمترین فعالیت نظام بانکی در سراسر جهان وام رهنی است
ما در برخی زمینهها دست نظام بانکی را بسیار آزاد گذاشتیم و نظارتی وجود ندارد اما در جایی که باید فعالیت تجاری نظامی بانکی را تقویت میکردیم، سد گذاشتیم. مثلا مهمترین فعالیت نظام بانکی در سراسر جهان وام رهنی است. در ایران اصلا وام رهنی وجود ندارد، اسلامی ترین نوع قرارداد و وامی که میتوانید در نظام بانکی داشته باشید، وام رهنی است، یعنی اجاره به شرط تمدید یا مشارکت و هر نوع عقد شرطی دیگر.
در نظام بانکی آمریکا 30 درصد سبد بانکهای تجاری وام رهنی است، در ایران تقریبا این رقم وجود ندارد. حتی بانک مسکن هم که برای خرید مسکن وام میدهد وام رهنی به حساب نمیآید. مدیر بانک میسنجد که باید بخشی از داراییش را به بخش مستقلات ببرد و امکان پرداخت وام رهنی در این جا وجود ندارد و خود مدیر، خریدار سرمایهگذار در بخش ملک و مستقلات میشود. در این حالت ریسک نقدینگی بانک به شدت بالا میرود و این شرایط را ناظر بانکی، قوانین بانکی و... به وجود آورده اند.
مسئله دیگر اینکه باید نقدینگی به سمت تولید برود. اگر مدیر بانک آزاد بود، می توانست پولی که به عنوان وثیقه در اختیار بانک قرار دادیم در بهترین جا سرمایهگذاری کند اما این اجازه را به مدیر بانک ها ندادیم و شرایط به سمتی رفته که وضعیت سرمایهگذاری به ضرر سپرده گذار، جامعه و اقتصاد تمام می شود.
بهترین حالتی که نظام بانکی میتواند به تولید اتومبیل در این کشور کمک کند این است که به خریدار اتومبیل وام بدهد، حتی اگر قرار است نظام بانکی سوبسید بدهد. وام سوبسید دار را به ایران خودرو و سایپا ندهد زیرا ریسکش بسیار بالاست. با دادن وام به کارخانه، تولید زیاد میشود و در انبار میماند و بعد با کاهش کیفیت و ارزان کردن تولیدات آنها را به فروش میرسانند. اگر ما هم مانند سایر کشورها تا 90 درصد، ارزش خودرو را وام میدادیم و با بهره متعادل و متناسب این کار را میکردیم، بسیاری از مردم خودرو با قیمت بالا می خریدند. در طی 50 سال گذشته کیفیت تولید در ایران نزولی بوده و یک روند صنعت زدایی اتفاق افتاده است.
طی 5 سال گذشته جلوی رشد پایه پولی گرفته شد
وضعیتی که در 5 سال گذشته رخ داد این بود که جلوی رشد پایه پولی را گرفتیم. دقت نکردیم وقتی ما جلوی این مسئله را گرفتیم نرخ تورم به شدت کاهش پیدا کرد اما نرخ بهره اسمی کاهش پیدا نکرد بنابراین نرخ بهره واقعی به شدت بالا رفت و رکود در اقتصاد به وجود آمد. خود بانک مشوق رکود شد و نمیخواست تسویه بین بانکی اتفاق بیفتد و سودهای بالاتری داد.
متأسفانه همان کسانی که دیروز میگفتند نقدینگی سالمسازی شده و تورم ساز نیست امروز ادعا میکنند که نقدینگی هدایت پذیر نیست. ما نقدینگی را به جایی بردیم که نباید این کار را انجام می دادیم و به این شرایط رسیدیم. هنوز فرصت از دست نرفته و اگر بتوانیم بخشی از این نقدینگی را جذب بازارهای موجود کنیم میتوانیم از مشکلات شدیدی که میتواند در آینده اتفاق بیفتد، عبور کنیم.
باید دست از سیاست تثبیت قیمتی برداریم
باید دست از سیاست تثبیت قیمتی برداریم و اگر این کار را نکنیم، متأسفانه به فاجعه نزدیک میشویم. مشکل سرمایهگذاری بانکها خیلی شدید است. باید تغییرات بسیار عمدهای در سیاستگذاری بودجهای مان انجام دهیم و اگر اینها را انجام دهیم قطعا تورمی بین 10 تا 20 درصد خواهیم داشت. ما در این چند سال اخیر فقط تعویق تورم داشتیم. دست از سیاستهای مخالف بخش واقعی اقتصاد برداریم و اجازه بدهیم تولید رشد کند. اگر بتوانیم سوددهی بنگاهها را افزایش دهیم، بخشی از این نقدینگی جذب بازار سرمایه خواهد شد.
بانکها نباید مجبور به ایجاد توسعه در کشور شوند بلکه باید شرایطی ایجاد شود که بانکها در فعالیتها، سرمایهگذاری کنند که هم به سود شخص است و هم به سود بانک و جامعه.