صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشت؛

دوصد گفته، چون نیم کردار نیست

۱۳۹۷/۰۹/۱۲ - ۱۵:۵۲:۵۷
کد خبر: ۷۸۲۷۹۹
یادداشت: پژمان گرامی، فعال سیاسی

خبرگزاری برنا: در سالهای اخیر بعضی  واژه ها و کلمات به خاطر تکرار زیاد و به کار رفتن در گفتار ها و نوشته ها عملا موضوعیت و ماهیت خود را از دست داده اند یا حداقل به سطحی ترین شکل ممکن به کار برده شده است.

از کارآمدی و مردم زیاد گفته ایم و شنیده ایم. از رفاه از شادی از مقاومت در برابر مشکلات بارها و بارها در سخنرانی ها و نوشته ها داد سخن سر داده ایم اما تجربه ثابت کرده فقط با این گفته ها مردم نه به رفاه و نه شادی نمی رسند بلکه باید اقدامات و کارهای جدی تری هم باید در دستور کار قرار بگیرد.

به نظر می رسد در تمامی این سالها به دلایل مختلف از جمله کمرنگ شدن ارتباط دو طرفه "دولت و حاکمیت" از یک طرف و "مردم و جامعه" از طرف دیگر، برایند و فهم مشترکی در بین مسئولین و دولتمردان اجرایی کشور از چرایی ایجاد مشکلات و دلایل گسترش آن وجود ندارد و این تفاوت درک ها در کنار رقابت های فرسایشی سیاسی باعث شکل گرفتن نارضایتی و گله مندی در سطح جامعه ای شده است که در مقاطع تاریخی گذشته مثل جنگ، تحریم و امثالهم برادری خود را به مسئولین اثبات کرده اند. در همین اعتراضات دی ماه سال گذشته همین تفاوت برداشت ها روشن بود. یکی آن را نتیجه مخالفت رقبا و تلاش برای زمین زدن دولت می دانست و دیگری آن را نشانه نبودن آزادی بیان معرفی می کرد، گروه دیگر دلایلی را بر می شمرد که یکسره از اساس با تحلیل دیگران تفاوت داشت. اما واقعیت چیز دیگری بود. جامعه ایران از تبعیض، فساد و فقر در رنج است و متاسفانه درست یا غلط در برابر مشکلات احساس بی پناهی می کند. علت این بی پناهی را هم در ضعف تحقق وعده ها و بی اعتنایی مسئولین به مشکلات و نیازهای خود می داند.

بر اساس پیمایشی که در ۱۱ استان کشور همزمان با اعتراضات دی ماه گذشته از سوی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا)انجام شد نشان داده شد که تنها ۱۰ درصد جامعه از کلیت وضعیت موجود راضی هستند، ۹۰ درصد مردم احساس می کنند اوضاع خوب نیست و نیمی از این افراد آماده نشان دادن علنی اعتراض خود به شیوه مسالمت آمیز و قانونی هستند اما نیمی دیگر یعنی ۴۰ درصد کل شهروندان معترضان خاموش هستند ،به عبارتی از ابراز اعتراض خودداری می کنند ،عمدتا به دلیل اینکه امیدی به بهبود ندارند و یا از تبعات اعتراض کردن می ترسند .صادقانه باید اعتراف کرد که امروز مردم برای ناامیدی دلایل بیشتری دارند تا امیدواری! و عمدتا دلایل این ناامیدی در فشار های معیشتی و اقتصادی خلاصه شده است که هم به دلیل سیاست های جنگ طلبانه و کینه ورزانه ی دشمنان و هم به دلیل ضعف سیاست های اقتصادی دولت گلوی آرامش و آسایش جامعه را می فشارد.

گرچه نقد به دولت و شخص رئیس جمهور این روزها نقل محافل سیاسی و گروههای مختلف شده است و پرداختن به آن جز تکرار ملال آور نیست اما مردمی که دولت فعلی را بر سر کار آوردند به خوبی به مشکلات کشور  واقف بودند.مردم چک سفید نه به دولت فعلی  داده اند و نه به دولت بعد خواهند داد ،بلکه بر اساس "قراردادی اجتماعی" دولت ها را برای برطرف کردن نیاز های خود حاکم می کنند و ازهمین نقطه است که مادامی که دولت را "کوشا و توانا و صادق" در رفتار و کردار ببینند همدلانه در کنار او خواهند ایستاد در غیر این صورت روی از او بر می گردانند.امید آیین نامه ای نیست که به جامعه و افراد القا شود ،تبلور آن در بستر عمل و اقدام موثر در جهت برطرف شدن مشکلات عینیت پیدا می کند .بنابراین گذار از برای عبور از ذهنیت ها و نگاه آیین نامه ای و مکانیکی که جامعه را یک مفهوم بی روح می داند به دیدگاه های مردم گرایانه که در آن نیاز های واقعی و مطالبات حقیقی آن به روشنی به وسیله مدیران شناخته شده است نیازمند تغییر در الگو های ارتباط با مردم هستیم. در این شیوه هم دولت ،هم مردم و جامعه و ارتباط بین آنها  تعریف تازه ای پیدا کند.وظیفه مسئولان و مدیران کشور برطرف کردن مشکلات و نیاز های مردم است و گرنه حضورشان دردی از جامعه درمان نخواهد کرد.

برخی مسئولان در قدم اول برای درمان درد های جامعه باید قبل از هر چیزی تفاوت دردهای واقعی و نیاز های القایی را درک کنند. همه لایه ها چه جامعه و تشکل های مدنی و چه مسئولان و مدیران در برابر ایران مسئولند. شهید رضا نادری که در عملیات مرصاد به دست منافقین به شهادت رسید این سخن را با صراحت به گوش همه ما رسانده است آنجا که بر سنگ مزارش بخشی از وصیت نامه او نوشته شده است ؛《ای برادر ،کجا می روی ،کمی درنگ کن ،آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟

ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد؟》

نظر شما