به گزارش خبرنگار اجتماعی برنا، با توجه به مفهوم مهاجرت، بازگشت مجدد مهاجران به موطن اصلی خود برای زندگی، به دلایل گوناگون (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...) منجر به بروز پدیده «مهاجرت معکوس» میشود. مهاجرت معکوس در ایران بیشتر به بازگشت مردم از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک و یا از شهرها به مناطق روستایی مربوط میشود. با افزایش این نوع مهاجرت در جامعه، با دکتر مجید طبیبی جبلی، جامعه شناس و استاد دانشگاه گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.
وی تصریح کرد: مشکلات و معضلات فراوان موجود در کلانشهرها، اعم از گرانی زمین و مسکن، فشارهای روحی و روانی، آلودگی بیش از حد هوا، به عنوان دافعه و در مقابل آن، ارزانی زمین و مسکن، پاکیزی هوا، نبود مشکلات شهری و... در مناطق روستایی به عنوان جاذبه برای افرادی که روزگاری از روستا به حاشیه شهرها مهاجرت کرده اند، عمل کرده و شهرنشینان را به صورت خودجوش به سکونت در روستاهای پیرامون سوق داده است. گاه شدت این تحرک و جابهجایی فضایی جمعیت (مهاجرت معکوس) به گونهای است که برخی از این روستاها با تغییر کارکرد، به صورت روستاهای خوابگاهی خودنمایی میکنند.
طبیبی ادامه داد: توسعه شبکهها و رشد فزاینده وسایل مکانیزه حمل و نقل امکان زندگی در مکانی دورتر از محل کار را به شهروندان داده است تا خارج از محدودههای شهری زندگی و از آلودگی و کمبود فضای باز دوری کنند.
این استاد دانشگاه افزود: مهاجرتهای معکوس و رشد بیرویه و غیرقابل کنترل جمعیت در روستاهای خوابگاهی کلانشهرها، خواهناخواه عواقب و آثاری بر جای خواهد گذاشت که موجد بسیاری از دشواریها و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی خواهد بود بنابراین در صورت عدم برنامهریزی و اقدامات پیشگیرانه، اینگونه روستاها، همانند مناطق حاشیهنشین، با مسائل و مشکلات عدیدهای مواجه خواهند شد.
وی بیان داشت: از جمله آسیب های عدم کنترل جمعیت در روستاهای خوابگاهی، رواج سوداگری زمین، عدم تامین امکانات خدماتی اعم از آموزشی، فرهنگی و بهداشتی و عدم مکانیابی صحیح برای اسکان مهاجران به شمار میروند همچنین، از جمله آسیبهای جدی مهاجرت معکوس در شهرهای کوچک و حاشیه شهرها نیز گسترش تضادهای فرهنگی که نتیجه ی خرده فرهنگهای مختلف است، را می توان اشاره کرد.
وی با اشاره به راهکار کاهش معضلات مهاجرت معکوس، ادامه داد: برای کاهش فشار وارده بر کلانشهرها به لحاظ جمعیت و فعالیت، باید تمرکززدایی و برقراری تعادل فضایی؛ ایجاد و توسعه شهرهای اقماری و یا شهرهای خوابگاهی کوچک در اطراف آن به عنوان عمدهترین استراتژی مورد توجه قرار گیرد و سعی بر این باشد که این شهرکها صرفا نقش خوابگاهی ایفا نکنند و نیز انتقال جمعیت به همراه انتقال مشاغل آنها صورت پذیرد.
طبیبی افزود: علاوه بر این، با ایجاد مراکز کار و فعالیت و مراکز خدماتی چون مراکز آموزشی، درمانی و رفاهی میتوان مسیرهای مهاجرتی را به جای شهر، به شهرکهای مزبور سوق داد که میتوان با کاهش مشکلات شهر، در رونق و دگرگونی روستاهای حوزه نفوذ و در نهایت در کاهش نابرابریهای موجود بین آنها نیز موثر واقع شد.