صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

در گفتگو با کارشناس آموزش مطرح شد:

فقدان فعالیت های گروهی در سایه آموزش رقابتی مدارس/مدیران درگیر«مدرسه داری» شده اند

۱۳۹۷/۱۰/۲۳ - ۰۵:۳۵:۲۸
کد خبر: ۷۹۹۱۳۷
واقعیت این است که مشارکت های دانش آموزی به شکل مدرن و در کشورهای توسعه یافته از نظر شاخص های آموزشی به صورت منطقی و بر اساس نیاز و فشارهای درونی دانش آموزان شکل گرفته است.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی برنا؛ پیش از این، در مدارس شاهد فعالیت های گروهی مانند تهیه روزنامه دیواری یا تزئین کلاس بودیم اما همین فعالیت های جمعی محدود هم دیگر در مدارس ما دیده نمی شود. با وجود اینکه مدارس دنیا سال هاست کارهای گروهی و تحقیق محوری را سرلوحه آموزش و پرورش خود قرار داده اند، کودکان ما هر روز ناتوان تر از کار گروهی شده و در آینده قدرت تطبیق با اجتماع و فعالیت های گروهی را از دست می دهند. در این راستا  با معلم و کارشناس آموزش به گفتگو پرداخته است.

شهرام جمالی سبک زندگی در عصر حاضر را  یکی از عوامل دوری افراد جامعه از یکدیگر و گرایش به فعالیت های فردی دانست و گفت: به نظر می رسد دلایل عدم مشارکت دانش آموزان باید از زوایای مختلفی واکاوی شده و مورد توجه قرار گیرد.

یکی از این دلایل کاهش مشارکت ها در سطوح مختلف جامعه را شاید بتوان «تنوع سبک زندگی» دانست که از پیامدهای به اصطلاح مدرن شدن زندگی امروزه است. هرچند این پدیده خصوصاً طی دهه اخیر، امکان برخورداری از فضاهای متعددی را برای ارتباط شهروندان جامعه فراهم ساخته اما این مُدرن شدن به همان نسبت نیز در جهت گسترش فضاهای درونی و انفراد گروه های اجتماعی و جدایی آنها از یکدیگر و به اصطلاح فرورفتن هرکس در لاک خود و اتُمیزه شدن جامعه و محدودیت فضاهای بیرونی عمل کرده است. در این صورت اگر تلقی ما از مدرسه صرفاً یک واحد آموزشی نبوده و آن را  یک جامعه کوچک ببینیم، باید گفت مدرسه هم تا حد زیادی از تبعات منفی این پدیده متاثر بوده است.

وی افزود: مساله دیگر مربوط به فراهم نبودن بسترهای فعالیت های فرهنگی و تربیتی دانش آموزان در مدارس است که این امر هم به نوبه خود تا حد زیادی به نگرش مدیران مدارس مربوط است. واقعیت این است که بسیاری از مدیران مدارس ماموریت اصلی خود را «مدرسه داری» می دانند. البته باید دید چه عواملی در شکل گیری و تقویت این نگرش دخالت داشته و موثر بوده اند. اما بدون شک یکی از مهم ترین این عوامل، مشکلات اقتصادی اداره مدارس است.

وقتی سرانه پرداختی به مدارس، بموقع پرداخت نمی شود و حتی کفاف هزینه های جاری آنها را نمی دهد و مدیران مدارس برای انجام هرکاری باید دست به دامان مشارکت های پولی خانواده ها شوند، در این صورت نمی توان از آنها توقع داشت که نسبت به برگزاری فعالیت های فرهنگی و تربیتی نگرش مثبتی داشته باشد. علاوه بر اینکه برخی مدیران مدارس هم به دلیل دردسر و مشکلات برگزاری برنامه های تربیتی و فرهنگی، حاضر نیستند زیر بار مسئولیت و پیامدهای ناخوشایند احتمالی ناشی از آنها بروند. به همین دلیل بیشتر این مدیران ترجیح می دهند فعالیت های فوق برنامه را بیشتر یا در قالب برنامه هایی مثل کلاس های تقویتی و کنکور و ...  یا  «فعالیت های یدی» دنبال کنند‌. فعالیت های یدی به این معنا که کاری در مدرسه روی زمین مانده و مدیر مدرسه هم تصور می کند که با بکارگیری دانش آموزان می توان کار مورد نظر را با صرف هزینه کمتری انجام داد‌. البته این فعالیت ها معمولاً به صورت فوق برنامه نیست و اکثراً در زمان برنامه درسی انجام می شوند. به هر حال اینکه انتظارات مسئولان مدارس از دانش‌آموزان برای مشارکت در فعالیت های فوق برنامه، بیشتر مشارکت یدی هست نه مشارکت فکری، واقعیت انکارناپذیری است که ناشی از نگرش اقتصادی به موضوع مشارکت دانش آموزان است.

این کارشناس آموزش در مورد مشارکت دانش آموزان در مدارس کشورهای دیگر اظهار داشت: واقعیت این است که مشارکت های دانش آموزی به شکل مدرن و در کشورهای توسعه یافته از نظر شاخص های آموزشی به صورت منطقی و بر اساس نیاز و فشارهای درونی دانش آموزان شکل گرفته است.

اما در کشور ما متاسفانه این مشارکت ها بیشتر از آنکه محصول خواسته های واقعی دانش آموزان باشد، منشأ بیرونی دارد؛ یعنی چون از بطن نیازهای واقعی دانش آموزان برنیامده، خودجوش و درون زا نیست و بی آنکه دانش آموز احساس نیاز کرده باشد، صرفاً بر اثر فشار بیرونی ایجاد شده است.

البته چنین وضعیتی را علاوه بر مدرسه، به نسبت های متفاوت در سایر سطوح مشارکت های اجتماعی افراد جامعه نیز می توان مشاهده کرد‌.

اما پیامد اصلی چنین وضعیتی، منفعلانه بودن مشارکت هاست و از این رو این مشارکت ها به ندرت منجر به شکل گیری گفتگویی کیفی بین دانش آموزان شده است  که متاسفانه ما این پدیده را در سطوح مختلف مشارکت های دانش آموزی از فعالیت های فوق برنامه تا شوراهای دانش آموزی شاهدیم.

جمالی مشکل اساسی در این زمینه را سیستم رقابتی آموزش و پرورش کشور دانست و گفت: وقتی فرآیند آموزش در بسیاری از مراحل خود به جای مشارکت، مبتنی بر رقابت است، دانش آموزان هم هیچگاه به این باور که موفقیت در گرو مشارکت در فعالیت های جمعی است، نخواهند رسید‌. از سوی دیگر وقتی نظام آموزشی سعی در تعیین نقش ها در مشارکت های دانش آموزی می کند، این مشارکت ها به معنای واقعی داوطلبانه نخواهند بود. این تعیین نقش ها چون برای دانش آموزان تبیین نمی شود، سبب شده که دانش آموزان درک درستی از فلسفه مشارکت نداشته باشند و از این رو حتی افزایش صوری مشارکت ها در فرآیندی مثل انتخابات شوراهای دانش آموزی به تقویت واقعی این شوراها نینجامیده است.

 

نظر شما