به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در ابتدا فیلم «پول وپورن» ساخته مهدی نقویان به نمایش درآمد و پس از آن نقد و بررسی پیرامون موضوعات اسکورت سرویس(تن فروشی زنان) توسط کارشناسان صورت گرفت.
دانشور در خصوص فیلم عنوان کرد:
فیلم یک شکل از تن فروشی را به تصویر کشید و نقد جدی من به فیلم این است این آسیب اجتماعی ربطی به پولدار بودن ندارد و در خانواده های که فقر مالی و فرهنگی دارند این آسیب بیشتر دیده میشود.
بر اساس آمار ، در ۹۰ درصد موارد بررسی شده از تن فروشی زنان ، تجربه تجاوز از سوی محارم را در کودکی داشته اند.
نکته مثبت فیلم آنجاییست که عنوان میکنند که پس از مدتی تن فروشی تبدیل به عادت شده و پس از آن تبدیل به سبک زندگی می شود و در آن زمان مداخله گر و مددکار به سختی می تواند این آسیب و سبک زندگی را درمان کند . در بررسی هایی انجام شد، این آسیب به ترتیب در تهران، مشهد، کرج و ورامین شدت بیشتری دارد.1330 کودک این زنان را شناسایی کرده ایم که از این بین ۶۲۰ فرزند نامشروع بوده اند و مادرانشان تن فروش را نوعی شغل تلقی می کنند.
با نگاه به دوران کودکی شخصیت اصلی فیلم می توان ریشه تمام رفتار های او را پیدا کرد. در فیلم عنوان می شود که الکس در کودکی شاهد تجاوز به مادرش بوده و این یعنی ریشه رفتارهایش به بحران کودکی اش بر می گردد. و در این جا نقش کلیدی تربیت خانوادگی و اجتماعی در سلامت افراد و جامعه به خوبی احساس می شود.
عملکرد غلط برخی مسئولین باعث فرو ریختن ارزش های اخلاقی در جامعه شده است.به طور مثال اختلاس یه کار غیر اخلاقی است اما متاسفانه برخی افراد در پست های دولتی به آن آلوده شده اند. و قشر جوان این اتفاق ها را دنبال می کند.
حدیثی از حضرت علی (ع) که می فرمایند "مردم شبیه حاکمانشان می شوند". جوانان پس از مدتی الگو می گیرند.
متاسفانه در جامعه ما ارزش های دینی و اخلاقی که داشتیم از بین رفت.
رسانه ملی نقش بسیاری در آگاهی و آموزش دادن دارد. راحتترین ابزار برای آموزش تلویزیون است، زیرا در هر خانهای هست. الان برای این کار بسیار دیر شده است؛ زیرا اعتماد به رسانه ملی نیست. ما از این دوره اعتماد مطلق به فضای مجازی می گذریم؛ ولی بابت آن هزینه سنگین پرداخت خواهیم کرد تا به نقطهای برسیم که تلگرام و اینستاگرام، منابع درست اطلاعاتی نیست.
رقابت و رقبا همه جای دنیا وجود دارد. در کشورهای دیگر برای فضای مجازی فکر و برنامهریزی کردند؛ ولی ما درست نتوانستیم آن را مدیریت کنیم. این شبکهها در کشورهای دیگر هم وجود دارد و مختص ایران نیست. البته در بحث دشمن، شبکههای فارسی وان و سریالهای جم، قبح ارزشهای اخلاقی را میریختند و اثرگذار بودند؛ تا جایی که بعدها ما خیانت را را در جامعه بیشتر دیدیم. اینگونه نیست که بگوییم این مسائل با حجاب مرتبط است. در همه گروهها بود و این نشاندهنده برنامه دشمنان برای ما بود. این مساله نشان میداد خانواده در ایران یک رکن بسیار خوب بود و هیچ کشوری به اندازه ما خانواده بسیار مستحکم نداشت. خانواده بسیار ارزشمند بود. در حال حاضر خانواده در حال از بین رفتن است. نسل جوان تمایلی به ازدواج ندارند و این مساله ربطی به پول و فقر ندارد. آنها انتخاب کردند که ازدواج سفید کنند و همخانه داشته باشند و متاسفانه این امر در حال ترویج یافتن است و در مقابل خانواده در حال از بین رفتن است. وقتی خانواده و تعهد به آن نباشد، ممکن است جوانان جذب این شبکهها شوند.
خانم دکترسجادی، دستیار ویژه معاونت زنان ریاست جمهوری در ادامه صحبتهای خانم دانشور بیان کرد:
این فیلم بهانهای است برای بیان حرفهایی که زمانی خط قرمز بود و گفتنش سیاهنمایی بود. گاهی روی مسائلی اینقدر سرپوش میگذاریم که بعد بزرگ میشود و به انفجار میرسد و مجبور میشویم راجع به آن مانند سایر مسائل اجتماعی گفتگو کنیم. 5 – 6 سال پیش جراتی نبود که راجع به این مسائل صحبت کنیم، زیرا با انگت اینکه سیاهنمایی میکنیم مسائل را پنهان میکردیم؛ ولی در حال حاضر سیاهنمایی نیست و بیان واقعیتهاست. وقتی فیلم «فقر و فحشا» آقای دهنمکی را میدیدم، یادم افتاد که دهه 80 این فیلم را مخفیانه رد و بدل و نگاه میکردیم؛ با اینکه آدمی ساخته بود که از جنس نظام بود و نمیشد به او انگی بست، زیرا دهه 80 بیان این مطالب خوشایند نبود؛ ولی شروع این آسیبها بود. آن زمان منزل من یوسفآباد بود. اطراف خیابان تخت طاووس (که دوست ندارم بگویم خیابان شهید مطهری) اگر ساعت 10 شب بیرون میآمدیم، مسائلی را میدیدیم که انسان شرمش میشد و تاسف میخورد. در آن خیابان زنان کنار خیابان میایستادند و سوار ماشین میشدند و کسی مزاحمشان نمیشد و من خودم آن را به چشم دیدم. به هر حال ما متاسفانه خودمان کار را به اینجا رساندیم که کاسه چه کنم دستمان بگیریم که باید با این آسیبها چه کنیم؟ چندی در اهواز پرونده ایی را مطالعه میکردم ؛ آقایی از عراق میآید و وارد بازار ماهیفروشی میشود و قیمت ماهی را سوال میکند. او در پاسخ ماهیفروش میگوید زنان شما ارزانتر از ماهیهای شماست. ماهیفروش با چاقو به او حملهور شده و عراقی کشته میشود.
الان به اینجا رسیدیم و باید با اهواز و مشهد و تهران چه کنیم؟ آیا هنوز وقت آن نرسیده است که برای مقابله با این آسیب جدی که زنان ما را تهدید میکند، برنامهریزی کنیم و چارهای بیندیشیم؟
دختران ما به افغانستان قاچاق میشوند. دختران ما را به اسم همسر عقد و صیغه میکنند به عنوان ازدواج صوری و برای هرات خارج میکنند و مانند حیوان با آنها برخورد میشود.
. همزمان با آن بحث افزایش سن ازدواج در مجلس مطرح شد. در آنجا در کمیسیون حقوقی گفتم که نگاه نکنید که خانوادهای متوسط میخواهد بچهاش در سن 15 و 16 سالگی ازدواج کند. آنها حمایت اقتصادی و معنوی دریافت میکنند که آسیب نمیبینند؛ ولی در شهرهای مرزی چه بر سر دختران میآورند که این دختر 10 ساله را به مردی 40 ساله میدهند که او را آن طرف مرز ببرد؟ آن طرف چه به سر دختر میآید، الله اعلم. باید کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، رسیدگی کنند
در بحث آسیبهای اجتماعی، 5 -6 سال فیلمی را دیدیم که مادری در پارک نشسته بود و با او مصاحبه شده بود در مورد اینکه اینجا چه میکند. این خانم پاسخ داده بود: «من و دخترانم پارک میآییم تا دختران من کار کنند و من مینشینم و عصر با هم برگردیم.» این آقا که مدیر پروژه بود، میگفت وقتی این فیلم را حضرت آقا دیدند، به اینجا رسیدند، گریسته بودند. آن پروژه آماری و قوی بود و مشخص کرده بود که فساد در کجای تهران متمرکز است.
منظور من این است که بگویم کار شده و همه میدانند که باید با این آسیبها مبارزه شود و بودجه به آن اختصاص مییابد. این بحثهایی که در فیلم است، تنها بحث آسیبها نیست، بحث فترتهای دستگاههای ماست که چرا اینها رشد کردند؟
خانم دانشور در ادامه بحث گفت:
آن فیلم که رهبر معظم انقلاب دیدند، شوهر آن خانم زندانی بود. ما برای زندانیان یا مهاجران غیرقانونی یا برای بچههای نامشروع چه کردیم؟ آنها شناسایی کردند و مجلس ششم رای داد که در ایران وزارت رفاه و تامین اجتماعی شکل بگیرد. عدهای سند فقرزدایی نوشتند که چه کنیم فقر را از ایران ریشهکن کنیم. این کار یک کار کلان اجتماعی بود. شش ماه از عمر آن وزارتخانه تازهتاسیس نگذشته بود که دولت آقای احمدینژاد آمد و گفت ما چنین وزارتخانهای نیاز نداریم. سازمان برنامهریزی و مدیریت کشور را حذف و این وزارتخانه را در کار و تعاون ادغام کرد. 3 وزارتخانه را یک وزارتخانه به نام تعاون، کار و رفاه اجتماعی کرد. این وزارتخانه جدید تمام مسائل اجتماعی کشور را در یک معاونت خلاصه کرد و معاونت اجتماعی زیر این وزارتخانه جدید شد.
این موضوعات در نتیجه غفلتهای دولتها بوده و حالا به مسالهای تبدیل شده که الان میخواهند این مساله را حل کنند، اصلا این مساله را فهم نمیکنند که بتوانند حل کنند. برای فهم مساله باید از متخصص آن حوزه دعوت کرد. مسائل و برنامههای توسعه کشور (اول تا پنجم) انسانمحور نیست. این برنامه را چه کسی مینویسد؟
در این سیستم راهکار این است که وزارت رفاه و تامین اجتماعی در ایران شکل بگیرد. اگر دستگاهها تقسیم کار کنند، در عمل آنها در ساعتهای اضافی به این مسائل میپردازند، نه در ساعتهای اصلی. مثلا شهرداری میگوید وظیفه اصلی من جمعآوری زباله و جلوگیری از تراکمفروشی است؛ اگر بودجه و زمان بود، به این مسائل بپردازم. چالشهای اجتماعی به قدری است که نیاز داریم شخصی یا دستگاهی در وقت اضافی به این موضوع بپردازد
. چرا کودک نامشروعی که شناسنامه ندارد، حق برخورداری از بهداشت و آموزش را ندارد؟ چرا کودکی که پدرش تبعه افغانی و مادرش ایرانی است، حق برخورداری از خدمات اجتماعی را ندارد؟ این قشر چه شغلی میتوانند داشته باشند؟ اگر این بچه هویت نداشته باشد و این خدمات را نداشته باشد شغلی که برای او میماند، تنفروشی، خردهفروشی مواد مخدر و کارهای غیرقانونی است. برای همه این اقشار باید برنامهریزی شود . در هیچ جا در قانون ما حمایت از این بچه دیده نمیشود. در بین بچههای نامشروع آیا افراد باهوش نیستند؟ قطعا هستند . آیا اینها بعد از طرد شدن از سوی جامعه نمی توانند این شبکه های قاچاق دختران را راه بیندازند.
خانم دکترسجادی در ادامه بیان کرد:
مساله ما نداشتن متولی برای این آسیب است. آموزش پرورش، کمیته امداد و بهزیستی در اصل متولی واقعی این موضوع نیست و این در صورتی است که آموزش و پرورش می تواند نقش پررنگی را مهارت آموزی در این مساله داشته باشد.
معاونت زنان ریاست جمهوری متاسفانه نهاد اجرایی نیست و ستادی است و تمام تلاشمان اسن است که این نهاد تبدیل به سازمان شود تا بتوانیم فعالیت اجرایی و بهتری داشته باشیم.
در حال حاضر بیشترین فعالیت ما در حوزه ی اصلاح قوانین مربوط به جامعه ی زنان است.
در تایید صحبت های خانم دانشور بگویم که متاسفانه برنامه ایی برای دستگاه های اجرایی در خصوص زنان و مخصوصا زنان در معرض آسیب در جامعه وجود ندارد.
قوانین نقش مهمی دارند. برخی از لایحه های ما مثل لایحه خشونت علیه زنان ماه هاست در قوه قضاییه مسکوت مانده است و باید پرسید چرا به مجلس نمی رود؟ ما لایحه های دیگری را مورد بررسی قرار دادیم که به موضوعات اصلاح قانون طلاق آقایون، بحث تفکیک سن تکلیف و سن کیفری است که اگر دختری در 9 سالگی جرمی انجام دهد مطابق قانون فرد بالغ با او برخورد می شود و این بزرگترین ضعف قانونی زنان است.
فاطمه دانشور در پایان صحبت هایش بیان کرد؛ ایران به مادر نیاز دارد چون دختران و زنان نقش انسان ساز دارند و باید برنامه هایی برای مهارت آموزی و پرورش زنان در جامعه تنظیم شود. همان طور که پیام (ص) با تکریم زنان در مقابل زنده به گور کردن زنان ایستاد و این نگرش جاهلانه اعراب را تغییر داد.
دکتر سجادی درپایان اعلام کردلایحه خشونت علیه زنان ماه هاست که در پیچ و تاب قوه قضائیه مسکوت مانده و دلایل خود را هم شفاف اعلام نمی کنند. امیدوارم با تصویب این لایحه بخشی از مشکلات زنان نیز حل شود.