به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، سینمای ایران پس از انقلاب، کودکی است که تا به مرحله بلوغ و چهل سالگی خود برسد، با شیب و نشیب بسیاری رو به رو بوده، اما برآیند اکثر فیلمسازان و تهیه کنندگان نسبت به روند طی شده، مثبت است. سید غلامرضا موسوی عضو شورای عالی تهیه کنندگان سینما نیز از جمله افرادی است که نگاه مثبتی به سینما پس از گذشت چهل سال از انقلاب دارد و معتقد است که ساخت فیلم اتفاقی بد پس از انقلاب، کمتر از پیش انقلاب بوده است. این تهیه کننده در بخش دیگری از صحبت هایش به خاطره اش از جشنواره کن و پیشنهاد تأسیس سینمایی برای اهالی مطبوعات برای اولین بار اشاره کرد و آن را یکی از بهترین خاطرات خود از جشنواره فیلم فجر دانست. تهیه کننده فیلم «قرمز» موضوع غفلت از فیلمنامه را یکی از مشکلاتی برشمرد که سینمای ایران از آن رنج می برد.
چه ارزیابی از وضعیت سینمای ایران با گذشت چهل سال از انقلاب دارید؟
به طور طبیعی اگر بخواهیم وضعیت کنونی سینمای ایران را با پیش از انقلاب مقایسه کنیم، در حال حاضر سینما در بالاترین کیفیت و کمیت تولیدی خود قرار دارد. ما در دنیا با سینمایی رو به رو هستیم که کاملا شناخته شده است و در داخل تماشاگران با خاطر مطمئن به دیدن این فیلم ها می روند و با سینمای رشد یافته ای رو به رو هستیم که به لحاظ کیفی نیز وضعیت مناسبی دارد.
از چه جنبه هایی وضعیت مناسبی دارد؟
قبل از انقلاب، تعداد اندکی فیلم خوب داشتیم، اما به گمانم پس از انقلاب بیش از 50 یا 60 درصد فیلم های تولید شده متعلق به سینمای استاندارد است؛ یعنی از کیفیت و کمیت خوبی برخوردار است. در حالی که در شرایط فعلی فیلم های کم ارزش اتفاقی است، اما قبل از انقلاب فیلم های خوب اتفاقی بود؛ یعنی در آن زمان فیلم خوب به طور اتفاقی ساخته می شد و الآن تعداد فیلم هایی که خوب نیست، هرسال از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رود.
از نظر کارگردانی بدون اغراق 150 کارگردان توانا داریم؛ یعنی می توانیم روی آن ها به عنوان فیلمساز خوب حساب کنیم. در حال حاضر فیلمبردارانی داریم که کیفیت کار تعداد زیادی از آن ها مثل آقایان کلاری، جعفریان، منصوری و اصلانی در دنیا ارزشمند هستند و کار آنها در حد فیلمبرداران جهانی است. بخش صدابرداری و صدای سر صحنه قبل از انقلاب، کمتر وجود خارجی داشت، اما بعد از انقلاب به تدریج صاحب صدای سرصحنه شدیم و صدابرداران و صداگذاران درجه یکی داریم که بعضی مانند آقای دلپاک حتی عضو آکادمی اسکار هستند. همچنین از لحاظ بازیگری و طراحی صحنه نیز کیفیت کارها افزایش یافته است. قبل از انقلاب منشی صحنه نداشتیم، اما الآن داریم که افراد حرفه ای بسیار با دستیاران متعدد هستند. در زمینه گریم استادانی مثل عبدالله اسکندری و جلال الدین معیریان داریم که جزو مفاخر سینمای ایران هستند. از نظر جلوه های ویژه تصویری و میدانی پیشرفت خوبی داشتیم و جنگ باعث شد که در این زمینه به جایگاه خوبی برسیم.
به طور کلی در همه مراحل پیشرفت کردیم و افرادی داریم که کارشان به آثار جهانی پهلو می زند و نزدیک است. واقعیت این است سینمای ایران در قله ای ایستاده که حضور فیلم ها در جشنواره های جهانی اهمیت دارد. ما همیشه به دنبال حضور در جشنواره ها بودیم، اما الآن باید به سمت بازارهای جهانی حرکت کنیم و با تولیدات مشترک پیش برویم و برنامهریزی داشته باشیم. ما سینمای بسیار خوب و پاکیزهای داریم، اما در بخش بینالملل به دلیل نداشتن برنامه ریزی دقیق چندان موفق نبودیم. بهطور طبیعی این به معنی ایراد نداشتن سینمای ایران نیست و فضای کار همیشه مشکلات با مشکلات همراه است، اما باید مشکلات را حل کرد تا سینمای ایران رشد کند.
فکر می کنید در حال حاضر سینمای ایران از چه مشکلاتی رنج می برد؟
همچنان معتقدم در بخش فیلمنامه بیش از بخشهای دیگر با مشکل روبهرو هستیم. ما فیلم هایی تولید کردیم و کارگردانانی داریم که در سطح جهانی فیلم ساختند، اما وقتی علت موفق نشدن آن ها را بررسی کنید، به فیلمنامه می رسید. اگر با وسواسی که در کارگردانی و انتخاب صحنه و تصویر دارند، فیلمنامه می نوشتند، سریعتر در دنیا به موفقیت می رسیدیم. فیلمسازان ما تنها آقای فرهادی، خانم بنی اعتماد و مرحوم کیا رستمی نیست بلکه آقایان مجیدی و درویش و... هستند که در ابعاد جهانی کار کردند. بعضی نگران فیلمنامه های این فیلمسازان هستند و اگر فیلمنامه ها مشکلات حاضر را نداشت، با توجه به تیم حرفه ای که با آنها کار می کند، می توانست در بازار جهانی بدرخشد.
سی و هفت دوره از جشنواره فیلم فجر می گذرد، چه محاسن یا معایبی را در آن می بینید؟
جشنواره سیاست بلند مدت و یک شورای سیاستگذاری دائمی ندارد و هرچندوقت یک دبیر دارد. جشنواره ها باید بلندمدت فکر کنند؛ یعنی یک شورای سیاست گذاری داشته باشد که نباید از این جشنواره به جشنواره دیگر یک بخش را اضافه کند یا بردارد. اگر شورای بلند مدتی داشته باشیم که سیاستگذاری کند، اتفاقاتی که در جشنواره می افتد و هربار دچار معضل می شویم، از بین می رود. ما در حال حاضر به شدت به یک کاخ جشنواره و جای ثابت خوب احتیاج داریم. تهیه کنندگان سینما با نمایش فیلمشان در جایی مانند برج میلاد به شدت مخالفند، چون کیفیت صداوتصویر آن بد است. به طور طبیعی از این اقدام دبیر جشنواره که به سالن های سینمایی مثل ملت برای نمایش فیلم برای دوستان مطبوعاتی آمدند، استقبال می کند. سینما باید به این سمت برود که بعد از 37 سال یک شورای سیاستگذاری دائمی و یک کاخ جشنواره داشته باشد و مثل مستأجران نباشد که هرسال به سمتی برود. وجود یک کاخ جشنواره با همه امکانات، هم برای مطبوعات عالی است و هم به برگزارکنندگان و مسئولان کمک می کند، چون این جشنواره ملی است و همزمان با دهه فجر برگزار می شود.
چه آینده ای برای سینمای ایران ترسیم می کنید؛ یعنی سینمای ایران در حال حاضر چه ویژگی هایی دارد که چهل سال قبل فاقد آن بود و چه خصوصیاتی چهل سال قبل داشت که حالا ندارد؟
همان طور که گفتم سینمای ایران داشته های بسیاری دارد و معتقدم سینمایی رو به رشد است. با آمدن جوانان صاحب فکر در بخش های مختلف تهیه کنندگی، کارگردانی، فیلمنامه نویسی و بازیگری سینمای ایران باید به بازارهای جهانی برسد و خود را به آن ها تحمیل کند. قطعا تماشاگر بعد از مدتی به فیلم ایرانی اعتماد می کند و آن را می بیند.
بهترین فیلم هایی که در جشنواره دیدید، چیست؟
بهطور طبیعی سلیقهام با سلیقه عموم مردم نزدیکتر است و نام بردن از 50 یا 70 فیلم در جشنواره یا خارج از آن به دلیل نداشتن فهرست کار سختی است.
چه خاطراتی از جشنواره فیلم فجر دارید؟
به یاد میآورم در سال های اول جشنواره به همراه آقای جیرانی فیلم می دیدیم و دنبال کشف های جدیدی از فیلمسازان بودیم و دوست داشتیم فیلمسازان جوان را به دوستان مطبوعاتی خود معرفی کنیم که بروند و آن فیلم ها را ببینند. به یاد می آورم فیلم «دیده بان» ابراهیم حاتمی کیا را به همراه آقای جیرانی دیدیم و توانستیم به همکاران خود معرفی کنیم و بگوییم که آینده خوب و درخشانی دارد.
من مسئولیت صنفی داشتم و وقتی به جشنواره کن رفتم، متوجه حرمت و جایگاه مطبوعات شدم و به مهندس بهشتی و انوار پیشنهاد ایجاد سینمای مطبوعات جداگانه را دادم. این پیشنهاد از طرف مسئولان وقت جشنواره مثل جمال امید و آقایان بهشتی و انوار حمایت شد و برای اولین بار با پیشنهادم و مجمع تولید و توزیع کنندگان فیلم ایران، سینمای مطبوعات به وجود آمد. در ابتدا سینما شهر قصه – که بعدها آتش گرفت و به جای آن سینما آزادی فعلی ساخته شد- سالن ویژه اهالی مطبوعات شد. من برای اینکه همکاران مطبوعاتی با فضای سینما آشنا شوند، قبل از هر گفت و گوی مطبوعاتی یک سخنران گذاشتم و یکی از بچه های سینما مانند آقایان داوود نژاد و افخمی می آمدند و درباره مسائل سینمای ایران چند دقیقه ای صحبت می کرد. پس از آن برای اولین بار ما جلسات مطبوعاتی را برگزار کردیم و من به عنوان رئیس مجمع تولید و توزیع کنندگان با توجه به اینکه باید مجری به دو حوزه سینما و مطبوعات اشراف داشته باشد، رسول صدرعاملی را-به عنوان تهیه کننده و کارگردان و با سابقه مطبوعاتی- پیشنهاد دادم. شب های اول خیلی در میان مسئولان دولتی نگرانی وجود داشت، اما من هیچ نگرانی نداشتم. در شکل اولیه تمام سوالات را کتبی می گرفتیم و بعد از چند شب برگزاری و انعکاس خوب، جلسات مطبوعاتی و سینمای مطبوعات پای ثابت جشنواره فجر سالیانه شد.