حدودا 12 سال پیش برنامهای با عنوان «ماه عسل» روی آنتن شبکه 3 رفت برای ماه رمضان تلویزیون به یک برند تبدیل شد.
برندی که تقریبا سالها پای سفرههای رمضان بسیاری از خانوادههای ایرانی بود و جدا از نقد و بررسی فرمتش که اصولا برشی از زندگی افراد مختلف (موفقیت یا شکست) مرتبط میشد میپرداخت.
به هر حال احسال علیخانی با این برنامه به عنوان یک برند در تلویزیون مطرح شد و توانست با استفاده از این فرصت در این عرصه صاحب جایگاه شود.
برنامه ماه عسل در طول مدت زندگیاش روی آنتن تلویزیون با فراز و نشیبهای بسیاری همراه است حتی کار به تغییر تهیه کننده و مجری و... کشید اما ماند تا با حمایت مخاطبانش رتبهاش را از دست ندهد.
اما سوالی که اینجا کمی ذهن را درگیر میکند این است که چرا از تعطیل شدن برنامه ماه عسل کسی متعجب، نگران و ناراحت نشد اما شایعه تعطیل شدن برنامه نود (فقط در مقام شایعه) کلی سر و صدا به پا کرد؟ تفاوت برنامه نود و ماه عسل که به لحاظ ماهیت و ساختار و محتوا هیچ ارتباطی با هم ندارند چیست؟
آیا بودن یا نبودن برنامه پرمخاطب ماه عسل در حد و اندازهای نیست که تماشاگرش را آزار دهد؟ آیا بودن یا نبودن برنامه ماه عسل برای مخاطبش تفاوت ندارد؟ آیا برنامه نود ریشهای قویتر و غنیتر در دل مخاطبانش دارد که شایعه تعطیلی برنامه عادل فردوسیپور تا این حد با حواشی همراه است اما برنامه ماه عسل خیلی راحت با اعلام مجریاش کنار گذاشته میشود؟
از این مسئله که بگذریم قطعا تعطیل شدن برنامه ماه عسل فرصتی است تا دیگر تهیه کنندگان و طراحان تلویزیون نیز با افکاری جدید وارد عرصه شوند و فرصتی است تا ساختارهای دیگر نیز در این عرصه قد علم کنند و در حقیقت کنار گذاشته شدن برنامه ماه عسل از آنتن شبکه 3 نه تنها دیگر یک اتفاق ناگوار نیست که باید از آن به عنوان یک فرصت یاد کرد که قرار است رسانه ملی برنامهای در حد و اندازه نود را روی آنتن ببرد و سلیقه سازی جدیدی برای مخاطبان رسانه ملی پیش رو است.