به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در گزارش های شماره قبل در صحبت با کارشناسان از جمله طماسب صلح جو، ابوالفضل جلیل، سیدجمال ساداتیان، شهرام جعفری نژاد، محسن علی اکبری و حمید بهمنی در خصوص عملکرد بنیاد سینمایی فارابی از دهه 60 تا امروز بحث هایی داشتیم که بعضی معتقد بودند این سازمان سینمایی از مأموریت سینمایی خود دور شده و بعضی دیگر نیز از عملکرد فعلی این بنیاد راضی بودند.
جمال شورجه: تمرکز فارابی روی مباحث استراتژیک باشد
جمال شورجه، کارگردان فیلم «33 روز»، درباره عملکرد فارابی گفت: مقطعی که با بنیاد سینمایی فارابی کار کردم مربوط به فیلم «33 روز» بود و همین طور سال گذشته کاری را با بنیاد فارابی با نام «اعتراف با دور تند» انجام دادم. این دو فیلم مربوط به دو دوره مدیریتی متفاوت در فارابی بود و زمانی که «33 روز» را کار کردم، دولت نهم و دهم روی کار بودند و کاری که اخیرا در سال گذشته انجام دادم، مربوط به دولت حاضر با مدیریت جدید فارابی است.
شورجه ادامه داد: در این دو دوره هیچ مانعی بر سر راهم نبود و مشکلی برای گرفتن وام و کمک نداشتم. پروژه «33 روز» سنگین و تمام قصه در خارج از کشور بود و کل سرمایه گذاری را بنیاد سینمایی فارابی برعهده گرفت. البته تهیه کننده برنامه آقای همایون فر بود و ایشان بهتر از جزئیات باخبر است. فقط هزینه ها بیشتر از برآورد اولیه بودجه پیش بینی شده تمام شده بود و شاید با مشکلاتی رو به رو شدند، اما در طول کار مانعی نداشتیم.
کارگردان فیلم «حماسه مجنون» بیان کرد: در دوره اخیر هم وامی را از بنیاد سینمایی فارابی دریافت کردیم که مسئولیت آن بر عهده آقای نقاش زاده بود و طبق معمول فیلمنامه بررسی شد و دوستان نظر مساعدی نسبت به فیلم داشتند و ما را به صندوق هنرمندان معرفی کردند و در نهایت فیلم را ساختیم و در این رابطه مشکلی نداشتیم.
او در خصوص ضعف و قوت های بنیاد سینمایی فارابی گفت: بد نیست این را یادآوری کنم که اگر بنیاد سینمایی فارابی بیشتر روی مباحث استراتژیک تمرکز کند، شرایط بهتری رقم می خورد.
رضا درستکار: مدیران دهه 60 در برنامه ریزی عملکرد بهتری داشتند
رضا درستکار، منتقد سینما، درباره عملکرد بنیاد سینمایی فارابی تشریح کرد: شاید دهه 60 برای فارابی به دلیل برنامه مدون ده ساله ای که داشتند، تنها دهه سرنوشت ساز و تأثیرگذار بود. با توجه به این برنامه 10 ساله همه چیز را پیش می بردند و به همین دلیل دهه طلایی فارابی بود و هرکاری انجام دادند در همان دهه بود. تغییراتی که در سینما و روند سیاسی- اجتماعی و فرهنگی در کشور به وجود آمد و گستره رسانه ها باعث شد، بنیاد فارابی تأثیرگذاری اولیه خود را از دست بدهد.
درستکار یادآوری کرد: یکی از مهمترین مسائلی که فارابی در آن نقش اساسی داشت، توزیع درست منابع بود؛ یعنی چون فارابی بازوی اجرایی معاونت سینمایی بود، تخصیص منابع را نیز در دست داشت و به همین دلیل سعی می کردند رفتار عادلانه ای داشته باشند.
این منتقد خاطرنشان کرد: در مقطعی هم سینمای گلخانهای ایجاد شد و این یعنی نگه داشتن سینما در شرایط حساس. سینما از منظر خودش به عنوان کالایی که خرید و فروش می شود، شناخته می شود و کالای خرید و فروش باید بازار عرضه مستقیم خودش را داشته باشد و در بازار عرضه و تقاضا رفتار گلخانهای معنا نمیدهد.
او با بیان اینکه سینما در آن دوره اقتضای خاصی داشت و در حال باز تعریف سینما بودند، افزود: رفتار گلخانهای در آن دوره معنی پیدا می کرد اما از دهه 70 به این طرف، هم در تعریف های کلان فارابی موقعیت خود را از دست داد و هم افرادی که وارد فارابی شدند، سعی کردند از امکانات آن به نفع خود استفاده کنند.
درستکار یادآوری کرد: در دوره ده ساله اول مدیریت، آقایان بهشتی و انوار بودند و انسجامی وجود داشت، اما الآن نسبت به آن دوران نقدی وارد است.
احمد طالبینژاد: تنها سید محمد بهشتی توانست مهار سینمای ایران را به دست بگیرد
احمد طالبی نژاد با یادآوری این موضوع که اگر ما امروز صاحب صنعت سینما هستیم، بیشتر آن را مدیون تأسیس بنیاد سینمایی فارابی در دهه شصتیم، گفت: در آن زمان بخش خصوصی از میدان به در شده بود و بخش های دولتی، بنیاد مستضعفان و حوزه هنری با نگاه خاصی به سمت سینما می آمدند و توقع ویژه ای از آن داشتند.
طالبی نژاد افزود: بنیاد سینمایی فارابی با یک رویکرد همه جانبه آمد و از متوقف شدن صنعت سینمای ایران جلوگیری کرد و تا 10 سال اول خیلی خوب برای معرفی سینمای ایران، کشف استعدادهای جوان و توسعه نشریات سینمایی پیش آمد و گام های موثری برداشت.
طالبی نژاد در خصوص اینکه چه مدیرانی بهترین عملکرد را داشتند، عنوان کرد: تنها یک مدیر از بنیاد سینمایی فارابی توانست مهار سینمای ایران را در دست بگیرد و او سیدمحمد بهشتی بود و کاری کرد که طی 10 سال مدیریت، بنیاد سینمایی فارابی تبدیل به مرکز ثقل فعالیت های سینمایی شد؛ یعنی معاونت سینمایی هم تحت تأثیر بنیاد بود و امور اصلی سینما را انجام می داد.
او در خصوص علت موفقیت سید محمد بهشتی توضیح داد: بهشتی تحصیلکرده معماری بود و صرف نظر از دیدگاه های خاص، دیکتاتور محبوب بود و با نظم و انضباط آنجا را اداره می کرد. بهشتی خیلی از آدم های افسار گسیخته آن زمان مانند محسن مخملباف و ابراهیم حاتمی کیا را کنترل و بسیاری از فیلمسازان قبل و بعد از انقلاب را کشف کرد.
این منتقد سینمایی ادامه داد: وقتی بهشتی رفت، فارابی هرگز جایگاه قبلی خود را به دست نیاورد و متأسفانه کسانی به مدیریت انتخاب شدند که هیچ شناختی از مناسبات سینمای ایران نداشتند و فارابی به عنوان یک نهاد تعطیل شده به فعالیت خود ادامه می داد.
وی افزود: گاهی بعضی از مدیران کارهایی انجام می دادند، اما انسجام نداشت. همچنین مدیران دیگر قدرت نفوذ کلام و توانایی بهشتی را نداشتند و حالت سرپرست موقت داشتند تا مدیرعامل مقتدر!
طالبی نژاد با بیان اینکه می توان گفت خود بنیاد فارابی از چرخه تولید کنار گذاشته شد، عنوان کرد: متأسفانه شرح وظایفی برای آن تعریف کردند که این نهاد را به نابودی کشاند. از جمله وظایف این بود که در تولید فیلمهایی هماهنگ با اهداف کلی نظام سرمایه گذاری کند و به بقیه فیلم ها کاری نداشته باشد.
وی افزود: اگر در این فاصله بخش خصوصی تقویت می شد، اشکالی نداشت، اما تقویت نشد و بنیاد سینمایی فارابی به دلیل ضعف مدیریت کنار گذاشته شد و به طور عملی یک نهاد پر قدرت سینمایی را که می توانست سینمای ایران را حمایت و هدایت کند، از دست دادیم.
طالبی نژاد گفت: دو سال اخیر با ورود علیرضا تابش ظاهرا تغییراتی روی داده، اما این بنیاد دوره های خیلی بدی را از سر گذرانده است.