صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نوروز؛ جشن آب و سبزه

۱۳۹۷/۱۲/۲۹ - ۰۹:۵۰:۲۲
کد خبر: ۸۲۶۱۴۳

 

جشن نوروز است و جشن مرزی کهن

جشن نیکویی اندیشه است و کردار و سخن

جشن عرفان است و امواج طبیعت، پاکی ذات و سرشت

داستان آب و سبزه        

راندن نحس و بلا از سرنوشت

عید نوروز است و پیروزی از آن روز نو

ای خجسته مقدم        

ای روز بهارین از تو نو

نغمه‌ات جاوید            

تا خورشید بر روی زمین تابنده است

نوروز بزرگترین مدرک معنوی تاریخ کهن ماست و در خاطر همه کسانی که ذوق وجدان تاریخی دارند تأثیر می‌گذارد. تکرار نوروز ما را از بسیاری فریب‌های حقارت‌آمیز، از بسیاری از دلخوشی‌های بی‌حاصل دور نگه می‌دارد و نگاه انسان را آن مایه قدرت تعمق می‌بخشد که در ورای حوادث، آنجا که چشم عادی چیزی را نمی‌بیند نفوذ کند و زندگی محدود و کوتاه خویش را از طریق توالی تاریخ با زندگی گذشتگان، با زندگی دراز گذشته‌ی انسانیت پیوند دهد و آن را عمیق‌تر و پرمعنی‌تر کند. آشنایی با نوروز به آنچه در پیرامون ماست معنی و جاذبه‌ی دیگری می‌بخشد. در ویرانه‌های تخت جمشید هنوز سایه‌های انسان‌ها را که در دنیای هخامنشی نوروز را پاس می‌داشتند می‌توان یافت و این پرسش مطرح می‌شود که آیا از نوروز چیزی می‌توان آموخت چون تمدن و تاریخ با این همه ادواری که پشت سر گذاشته است هنوز چندان پیر نیست و نوروز حتی از بامداد یک روز تاریخ بشر فاصله‌ی زیادی ندارد. نوروز به ما می‌آموزد که اگر تاریخ انسانیت را بتوان در ترازو نهاد، آنچه در گذشته و حال مایه‌ی شرم انسان و انسانیت می‌تواند باشد نسبت به آنچه که مایه‌ی امید و سرفرازی است وزن زیادی ندارد.

نوروز مایه‌ی الهام انسان‌هاست و می‌آموزد که تاریخ توالی فصول نیست، توالی چشم‌اندازهای بی‌بازگشت است. نوروز قدردانی هر ساله از خداوند است. قدردانی به اندازه‌ای نیرومند است که می‌تواند سبب ترقی یا نابودی تمدن‌ها شود ومعیار حقیقی موفقیت چیزی نیست که بدست می‌آوریم بلکه کاری است که با بهره‌گیری از نعمت‌هایمان برای دیگران انجام می‌دهیم و نوروز نعمت همیشگی خداست.

در ایران باستان آیین‌های نوروزی عملاً از اول اسفند آغاز می‌شود. روز اول اسفند جشن آبسالان برگزار می‌شود که به مناسبت روان‌شدن جویباران و آبشارها و همراه با نمایش‌های شاد انجام می‌شده است. روز دهم اسفند جشن رودها ودر کنار رودخانه‌ها برگزار می‌شده است و روز بزرگداشت آناهیتا ستاره‌ی آبهای روان و یکی از بزرگ ترین ایزد بانوان اسطوره‌ای است. روز 19 اسفند نوروز رودها بوده که به لایروبی و پاکسازی چشمه‌ها، نهرها و کاریزها می‌پرداخته و بر آنها عطر و گلاب می‌پاشیده‌اند. در روز 20 اسفند به کاشت گل و گیاه و درخت روی می‌آورده‌ و این روز نوروز گلدان‌ها نام داشته است.

بر سر سفره‌ی هفت‌سین نوروزی می‌توان آب و آیینه‌ را دید و سال نو با نام خداوند آغاز می‌شود و جشن‌ آب پاشان در روز اول فروردین برگزار می‌شده است که در آستانه‌ی سال نو حکایت از پاک‌شدگی و طهارت جسمانی برای پذیرایی از انعام معنوی بوده است. آیینه‌ بازتاب آب است و چون رنگ آبی به خود می‌گیرد گواه صداقت و برکت و باروری است. آب نهایت کمال و زیبایی و چهره‌ی تمام نمای تجلی خداوند است. چون اگر آب نباشد جهان تیره و حجم آرزوهای ما حقیر است، همه چیز از آب شروع می‌شود و در هر قطره‌ی باران هزاران ترانه موج می‌زند.  در آستانه‌ی نوروز وسایل کهنه دور انداخته می‌شود و نو کردن خانه هر سال تکرار می‌شود و کوزه‌های نو جایگزین کوزه‌های کهنه می‌شدند و مراسم کوزه‌شکنی اوج این تحول بوده و شعار مردم سال نو، کوزه‌ی نو و زندگی نو بوده است. در بسیاری از سرزمین‌ها مراسم آب‌فشانی اجرا می‌شده است، در هنگامه‌ی تحویل سال تمام افراد خانواده دور هم جمع شده و در میانشان کاسه‌ای پر از آب روی سینی بزرگی قرار می‌دهند. در آب عطر و گلاب می‌ریزند و بزرگ خانواده دعای تحویل سال را می‌خواند و سپس با زمزمه‌ی دعا و درود گویان آب کاسه را به وسیله انگشتان بر روی همه افراد خانواده می‌پاشد و بقیه آب را در گوشه‌ای از حیاط می‌ریزند.

قبل از نوروز پیک‌های بهاری در کوچه‌ها راه می‌افتاده و آمدن بهار را بشارت می‌دادند، مردم ضمن پول دادن به آنها پشت سرشان آب می‌پاشیدند و فریادشان در کوچه‌ باغ‌ها می‌پیچیده مژده دهید دوستان   

 شور بهاران آمده /  گل در گلستان آمده / چون باد و باران آمده.

راه انداختن میر نوروزی هم از آیین‌های رایج بوده و قبل از آمدن میر نوروزی کاسه‌ای از آب پر کرده و درون آن سیب، انار و یا پرتقالی می‌گذاشتند تا به نشانه‌ی زمین در فضا غوطه‌ور باشد و این میوه را به میر نوروزی تقدیم می‌کرده‌اند. به قول حافظ:

سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی    

که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

ما نیز به پاس یاد ایرانیان باستان در پهنه‌ی ایران بزرگ از مرزهای چین تا مصر به انتظار نوروز می‌مانیم و آهسته آهسته از پلکان دعا بالا می‌رویم ....

خدای من

ای مقلب القلوب و الابصار، ای مدبر اللیل و النهار و ای محول الحول و الاحوال

اگر نام تو روی زبانمان نباشد همه اشیاء از ما برتر و بالاترند

وقتی تو هستی زندگی ما سراسر اتفاق است

اتفاقی همچون نوروز همچون بهار، همچون آب و سبزه ...

نظر شما