صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بررسی سریال های نوروزی (قسمت سوم)؛

فیلمنامه و قصه پاشنه آشیل سریال های نوروز ۹۸

۱۳۹۸/۰۱/۰۷ - ۰۸:۱۵:۰۴
کد خبر: ۸۲۷۴۷۸
یادداشت؛مجتبی احمدی

با گذشت یک سوم ابتدایی سریال های نوروزی امسال و معرفی کاراکترها و شخصیت ها خیلی زود به این نتیجه رسیدیم که سریال ها برای موفقیت واقبال در میان مخاطبان نوروزی که اصولا در شرایط خاص مهمانی و دور همی ها و گاه حتی در سفر پیگیر سریال ها هستند به یک قصه ناب، جذاب و پرکشش احتیاج دارند.

شاید  سریال ها استارت خوبی داشتند و خوب خودشان را معرفی کردند اما از اینجا به بعد قصه است که حرف اول را می زند.

اگر قصه توانمندی این را داشته باشد که مخاطب خود را جذب کند تماشاگر تا پایان با آن همراه خواهد بود اما اگر قصه ها از رمق، جذابیت و کشش لازم برخوردار نباشند از اینجا به بعد مخاطب از سریال های نوروزی جدا می شود چرا او برای پر کردن اوقات فراغتش در این مناسبت ویژه گزینه های مختلفی روی میز دارد. 

نکته ای که درمورد اکثر مجموعه های نمایشی سیما مشهود می باشد، این است که خیلی از سریال های تلویزیونی مشکل قصه دارند. قصه ها یا استارت خوبی ندارند یا پرکشش و جذاب بسط داده نمی شوند و یا در پایان بندی خوب جمع نمی شوند.

امسال تقریبا با یک نمودار روبه جلو سریال ها را آغاز کردیم.

دو خطی اکثر سریال ها جالب بود مثل قصه ای که در سریال شبکه 1 مطرح شد. درست است که ساختاری شبیه به آن را قبلا دیده بودیم اما در نگاه اول فضا سازی، سبک روایت و حتی جغرافیای روایت داستان پتانسیل این را داشت که بتواند یک سریال جذاب از آب دربیاید.

سریال شبکه 2 با فرمولی متفاوت از سریال شبکه یک و سه داستانی جدی داشت  و حامد عنقا در مدت زمانی کوتاه قصه ایی را  آماده تولید برای نوروز کرد.

و سریال شبکه 3 که نگاه چالشی و هنجار محور به موضوع دوران بازنشستگی مسئول دولتی داشت بیش از هر داستانی به دنبال دو گزینه بود که یک هنجار را که به نا هنجاری می رسد نقد کند و در برخی لحظات مخاطبش را در موقعیت هایی بخنداند اتفاقی که رخ داد و از به بعد قصه راه افتاده و التهاب رخ داده برای دکتر شهری پیش برنده ماجرا خواهد بود.

از اینجا به بعد قصه است که کار را پیش می برد. متاسفانه خیلی از سریال ها به لحاظ جان و ماهیت  قصه رها می شوند و هیچ حرفی برای گفتن ندارند. بعد از گذشت قسمت اول و دوم دیگر همه چیز به سمت تکرار پیش می رود و سریال هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد و این معمولا ضعف اکثر سریال های ما در طول سال به خصوص در مناسبت ها است.

اگر دقت کرده باشید برخی از سریال ها در قسمت دوم، سوم و چهارم نه فضای طنزی ایجاد می کنند و نه قصه را پیش می برند در واقع هیچ حرفی برای گفتن ندارند.

بیشتر بازیگران دور هم هستند و دیالوگ هایی گفته و شنیده می شود اما در کلیت ماجرا هیچ کمکی نمی کند.

بدیهی است که سریالی می تواند گوی رقابت را از دیگر مجموعه های در حال رقابت امسال برباید که در وهله اول برای یک سوم پایانی داستان، قصه جذابی را پی ریزی کرده باشد  و در مرحله بعدی بتواند فاینال خوب و ماندگاری داشته باشد.

نظر شما