سریال های نوروزی امسال هم به پایان رسید و هر یک توانستند توجه برخی مخاطبان رسانه ملی را به دست بیاورند. اتفاقا امسال تنوع موضوع و ساختار در سریال ها عاملی بود که تقریبا خیلی از تماشاگران تلویزیون توانستند مورد سلیقه ای خودشان را در کنداکتور سریال های نمایشی نوروز پیدا کنند و عملا می شد حدس زد که برخلاف برخی سالها امسال مردم پای رسانه ملی نشستند سریال دیدند و اتفاقا سریال ها تا حدود زیادی نقل محافل بود.
با کنار رفتن «پایتخت» این احساس به وجود می آمد که تعدادی از مخاطبان تلویزیون علاقه ای نداشته باشند تا سریال های تلویزیونی را در مناسبت خاص نوروز دنبال کنند اما این اتفاق رخ نداد و تقریبا می توان گفت تا حدودی جای سریال «پایتخت» سریالی که می توان گفت چندین فصل به یکی از محبوب ترین مجموعه های نمایشی تلویزیون تبدیل شده و در واقع بی رقیب در راس قرار دارد بگیرند و اتفاقا گاهی حتی با این مجموعه نمایشی در مقام مقایسه دربیایند.
اما نکته ای که قابل بحث است ماجرای رقابت، نظرسنجی، کدام سریال بهتر بود، کدام سریال بیشتر دیده شد، رضایت مندی مخاطب و... می باشد که قطعا نمی تواند یک تناسب منطقی و نزدیک به واقعیت داشته باشد.
نظرسنجی ها اصولا بر هر مبنایی که باشند واقعیت 100 درصدی ندارند و نمی توان به آنها اعتماد کرد کدام سریال با چه فرمولی اول شده و کدام سریال دوم و سوم شده است. بیشترین بازدید در تلوبیون نمی تواند منطقی باشد برای اینکه یک سریال موفقت ترین سریال امسال بوده، چراکه قاعدتا وقتی مخاطب نتواند همزمان با آنتن به دلیل پخش همزمان چند برنامه جذاب تر سریالی را دنبال کند قطعا این سریال در تلوبیون بیشتر جستجو خواهد شد.
نمی توان سریالی را به واسطه اینکه نزدیک بوده به سریال پایتخت اول دانست. نمی توان سریالی را که فقط بازیگران جذاب تری دارد سریال بهتری دانست. در واقع نظرسنجی درمورد اینکه کدام سریال از سریال دیگر بهتر است تحت هرشرایطی قصه ای نسبی است و نمی تواند مطلق و قطعی محسوب شود.
بدیهی است رقابت دو سریال کمدی و یک سریال جدی به هیچ وجه منطقی نیست و نمی توان در هر مناسبت خاص برای ایجاد هیجان بیشتر همچین کاری انجام داد تا عوامل هر پروژه برای بهتر بودن دست به هرکاری دست بزنند و عملا به کیفیت سریال خدشه وارد شود.
در نگاه منطقی می توان گفت که مخاطبیت با سلیقه های مختلف می توانند انتخاب های مختلفی داشته باشند. مخاطب سریال شبکه دو قطعا به دنبال ملودرام است و سبک و سیاق سریال گویی این سریال می تواند او را جذب کند.
در سریال «نون خ» شاهد یک سبک و سیاق قصه گویی خاص هستیم که در واقع نمایش یک سریال کم اتفاق 15 قسمتی با یک قهرمان جذاب و دوست داشتنی قرار است مخاطب را تا پایان پیش ببرد. نمی توان از بازی دوست داشتنی سعیدآقاخانی به راحتی گذشت اما نمی توان فراموش کرد سریال فینال بسیار دم دستی داشت و در واقع خوب جمع نشد شاید به این بهانه که قرار است در فصل های بعدی ادامه پیدا کند.
قصه در برخی نقاط مجموعه افت می کرد که به لطف بازی خوب سعیدآقاخانی دوباره به اوج برمی گشت. در واقع می توان گفت که غیر از کاراکتر «نون خ» بقیه شخصیت های سریال در تمام مواقع کمک حال خط اصلی نمایش نبودند اما سریال به چند دلیل منطقی دیده شد:
1) بافت و جغرافیای متفاوت که در بخش های قبلی به آن پرداختیم.
2) بازی ویژه سعیدآقاخانی که بی شک یکی از بهرتین های چندسال اخیر تلویزیون بود.
3) فضای متفاوت داستان (که یکی از فاکتورهای اصلی این سریال بود متاسفانه خیلی زود از دست رفت و دوباره برنگشت). یعنی فاکتور اصلی سریال «نون خ» که به موقعیت روایت داستان بر می گشت خیلی زود از داستان جدا شد تا خیلی زود برگه برنده سریال نادیده گرفته شود. نکته جالب اینکه سعیدآقاخانی متوجه این قضیه شده است و تصمیم دارد فصل بعدی سریالش را در منطقه کردستان بسازد تا مشخص شود بافت و سیستم قصه گویی سریال « نون خ» در منطقه روایت داستان بسیار گیراتر بوده است.
سریال «نون خ» نیازمند چند شخصیت جذاب و موثر دیگری هم است. در واقع کاراکتری که حمیدرضا آذرنگ بازیگر آن بود و اتفاقا مورد توجه هم قرار گرفت می تواند در فصل های بعدی موثرتر و با جایگاه درست تری در قصه طراحی شود. کاراکتر کنتراست که می تواند در تقابل با شخصیت قصه به چالش های جذاب تر و پرکشش تر و پرتنش تر برسد و به این راحتی با چند ماجرای کم تاثیر حیف و میل نشود.
سریال شبکه 2 از این بابت قابل بررسی است که به هر حال ترکیب «حامد عنقا» و «بهرنگ توفیقی» چند وقتی است واجب داده. در نظرسنجی نمی توان این سریال را در درجه سوم شناخت چراکه مخاطبان این جنس از سریال همین تعداد هستند چراکه در روزها سخت زندگی و زمانی که قطعا حال و احوال مخاطبان تلویزیون کمتر به یک داستان جدی و شاید حتی تلخ روی آنتن رفت و مخاطب خودش را داشت. قصه در چند لحظه و در چند قسمت از سریال ساکت ماند و پیش نمی رفت و کاراکترها دور هم می چرخیدند اما بی تردید سریال در کارگردانی و در برخی از لحظات در بازیگری اثری مطلوب بود و مخاطبان شبکه دو را راضی کرد.
نکته بعدی درمورد سریال «زوج یا فرد» است. این مجموعه تلویزیونی اگرچه به اعتقاد برخی از خانواده اهل قلم از چند بازیگر تکراری استفاده می کرد اما فراموش نکنیم که این بازیگران از چند منظر حضور متفاوتی داشتند:
1) در موقعیتی جدید تعریف می شدند.
2) جسارتی که در پرداختن به یک موضوع سیاسی آن هم از زاویه ای منطقی و قابل درک برای مخاطب طرح شو و اینکه در شرایط جدید نیاز بود کاراکترها از شکل و شمایل تک بعدی این بازیگر طنز خارج شده و وجوه جدیدی را از خود ارائه دهند.
شاهد بازی مرجانه گلجین در این سریال بودیم که برخلاف همیشه مجبور بود در کاراکتر آفاق نقش را در چند زمینه و یک کاراکتر چند بعدی به تصویر بکشد. مهران غقوریان هم متفاوت از همیشه در موقعیتی قرار داشت که نمی توانست مثل همیشه تنها با طنازی شخصیت را پیش ببرد و در برخی از لحظات مجبور بود از تیپ خارج شود و نزدیک به یک شخصیت شود.
یکی از نقاط عطف سریال «زوج یا فرد» بازی هدایت هاشمی بود که بی شک او یکی از بازیگران خوب این سال های سینما و تلویزیون محسوب می شود. او در این سرال ایفاگر کاراکتری سیاسی بود که البته پیش از این نیز در سریالی از سیروس مقدم(چک برگشتی) با شکل و شمایلی دیگر این بعد از بازیگری را در نقش یک فرد سیاسی تجربه کرده بود.
سریال «زوج یا فرد» خیلی زود بر سر زبان ها افتاد به این دلیل که در طول داستان و روایت بارها به طرح مسائل روز جامعه و نقد و بررسی آنها پرداخت. اتفاقی که شاید در دو سریال دیگر کمتر رخ داد و مخاطب درگیر مطالبی شد که شاید دوست داشت از زبان چند ستاره نیز طرح شود و در دل یک داستان نیز مطرح شود.
پیش از این نیز درمورد جسارت سریال «زوج یا فرد» گفته بودیم و باید اذعان داشت که این مجموعه تلویزیونی هم اثری متفاوت بود که در اولین تجربه کارگردانی علیرضا نجف زاده توانست مخاطب را جذب کند و اتفاقا با حرف و حدیث های بسیاری نیز همراه شود.
با تعاریف چند خطی بالا باید گفت رقابت غیرمنطقی و نظرسنجی غیرمنطقی تری که با شایعات مختلف بر زبان ها می چرخد و هر گروه از زاویه ای سریال خودش را اول می داند جز اینکه تمرکز تیم سازنده را برهم بزند و عملا نگاه رقابی باعث شود کیفیت آثار زیر سوال رود و آماری نامطلوب به مدیران و مخاطبان چیزی نخواهد داشت.
بی تردید رقابت میان سریال های تلویزیونی در یک مناسبت خاص اتفاق ی مطلق نمی تواند باشد چراکه شاید تبلیغات یکی از عوامل رای گیری بیشتر است و این قطعا نمی تواند عامل موثر در چقدر دیده شدن و رضایتمند بودن مخاطب باشد. اینکه مخاطبان کدام سریال از کدام قشر از جامعه هستند و دسترسی بیشتری به فضای مجازی دارند نمی تواند منطق بهتر بودن یک سریال باشد و هر فاکتور دیگر نیز نمی تواند عامل شمارش و رضایت مندی آحاد مردم در جای جای کشور باشد. رضایتی که شاید مردم کردستان از سریال «نون خ» داشتند شاید در خیلی از استان ها پیدا نشود و شاید مزاق و سلیقه مردم از سریال «زوج یا فرد» که رضایت دارند متفاوت باشد.
بدیهی است برای انتخاب یک سریال بهتر و پرمخاطب تر باید قواعدی رسمی تر وقابل اسنتاد تر و منطقی تر ایجاد شود که قطعا در این نظرسنجی رخ داده نمی توان قابل تکیه باشد. فراموش نکنیم جشنواره گذشته تلویزیون را که سبک و سیاق رای دادن و تقلب احتمالی در رای ها کار را به جایی رساند که میدیران تلویزیون بر فضای کلی ماجرا ورود کردند تا این اتفاق لطمه ای به آثار نزند. پس نیاز است تا با مراقبت بیشتر این بحث پیگیری شود و نظرسنجی و رقابت بین بهترین ها در تلویزیون با قوانین مطلوب و مشخص برای تمام مخاطبان سیما محاسبه گردد.