رسانه فارغ از جنبه سرگرمی می تواند به مثابه یک معلم عمل میکند. معلمی که در ذهن مخاطب وظایفی را ترسیم کند. وظایفی که بتواند همچون نقشه راه، زندگی فکری مخاطب را تغییر دهد.
در شرایطی که رسانهها مصرفگرایی، زندگیهای پر از بریز و بپاش را ناخواسته ترویج میکنند و در تبلیغات تلویزیونی آن چه که بیشتر دیده میشود تجملگرایی است، پس نقش اصلی رسانه که ایجاد مسئولیت پذیری در افراد است در کجای معادلات رسانه قرار دارد.
به صورت کلی وظیفه اصلی رسانه آگاهی بخشی افراد است. در جوامع پیشرفته رسانهها به عنوان یکی از اولین وسایل برقراری ارتباط که کودکان با آنها ارتباط برقرار میکنند یکی ازابزاری هستند که مسئولیت اجتماعی و حقوق شهروندی را به آنها آموزش میدهند. ابزاری که یکی از دلایل اصلی برای اجتماعی شدن کودک هستند.
در کشور ما رسانهها چقدر در رسیدن به این مساله موفق بودهاند؟ به عبارت دیگر آیا رسانه و به صورت خاص تلویزیون که از نظر اقبال در میان عامه مردم بیشترین طرفدار را دارد، توانسته است مربی اجتماعی خوبی برای جامعه و یا کودکان باشد؟ اصلا اگر بخواهیم فارغ از شعارهای دم دستی که در برخی از سریالها و میانبرنامهها دیده میشود فاکتور بگیریم، تلویزیون چقدر در آموزش یک مساله بسیار ساده و مهم اجتماعی، مثل سیگار نکشیدن برای افراد کم سن و سال موفق بوده؟ پاسخ به این سئوال را میتوان از آمار و میانگین سنی افراد سیگاری پیدا کرد، پاسخی مایوس کننده.
متاسفانه استفاده از ایدههای تکراری و کهنه و همچنین چند پلن ناموفق چه در برنامههای مناسبتی و چه در ساخت برنامههای آموزشی تمام آن چیزی است که اغلب برنامهسازان تلویزیونی در چنته خود دارند و هربار از آن استفاده میکنند. سالهاست عادت کردهایم که در جشن و عزا شاهد جنگهای مناسبتی باشیم که یا تلاش در گریاندن مخاطب دارند و یا میخواهند با خنداندن زورکی با فکاهههای دم دستی، لحظاتی شاد اما کوتاه که در ذهن نمیمانند را برای مخاطبان دست و پا کنند. در واقع رسانهای همچون تلویزیون در ایران تنها حافظه کوتاه مدت مخاطبان خود را نشانه گرفته است. با دکورهایی که اغلب کپی دست چندم از برنامههای خارجی هستند، اما نمیتوانند ذوق چندانی را در این کپیها دخیل کنند.
آنچه که این یادداشت به آن میپردازد مساله مسئولیت اجتماعی در رسانههاست. مسئولیت اجتماعی مفهومی جدید در ادبیات سازمانهای خدماتی و رسانهای است. همه سازمانهایی که در حوزه مسئولیت اجتماعی وظایفی را بر عهده دارند، از رسانههای جمعی به عنوان حلقه ارتباطی خود با مردم و مشتریان خود بهره جستهاند.
در تعریف علمی، رسانههای جمعی به تمام ابزارهای غیرشخصی ارتباط گفته میشود که به وسیلهی آن پیامهای دیداری و شنیداری به طور مستقیم به مخاطبان انتقال پیدا میکند. اگر ما مسئولیت اجتماعی را نیز یک پیام در نظر بگیریم، رسانهها مسئولیت رساندن این پیام را به مخاطب برعهده دارند. از نظر اجتماعی مسئول بودن یعنی آدمها و سازمانها باید با اخلاق و با حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کنند. تلاش برای برقراری مسئولیت اجتماعی، به افراد، سازمانها و دولت کمک میکند که تاثیری مثبت بر پیشرفت، کار و جامعه داشته باشند. مسئولیت اجتماعی فردی شامل شرکت هر فرد در اجتماعی که در آن زندگی میکند است، تلفیقی از نسبت علاقهمندی هر شخص به اتفاقاتی که در جامعه میافتد و شرکت فعال برای حل برخی از مشکلات محلی.
بسیاری از کارشناسان حوزه رسانه معتقد هستند که تلویزیون در سالهای اخیر حداقل در بحث مسئولیت اجتماعی چندان موفق عمل نکرده است. در شرایطی که رسانهای چون تلوزیون میتواند از قدرت خود برای آموزش و تربیت نیروهای زبده استفاده کند، اما ترجیح میدهد زحمت بیشتری برای خودش نتراشد. در حالی که در شرایط امروزی جامعه ایران که آماج تحریم و تهدیدهای جهانی است، رسانههای جمعی میتوانند از نوجوانان و مردم خود افرادی مسئولیت پذیر بسازند. اتفاقی که امسال در حد و اندازهای کوچک در یکی از برنامههای تلویزیونی رخ داد و تلاش برنامهسازان آن قابل تقدیر است.
برنامه «فرمول یک» که در چند ماه گذشته حواشی زیادی را همراه داشت، اما در اقدامی متفاوت از تقریبا 3 ماه پیش از فرا رسیدن سال نو، در صدد ساخت برنامهای متفاوت برای سال نو بود. این بار اما سوژهها و قهرمانان اول این برنامه تلویزیونی ستارههای سینمایی و تلوزیونی نبودند. آنها ستارههای درخشان عرصه اجتماعی کشور بودند. برنامهسازان «فرمول یک» به سراغ سلبریتیهای حوزه اجتماعی رفته بودند، آنهایی که به جای غرزدن از وضع موجود دست به کاری برای انجام دادن زدند، آنهایی که تصمیم گرفته بودند سنگی را جابجا کنند، دستی را بگیرند و بابتش هم هرگز مزدی را طلب نکرده بودند. دوربین برنامه فرمول یک روی آنها تمرکز کرد و بخشی از مسئولیت اجتماعی آنها را تصویر کرد. از متخصص زنانی گفت که به جای گرفتن زیرمیزیهای مرسوم در میان پزشکان مشهور، چندین هزار ویزیت و جراحی رایگان انجام داده بود. از زن جوانی که یک سال و اندی را در کانکسی میان زلزلهزدگان زندگی گذرانده بود و خانههایشان را ساخته بود، از قاضی جوان که به جای حکمهای تعزیری، حکمهای جایگزین حبس را برای متهمان در نظر گرفته بود. فرمول یک 11 چهره اجتماعی تاثیرگذار را کاندیدا کرد تا مردم دربارهشان نظر بدهند، دربارهشان بخوانند و این بار به جای انتخاب صدای خوش و یا چهره خوب و بازی درجه یک به نقش اجتماعی آنها نمره دهند. من نمیدانم ایده این کار از کجا آمده بود، اما به نظرم قدمی بسیار مهم در برنامهسازی تلویزیون در راستای ستایش و تشویق به عمل به مسئولیت اجتماعی بود. صدا و سیما نشان داد اگر بخواهد میتواند ایدههای جدید را به جای قابهای تکراریاش بگنجاند و میتواند برای مخاطبانش آموزههایی مفید داشته باشد، اگر بخواهد....