صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

تفاوت رادیوی ما و دهه شصتی ها

۱۳۹۸/۰۱/۲۸ - ۱۲:۴۲:۴۳
کد خبر: ۸۳۵۳۵۹
آشنایی ما دهه شصتی ها با رادیو بیشتر جنبه کنجکاوی داشت اینکه این آدمها چطور در این دستگاه کوچک رفته اند و این صداها چطور ازین جعبه جادویی بیرون می آید.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ صاحبه عظیمی در مصاحبه ای به مناسبت برگزاری جشنواره بین المللی رادیو گفت: بزرگتر که شدیم با « شب بخیر کوچولو» به دنیای خیال و رویا سفر کردیم و به خواب عمیقی فرو رفتیم، بعدترها متوجه شدیم موسیقی های بی کلام چه توانایی عجیب و منحصری در بازی کردن با روح و روان ما دارند و آهسته و پیوسته شیفته صداهای خاص گوینده ها شدیم و فهمیدیم بله" تنها صداست که میماند..."

روزی روزگاری برای کنکور ارشد رشته حقوق آماده می شدم که چشمم به آگهی "شنیده می شوید" در روزنامه افتاد و برای آزمون به همراه پدرم به کلاس فن بیان و گویندگی رفتم، آقای وحید جلیلوند صدای من را جزو "صداهای خوب" ارزیابی کردند، در محضر ایشان خیلی آموختم و با دنیای عجیب و درعین حال جذابی آشنا شدم، در کنار خانم مهرافزا دوره اجرا را گذراندم و بالاخره توسط استاد پیشکسوت آقای حمید منوچهری وارد رادیو شدم.

اولین بار در نمایش های رادیو سلامت، گویندگی و بازیگری در نقش های کوتاه رو تجربه کردم و در کنار عزیزان پیشکسوت که اکثرشان سراسر مهر و لطف بودن خیلی آموختم. در ادامه، در رادیو کودک و خانواده در "قصه های سرزمین من " به تهیه کنندگی سرکارخانم زهرا عبدالله زاده که مشوق و معرف خیلی از جوانهای علاقه مند و البته با استعداد در این عرصه بودند و همچنین خانم مریم قاسمی به فعالیتم ادامه دادم و بیشتر آموختم، در "نیلوفرانه" رادیو جوان به همکاری با خانم عبدالله زاده ادامه دادم، همین همکاری منجر به معرفی من توسط این استاد خوب و مهربان به رادیو صبا شد و من "خانوم فعال "و "خانوم سوزنچی" در "مسابقه بی سابقه" شدم، در "شکرشکن "به تهیه کنندگی آقای عزتی و "حرف تو حرف "به تهیه کنندگی ساریا چهری بازیگری و اجرا داشتم و در نهایت آقای عزتی با اعتماد به من، جرأت اجرای زنده رو به من دادند و من مجری "صبح صبا" شدم.

خلاصه برای کار در رادیو باید هرروز تلاش کرد و برای بهتر شدن آموخته های خود را افزایش داد. برای همین من نیز در حین کار کنار رادیو، دوره بازیگری نزد آقای فرزاد مؤتمن را گذراندم و چندی بعد برای مجری بازیگری برنامه ترکیبی "خانواده امید " در شبکه امید انتخاب شدم و در صحنه دیگری خودم رو محک زدم و در انیمیشن توتک و تراب که کاندیدای بخش انیمیشن در جشنواره جام جم شد، اگرچه دوبله جزو اولویت های علایقم نبود، اما صداپیشگی نقش تراب پسربچه شیطون قصه بر عهده من گذاشته شد...

سال گذشته از طرف خانم مریم قاسمی یکی دیگر از  اساتید و مشوق های من، هم در امر رسانه و هم در امر ادامه تحصیل در رشته مشترک هر دوی ما یعنی "حقوق" به جشنواره رادیو دعوت شدم و اما امسال به عنوان یک "رادیویی " سالروز تاسیس رادیو در ایران را به همه همکاران و شنوندگان تبریک می گویم و امیدوارم تقارن اختتامیه جشنواره رادیو با این اتفاق مهم باعث شود تا ما جوان ترها در کنار پیشکسوتان بهتر و بیشتر درس بیاموزیم.

رادیو برای من هویت و اصالت است، من در رادیو پا گرفتم و بزرگ شدم، زمین خوردم و باز بلند شدم، زندگی کردن رو یاد گرفتم، رادیو برای من خانه است و خانواده، رادیو اصالت من است که می دانم اگه در طول مسیر کاری هر جای دیگری کار کنم و به هر جا برسم، هر آن چیزی که دارم از رادیوست و در آخر، خوشحالم که من صاحبه عظیمی عضوی از خانواده رادیو هستم.

نظر شما