به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ این روزها در خیابانهای شلوغ و معابر پرتردد شهرهای بزرگ از جمله تهران، کودکان بسیاری مشاهده میشوند که مردم را متوقف کرده و از آنها طلب کمک و پول میکنند. کودکانی با لباسهای کهنه و صورتهای تکیده و خسته که خبر از زندگی سخت و غوطهور در فقر میدهند. اگرچه در فرهنگ و سلوک اجتماعی ما کمک کردن و دست نیازمند را گرفتن امری تحسین شده است اما بهنظر در پس دستهای کوچک کودکانی که با اصرار و لجاجت جلوی راه رفتن مردم را برای گرفتن پول میگیرند، دستهای سیاه و سودجویی هست که این کودکان را ابزار سودجوییهای خود قرار دادهاند.
کودکان فقیر اما صرفا مطالبه پول نقد نمیکنند؛ برخی از این کودکان در کنار فروشگاهها و سوپرمارکتها ایستادهاند و عابرین را نگه میدارند تا برای آنها از این فروشگاهها خرید کنند.
در هرم مشهور مازلو، نیازهای فیزیولوژیک مثل نیاز به خوراک نخستین و پایهایترین نیاز است. از این رو وقتی کودکی که تغذیه مهمترین و اساسیترین نیاز اوست طلب تغذیه برای سیر شدن از مردم میکند، غریزه اجتماعی اغلب افراد را به سمت رفع این نیاز کودکان سوق میدهد؛ از طرفی نیز بسیاری معتقدند بهتر است به کودکان نیازمند خیابانی به جای کمک نقدی کردن، خوراکی بدهند تا این کمک طعمه بزرگترهای آنها نشود؛ با این حال اما همین کمک هم این روزها مورد سوءاستفاده برخی از سودجویان قرار گرفته است.
کلاهبرداری سودجویانه مغازهداران از کودکان کار
چندی پیش، در حوالی پل سیدخندان و لابهلای سروصداهای همیشگی این منطقه از پایتخت، صدای درگیری یک راننده تاکسی و یک مغازهدار شنیده شد. با اجتماع مردم این درگیری خاتمه یافت و بعد از اینکه از راننده علت درگیر شدنش با مغازهدار پرسیده شد او از سوءاستفاده مغازهداران از کودکان خیابانی و سوءاستفادهای به سبک جدید اطلاع داد.
ماجرا از این قرار است که برخی از مغازهداران کودکان فقیر را اجیر میکنند تا کنار فروشگاههایشان مردم را متوقف کرده و با التماس و اصرار آنها را راضی به خریدن خوراکی کنند. بعد از اینکه فرد از روی خیرخواهی برای کودک خرید میکند و از مغازه دور میشود مغازهدار به قیمت پائینتر این خوراکی را از بچهها گرفته و دوباره به قفسه یا یخچال فروشگاه خود بر میگرداند.
نوآوری در سوءاستفاده از کودکان کار و بیخبر از همه چیز در حالی اتفاق میافتد که سالهاست فعالان حقوق کودکان پیوسته از بحران کودکان کار در کشور انتقاد کرده و در تلاش هستند با آگاهی سازی مردم و مسئولین مانع پیشرفت این بحران شوند.
کودکان کار، سرچهارراهها و کنار سوپرمارکتها
بر اساس تعریف سازمان بینالمللی کار، فردی کودک کار نامیده میشود که مشغول به یک فعالیت اقتصادی باشد و سنش کمتر از ۱۲ سال باشد و یک ساعت در هفته یا بیشتر کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل ۱۴ ساعت در هفته کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل یک ساعت در هفته در یکی از مشاغل پر خطر مشغول به کار باشد، یا سنش ۱۷ سال یا کمتر باشد و در مشاغل «بدترین شکلهای کار کودکان» مشغول به کار باشد. بهرهکشی از کودکان نیز عبارتی است که در لایحه حمایت از کودکان ذکر شده است. بیشک، چنین استفاده ای از یک کودک، مصداق عینی بهرهکشی است. از سویی دیگر نیز فرهنگ درآمدزایی از طرق غیرقانونی و همچنین کلاهبرداری در بین این کودکان نهادینه شده و در نسل آینده فرهنگی غلط را ایجاد خواهد کرد که همین نیز منجر به آسیب های بسیاری خواهد شد.
کودکان کار چه در سر چهارراهها مشغول تمیز کردن ماشینهای مردم باشند چه در کنار فروشگاهها و سوپرمارکتها در تلاش برای گول زدن مردم باشند در هر حال جز ابزاری برای سودجویی نخواهند بود.
مردم چه کاری میتوانند انجام دهند؟
ضروری است که مسئولین اجتماعی و انتظامی کشور در اسرع وقت موارد این چنینی را شناسایی کرده و با آنها مقابله کنند.
و از سوی دیگر بهتر است مردمی که قصد کمک به این کودکان را میکنند؛ بعد از خرید خوراکی برای این کودکان، بستههای خوراکی را باز کرده و سپس در اختیار کودکان قرار دهند تا بستر این سوءاستفاده تازه از کودکان کار بسته شود.
کاهش کودکان کار و ایجاد بستر برای تحصیل و آموزش کودکان کار نه تنها یکی از بحرانهای اجتماعی کشور را از بین خواهد برد، بلکه آیندهای بهتر را نیز برای کشورمان رقم خواهد زد.