روز گذشته مرکز تهران به خصوص خیابانهای اطراف تهران شاهد یک ترافیک و قانون گریزی مشهود و عجیبی بود که بسیاری را نگران و بسیاری را خرسند کرد.
تقریبا از نیمههای روز حجم وسیع خودروهایی که فوج فوج به سمت نمایشگاه کتاب میرفتند و در بدترین شرایط خودروشان را پارک میکردند تا به نمایشگاه کتاب برسند حتی کار را از دست پلیس هم خارج کرده بود.
طوری که حضور فعال پلیس نیز تنها به تسهیل تردد کمک کرد و تخلفات ساکن را حد امکان با اعمال قانون و گاهی چشم پوشی از تخلف تحمل کرد.
نمیشود از کنار تخلفات رخ داده در خیابانها و کوچه پس کوچههای نمایشگاه کتاب به راحتی عبور کرد و نمیتوان نادیده گرفت که این قشر فرهنگی علاقهمند به کتاب چگونه برای رسیدن به هدفشان قانون را زیر پا گذاشتند، اما این ترافیک شیرین بود.
اگر چه قانون را زیر پای گذاشتن همیشه تلخ و آزار دهنده است اما روز گذشته ( جمعه 6 اردیبهشت ماه) مردم از سراسر کشور برای حضور در نمایشگاه کتاب بالاتر از حجم تصور حضور پیدا کردند تا با فروش سیزده میلیاردی، رکوردی عجیب و غریب در پرونده خرید کتاب در کشورمان ثبت شود.
ترافیک تهران دیروز شیرین بود چون مردمی روز جمعه در این ترافیک حضور داشتند که به عشق خرید کتاب همان حلقه مفقوده فرهنگی معروف از خانه بیرون زده بودند. نکته جالب دیگر گذشت و چشم پوشی کردن خانواده هایی بود که منازلشان در خیابانهای اطراف نمایشگاه بود و خیلی به توقف خودروها جلوی پارکینگ منازلشان معترض نبودند و شاید به دلیل اینکه علت این توقف را میدانستند به راحتی عبور میکردند.
نکته جالب دیگر در اتفاق روز گذشته بر میگردد به این مساله که مشخصاً مردم در این وضعیت اقتصادی با این همه انگیزه برای خرید کتاب اقدام کردند و در واقع این مساله جای بسی خوشحالی دارد که ترافیکی خارج از تصور پلیس در شهر پایتخت فقط به یک بهانه فرهنگی رخ داده است و نه هیچ چیز دیگری.
برخورد فرهنگی پلیس با اهالی کتاب و گذشتی که شهروندان در قبال تخلفات یکدیگر (پارک در جلوی پارکینگها، پیادهروها و غیره)، نشان از این دارد که هر جا پای فرهنگ در میان باشد، میزان صبر و حوصله و گذشت مردم نیز افزایش پیدا میکند.