با یوحنا حکیمی چهره پرداز و به نقل خودش با نام اداره کار «رنگ رز چهره» عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما به گفتگوی مفصلی درباره گریم و جایگاه آن در بستر تئاتر و سینمای امروز پرداختیم که در ادامه میخوانیم.
حکیمی که سابقه درخشانی در عرصه چهرهپردازی و گریم دارد، در پاسخ به سوالات متداول خبرنگار برنا از جمله به وضعیت گریم و حال بد آن در این وضعیت اقتصادی کشور گفت: با توجه به اقتضای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه آن چیزی که تولید تلویزیون و تئاتر در کشور به عهده گرفته است، اگر از صدر درصد بخواهیم محاسبه کنیم بیشتر از هفت تا هشت درصد نخواهد بود. علت اصلی آن هم این است که صرفا در پایتخت این تولید را داریم. یعنی در سراسر کشور تولیدات ما صرفا محدود به فعالیتهای هنری در پایتخت شده است. مبحث بعدی اینکه اجازه کار و تولید و کانالهای تلویزیونی را به کسی غیر از عوامل خودشان نمیدهند و اینها متعلق به کسانی است که انتخاب می شوند با سلیقه خودشان.
حکیمی درباره گرانی ابزار گریم و تاثیر آن بر کیفیت آثار چهرهپردازی گفت: از آنجایی که بحث اقتصادی را داریم، واردات ابزار گریم معضل دیگری شده است. متاسفانه بانیان فرهنگی سعی میکنند تمام تولیدات پیرامون تولیداتی باشد که خودشان ممیزی می کنند. اگر این ممیزی وجود نداشته باشد قطعا ما تولیدات بیشتری خواهیم داشت و کانالهای تلویزیونی بیشتری و همینطور سیاستگذاری در بخش سینما بیشتر خواهد شد و سالنهای بیشتری در سراسر کشور در شهرهای بزرگ بخصوص شیراز و تبریز و ... بیشتر خواهد شد و حتی دانشجویانی که در این زمینه مشغول به تحصیل هستند به کار ترغیب خواهند شد. چراکه امروز تمامی فارغالتحصیلان در این رشتهها بعد از دریافت مدارک خود در یک بلاتکلیفی به سر میبرند چراکه ما تولیدات بسیار کمی در این زمینه داریم.
وی گفت: تولیدات هم قطعا با نظرات بعضی افرادی که ممیزی میکنند و با سلیقه خود سعی در تحمیل ممیزیهای رایج دارند موجب تغییر کیفیت آثار میشوند.
یوحنا حکیمی در ادامه صحبتهای خود از بودجههای بسیار پایین اختصاص یافته به بخش فرهنگی کشور گله کرد و گفت: فکر میکنید بودجه سالیانهای که به بخش فرهنگی کشور داده میشود مخصوصا بخش نمایش چه قدر است؟ شما میتوانید این را مورد بررسی قرار بدهید و متوجه شوید که آن چیزی که نهادها و بخشهای فرهنگی بر عهده دارند قطعا یک صدم و شاید در سالهای پیشین که بنده مسئولتی در تئاتر داشتم یک هزارم بودجهای نیست که به بخشهای دیگر میدهند.
وی افزود: یعنی اگر شما تصمیم بگیرید که بودجه فرهنگی در حوزه نمایش را که صدای بلند یک فرهنگ است را در نظر بگیرید، قطعا اگر بخواهیم با سایر کشورها مقایسه کنیم حتی در موسیقی آنها بیش از چهل تا شصت درصد بودجه را اختصاص به آموزش و پرورش و دانشگاهها و تولیدات و نمایشگاههای پررنگی که در سایر کشورها برگزار میشود را میدهند.
حکیمی گفت: اما امروزه ما از فرهنگ دور شدیم چراکه تمدنی را در حال نابودی میبینیم که قرار است بچههای ما از آن اطلاعاتی نداشته باشند. اگر شما در کتابهایی که به محصلان آموزش داده میشود در بحث فرهنگ سازی چیزی دیدید من هم دیدم . یعنی تمدن ما از یک جایی شروع می شود که دیگر کسی از آن مطلع نخواهد بود . به طور مثال تاریخ ما دارای سلسله های مختلفی است مانند اشکانیان، ساسانیان، مادها و .. که قطعا باید آن را در سیستم آموزشی لحاظ کرد و برای اینکه این ها را به نمایش بگذاریم قطعا به شیوه های مختلف می توانیم به نتیجه درست برسیم.
حکیمی تاکید کرد: یکی از دلایل اصلی عدم حضور این نوع نمایش ها برای آموزش مسائل تاریخی کشور این است که مسئولین مایل به ارائه و آموزش تاریخ نیستند و اگر هم شما به عنوان شخص ثالث، بدور از مسائل فرهنگی کشور با هزینه شخصی بخواهید به مطرح کردن و ارائه مباحث تاریخی که بر کشورمان گذشته است را بپردازید قطعا با موانع زیادی روبهرو خواهید شد.
وی گفت: با توجه به اینکه داستانها و اتفاقات تاریخی ما نسبت به سایر کشورها دارای ریشه ها و هویتهای بسیار ارزندهای هستند، داستانی مانند هفت خوان رستم اگر که بخواهد ساخته و پرداخته شود و چنین نمایشی در سراسر کشور به اجرا در بیاید لازم است گریم، دکور، لباس، نور داشته باشد و اینها نیاز به سرمایهای دارد که باید از طرف دولت تامین و در اختیار عواملی که دغدغهمند ارائه هنر به زبانها مختلف هستند گذاشته شود.
این طراح گریم با تجربه گفت: اینگونه موجب رشد و ایجاد انگیزه در دانشجویانی که در رشته ای نمایشی و ... تحصل کرده اند خواهیم شد مانند کشوری مثل هندوستان که بالیوود را در کنار هالیوود ایجاد کرد، ما هم با سیاست گذاری های لازم می توانیم توانایی های هنری خود را برای سایر کشورها به اجرا گذاشته و تمدن چندین هزار ساله خود را به آنها معرفی و موجب ایجاد مراودات فرهنگی با آنها شویم.
طراح چهره پرداز فیلم همان روز در ادامه از غفلتهای فرهنگی در نسبت های جهانی سخن گفت و افزود: تمام این مسائلی که مطرح کردم زیر نظر سیاست گذاریهای نادرست و غلط برخی از نهادها و مسئولین به جایی رسیده است که دیگر کسی رغبت ندارد بخواهد به سمت تاریخ و شناساندن آن از زبان هنر مبادرت بورزد. و به این ترتیب ما به تدریج وارد یک مبحثی می شویم که از فرهنگ تئاتر و هنرهای نمایشی غافل می شویم و از روش ها و پیشرفت های جهانی عقب خواهیم ماند.
یوحنا حکیمی در پاسخ به این سوال که چرا طراحان گریم خودشان بر سر صحنه حضور نیافته و تنها به فرستادن دستیاران خود به سر صحنه تصویر برداری بسنده می کنند؟ گفت: ببینید اگر قرار باشد یک نمایش به صورت حرفه ای کار شود قطعا نیاز به تیم حرفه ای دارد. یکی از دلایلی که از دستیاران و شاگردان استفاده می کنند این است که پولی را صرف طراح و گریمور نکرده و با یک گریمور اماتور فقط برای اینکه نامی از آنها در بروشور و یا تیتراژ پایانی برده شود استفاده می کنند.
وی افزود: گاهی اوقات تهیه کنندگان و یا کارگردان ها با من تماس گرفته و درخواست یک گریمور با سطح پایین می کنند که فقط در محل تصویر برداری باشد و اگر لازم بود کارهای اولیه ای را برای یک دست کردن چهره کاراکترها انجام دهد. من حتی دیدم که گاهی اوقات وسایل را هم به عهده هنرجو گذاشته اند.
حکیمی در پایان با ابراز ناامیدی از آینده هنری و فرهنگی کشور گفت: علت اصلی هم نه من هستم نه آن دانشجو. علت اصلی تعریفی است که نادرست از این حرفه در وزارت کار شده است به عنوان رنگرز چهره، در اداره ارشاد هم به دلیل اینکه تعدادی سالها در آنجا صاحب مسئولیت هستند و برایشان مهم نیست که چه بر سر یک هنر و هنرمند خواهد آمد یه حقوقی را گرفته و شاید در سالنهای آزاد به اجرای نمایش هایی که بر وفق مراد خودشان است می پردازند.