به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، متن یادداشت «علی ربیعی»، وزیر اسبق تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به شرح زیر است:
1- ضعف و آسیب دیدن ارتباطات در جامعه ایران امروز:
شاید بتوان گفت از یک منظر، نارساییهای ارتباطات ما؛ سبب نوعی زیست سخت در جامعه شده است.
ایران را میتوان یکی از کهنترین و غنیترین جوامع در کارکرد ارتباطات شفاهی دانست. تمثیلها و فولکلور ایرانی، بیان شعر، داستانهای سینه به سینه، طنز و امثالهم کارکرد و سهم بزرگی در حفظ ارتباطات چه در سطح میان فردی و چه در سطح اجتماعی دارند. هرچند ارتباطات مکتوب نیز سبقهای دیرین در ایران دارد اما به نظر من، جامعه ایرانی همچنان متکی بر ارتباطات شفاهی باقی مانده است.
ارتباطات نوین به خصوص قدرت گرفتن فضای مجازی بدون هیچ مداخله و برنامهریزی، ارتباطات اجتماعی ایران را در همه سطوح و در تمامی ردههای سنی به صورت پر شتاب به سیطره خود در آورده است. با این وصف، ارتباطات میانفردی به دلایل گوناگون، نسبت به گذشته دچار کاهش و آسیب شده است. این امر سبب کاهش سطح گفتگو در همه سطوح شده است حتی بنیادی ترین نهاد اجتماعی _خانواده_ هم از این امر مصون نمانده است.
ممکن است اینگونه استدلال شود که پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی، ضرورت ارتباطات میانفردی را کاهش داده است.،فارغ از بحث تکنولوژی نیز؛ من معتقدم ارتباطات میانفردی و شفاهی که می تواند کماکان مقوًم جامعه ایرانی و زیست بهتر ما باشد به دلایل مختلف دیگر از جمله مسائل اجتماعی دچار اخلال شده است. در این جهت نیز تلاش زیادی در زمینه فرهنگ و نهاد سازی ارتباطی مناسب سامان نگرفته است.
پیشرفت تکنولوژی هم تاثیر ثانویه خود را بر کاهش ارتباطات گذاشته و نوعی ارتباطات جمعی را پدید آورده که ما در این زمینه به جای آموزش، بسترسازی مناسب و جهتدهی به مقاومت کماثر پرداخته و این امر موجب شده که ارتباطات شکل گرفته در فضای مجازی ، مسیر حرکتی خودبخود را دنبال کند.
در حال حاضر، ارتباط بین مردم با مردم؛ مردم با گروهها؛ گروهها و حاکمیت و از همه بدتر ارتباطات نخبگان سیاسی در سطوح بالا نیز دچار اختلال و پارازیت است. اگر از این منظر به موضوع نگاه شود، ترمیم ارتباطات، فرهنگسازی و ایجاد زمینه برای تقویت نهادهای ارتباطی خصوصا در شرایط اجتماعی امروز، یکی از ضرورتهای جامعه ایران است.
2- بحث مهم بعدی، آزادی ارتباطات به مفهوم آزادی کانالهای ارتباطی و تولید کنندگان پیام است.
ما امروز، نیاز به تولید پیامهای مفید، پیشبرنده، تعالی بخش و آرامش دهنده برای جامعه داریم. پیامهایی که سبب توانایی جامعه برای سامان دادن کنش متقابل و موثر احوال جامعه ایرانی شود. متاسفانه در این زمینه مشاهده میکنیم که پیام سازان ملیمان به دلایلی مختلفی دچار محدودیت شدهاند.
به عنوان مثال، روزنامه های ما کاغذ کافی در اختیار ندارند. تولید کنندگان پیام نیز، از آزادی عمل محدودی برخوردارند. در رادیو و تلویزیون، افرادی اندک و خاص که تنها چند درصد گرایش جامعه را پوشش میدهند به تولید پیام مشغولند. این اعمال سلیقه تا بدانجا پیش میرود که پیامها حتی در برنامههای اجتماعی طنز هم رنگ و بوی سیاسی و یکطرفه دارند. در این راستا، دانش تولید پیام نیز مهجور واقع شده و از آن بهرهای برده نمیشود.
برای قوی کردن جامعه و افزایش مقاومت روانی، نیاز داریم که تولیدکنندگان پیامهای ارتباطی، متنوع و با دانش شوند و بتوانند آزادانه پیام تولید کنند.