به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، رمان «ظلمت در نیمروز» نوشتهی آرتور کِستلِر با ترجمهی اسدالله امرایی منتشر و توسط نشر نیماژ در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
«ظلمت در نیمروز» معروفترین و تاثیرگذارترین رمان آرتور کستلر محسوب میشود که در اواسط قرن بیستم آن را دربارهی نظام شوروی و دادگاههای فرمایشی آن نوشت هرچند مستقیماً نامی از اتحاد شوروی بهمیان نیامده و بیشتر بهشکل استعاری به کشوری بینام با شباهتهای ناگزیر اشاره شده که نام آن را ظلمت در نیمروز گذاشت که مثل بسیاری از آثار ادبی مغربزمین نام خود را از کتاب مقدس گرفت. شاید بتوان این استعاره را به تمام قرن بیستم تعمیم داد. ظلمت در نیمروز در لغت اصطلاحی سیاسی است به معنی «بهگناه ناکرده دم تیغ رفتن».
این کتاب هشتمین رمان بزرگ قرن بیستم از مجموعهی صد رمان منتخب قرن است و به بیش از 30 زبان زندهی دنیا ترجمه شده است و داستان بلشویک کهنهکاری را روایت میکند که در تصفیههای استالینی دههی سی میلادی گرفتار شد و با خودزنی به گناه نکرده اعتراف کرد. مخصوصاً اقرار او به براندازی نظامی که برای برپا کردن آن خون دل خورده بود از مضحکترین جنبههای سناریو بود.
تیراژ این کتاب 230 صفحهای 1100 نسخه و قیمت پشت جلد آن 25000 تومان تعیین شده و با جلد شومیز روانهی بازار کتاب شده است.
آرتور کستلر سال 1905 در بوداپست مجارستان بهدنیا آمد و مرگ او سال 1983 در لندن اتفاق افتاد. کستلر برای ادامهی تحصیل به دانشگاه وین رفت. مدتی خبرنگار جنگینیوزکرونیکل انگلستان در جنگ داخلی اسپانیا بود. کستلر که خود از اعضای حزب کمونیست بود، مدتی بعد به آن دکترین پشت کرد و در صف منتقدان آن جا گرفت. کستلر سالهای آخر عمر به سرطان خون مبتلا شد و بیماری پارکینسون او را زمینگیر کرده بود و داوطلبانه همراه همسرش خودکشی کرد.
در بخشی از رمان «ظلمت در نیمروز» میخوانیم:
«مقامات بالا زیردستان خود را ضایع میکنند و از بین میبرند، زیرا میدانند که برای کوچکترین لغزش و خطایی، خود از بین خواهند رفت، شاعران از طریق پلیسمخفی اختلافات دربارهی سبک را حل و فصل میکنند زیرا اکسپرسیونیستها، ناتورالیستها را ضدانقلاب میدانند. برای حفظ منافع نسلهای آینده، چنان محرومیت وحشتناکی بهوجود آوردهایم که متوسط طول عمر افراد یکچهارم کم شده است.»