صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نویسندگان سعودی عصبانی شدند؛ چرا ایران کم نمی آورد

۱۳۹۸/۰۴/۱۶ - ۰۳:۵۴:۲۱
کد خبر: ۸۶۷۰۴۴
یک روزنامه سعودی در قالب چندین یادداشت و ستون تحلیلی خود، از اینکه ایران مقابل فشار آمریکا مقاومت کرده و «فشار حداکثری» آمریکا را با «فشار» پاسخ داده، بشدت عصبانی است.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از فارس، روزنامه سعودی «الشرق الاوسط» روز شنبه (15 خرداد) در بخش یادداشت‌ نویسندگان، حداقل سه یادداشت خود را مستقیماً به ایران اختصاص داد.

نویسندگان لبنانی، کویتی و آمریکایی این روزنامه سعودی، ایران را به باد انتقاد گرفتند و غیرمستقیم حرفشان این است که چرا ایران مقابل این حجم فشار آمریکا مقاومت می‌کند و چرا «فشار حداکثری» آمریکا را با «فشار» پاسخ می‌دهد.

یادداشت اول؛ نویسنده لبنانی عصبانی

«سمیر عطا الله» روزنامه‌نگار و تحلیلگر لبنانی و ستون‌نویس ثابت الشرق الاوسط در تحلیلی با عنوان «النصر... وفقاً لإیران» (پیروزی... به روایت ایران)،  نوشت، «همه دنیا امروز در مرز انفجار است؛ آن هم به یک دلیل پوچ؛ اینکه ایران هم [از امروز] قدرتی بزرگ است؛ از باب المندب (یمن) تا "بوابة فاطمة" در جنوب لبنان. همه هم باید این را بدانند...».

عطا الله در این یادداشت از سیاست مقاومت ایران در مقابل آمریکا عصبانی است. او اولین کار انقلاب اسلامی پس از پیروزی را «اشغال سفارت» آمریکا توصیف کرد و بدون آنکه به اقدام آمریکا در کودتا در ایران یا دخالت در امور ایران اشاره کند، صرفا اشغال سفارت را نمونه‌ای از «نقض قوانین بین‌المللی» ذکر می‌کند و با اشاره به خروج آمریکا از توافق هسته‌ای، به جای آنکه آمریکا را سرزنش کند، ایران را سرزنش می‌کند که حالا که آمریکا خارج شده، ایران چرا سراغ غنی‌سازی رفته است.

عطا الله می‌نویسد: «ایران دوازده سال جهان را به مذاکره پیش برد تا... توافقی با گروهی بین‌المللی انجام بدهد. یکی از این کشورها تصمیم گرفت از توافق خارج شود اما پاسخ ایران، نادیده گرفتن بلکه بی‌احترامی به همه کشورهای امضاکننده بود و عجله در غنی‌سازی و تهدید هم کرد که آن را بیشتر می‌کند. آمریکا دارد با او می‌جنگد اما او همه دنیا را گروگان گرفته است». 

روشن نیست که نویسنده این روزنامه سعودی چرا از دست ایران عصبانی است. زیرا طرفِ نقض‌کننده توافق، آمریکاست و اوست که از توافق هسته‌ای خارج شد و حتی به متحدان اروپایی خود بی‌اعتنایی و بی‌احترامی کرد -اگر این را بی‌احترامی توصیف کنیم-؛ روشن نیست چرا عطا الله انتظار دارد ایران هیچ واکنشی به اقدامات آمریکا نشان ندهد، یا چرا صبر یک سال‌واندی ایران پس از خروج آمریکا را «عجله در غنی‌سازی» می‌نامد. 

عطا الله در ادامه نوشت، «ایران تحریم‌های آمریکا را با آشوبی از مواضع متناقض و فشارهای نظامی پاسخ داده... این بازی را ایران خیلی دوست دارد. [البته] چیزی را از دست نمی‌دهد. ترسی از خیس شدن ندارد. بازی می‌کند و عرب‌ها می‌میرند. آب را غنی می‌کند و یمنی‌ها از کمبود آب و کشاورزی می‌میرند...». در اینجا هم عطا الله از ایران عصبانی است اما عامدانه به اشتباه، عامل را ایران معرفی می‌کند. اگر آمریکا فشار وارد می‌کند و ایران هم پاسخ فشار را می‌دهد، تهران مقصر نیست. تهران از خود دفاع می‌کند. اگر عربستان یمن را چهار سال و چهار ماه است که محاصره کرده و مردم یمن از قحطی، بیماری و بمباران روزانه در حال مرگ هستند، علتش ایران نیست، علتش عربستان سعودی، متحد آمریکاست.

 


سه یادداشت ضد ایرانی

 

یادداشت دوم؛ نویسنده کویتی عصبانی از «ضدفشار ایران»

روزنامه الشرق الاوسط در یادداشت تحلیلی دیگری با تیتیر «حدود الضغوط الإیرانیة المضادة» (مرز ضدفشارهای ایران) به قلم «محمد الرمیحی» نوشت، «فشارهای بزرگ آمریکایی بر ایران وارد می‌شود... و ایران هم در حال اِعمال ضدفشار».

این نویسنده کویتی نوشت که فشارهای ایران «برخی بی‌اثر، برخی غیرمؤثر و برخی دیگر فریبکارانه است که کسی جز پایگاه طرفدار خودش فریبش را نخورده است». روشن نیست اگر فشارهای ایران همه ناکام و بی‌اثر است چرا این نویسنده روزنامه سعودی اینقدر از اقدامات ایران مقابل فشارهای غیرقانونی آمریکا عصبانی است. 

الرمیحی در بخشی از این یادداشت نوشته که فشار ایران موجه دو جا است. اول، کشورهای اروپایی از طریق تشدید روند غنی‌سازی و دوم همسایگان غربی با هدف تحقق دو نکته؛ نکته اول اینکه به افکار عمومی داخلی بگوید که بی راه و چاره نیست... و نکته دوم، ارسال این تهدید ضمنی برای متحدان آمریکا. زدن متحدان [آمریکا] به معنای کم‌ارزش تلقی کردن بازدارندگی آمریکاست. الرمیحی از دست متحدان یمنی و لبنانی (حزب‌الله) گله می‌کند اما در عین حال مدعی می‌شود که اقدامات آنان بی‌اثر است چرا که «مثل طبّال است که بر طبل می‌کوبد اما نتیجه‌ ندارد».

این نویسنده کویتی در ادامه «نقش مقاوم» ایران را نزد مردم منطقه و حتی مردم ایران «نامقبول» می‌داند و تلاش می‌کند بگوید که حمایت ایران از فلسطین صرفا «شعار» است. او از حمله مردم معترض عراق به سفارت بحرین به دلیل میزبانی از اجلاسی آمریکا علیه فلسطین انتقاد می‌کند و توضیح نمی‌دهد که چرا دفاع ایران از فلسطین شعار است اما تلاش می‌کند با زیرکی با طرح این اتهام‌ها، سیاست عربستان در پذیرش طرح معامله قرن آمریکا را توجیه کند. در حالی که سران فلسطین از کشورهای عربی از جمله عربستان خواستند که نشست اقتصادی بحرین علیه فلسطین را تحریم کنند، می‌نویسد «امیدواریم که درایت‌مندان دولت فلسطین که زیاد هم هستند، از دولت ایران بخواهند که با آرمان آنان تجارت نکند». او در حالی این حرف را می‌زند که اتفاقا گام نخست طرح «معامله قرن» اقتصادی-تجاری است و قرار است در برابر حذف بخشی از حقوق مردم فلسطین، عربستان و برخی کشورهای عربی، پول آن را تحت پوشش طرح اقتصادی، به فلسطین (کرانه باختری و غزه) بدهند. او در پایان از سیاست فشار ایران در برابر فشار آمریکا با این جمله که «روشن است که طرح ضدفشار ایران ناچیز است و انعکاسی ندارد» ابراز نارضایتی می‌کند. 

یادداشت سوم؛ دنیس راس عصبانی

الشرق الاوسط، یادداشت دیگری با مضمون شبیه به عصبانیت دیگر ستون‌نویس‌های خود،‌ این بار به قلم «دنیس راس» سیاستمدار یهودی آمریکایی منشتر کرد. راس در این یادداشت با تیتر «إیران تخاطر بإساءة تقدیر تهدیدات الولایات المتحدة» (ایران با محاسبه بد از تهدیدهای آمریکا، ریسک می‌کند)، از اینکه شش کشتی (نفتکش) هدف انفجار قرار گرفته یا تأسیسات نفتی عربستان هدف حملات یمنی‌ها قرار گرفته که آنان را «مزدوران ایران» می‌نامد و از اینکه حملات راکتی به نزدیکی تأسیسات نفتی در عراق انجام شده یا پهپاد آمریکایی ساقط شده و در هیچ یک آمریکا نتوانسته ایران را با دلیل و مدرک متهم کند، عصبانی است. 

راس با بیان اینکه «آیا ایران فکر می‌کند که می‌تواند همیشه اقداماتش را انکار کند... آیا فکر می‌کند که آمریکا هیچ گاه واکنشی نشان نمی‌دهد..»، به شکل ضمنی از «کاهش قدرت بازدارندگی» آمریکا نوشت و هشدار داد که چنین کاهشی ممکن است به جنگ منجر شود. دنیس راس همچنین از اینکه [بعد از آمریکا] کسی جز انگلیس و آلمان با تأخیر، ایران را در حوادث کشتی‌های نفتکش در دریای عمان متهم نکرد، عصبانی است و نوشت: «باید این امر را برای ایران سخت کرد که گمان کنند می‌توانند تجاوزهایی را انجام دهند و بدون اینکه مسئولیتش را بپذیرند، آن را انکار کنند. به دور از خاورمیانه، دیگر کسی آماده نیست که مسئولیت حمله به کشتی‌ها را بر عهده ایران بداند جز بریتانیایی‌ها و آلمانی‌ها (آن هم با تأخیر). برای همین باید به دنبال این بگردیم که چه عاملی سبب شد که اینها ایران را مسئول بدانند».

عصبانیت دنیس راس به اینجا ختم نشد و خواستار «تشکیل نیروی دریایی چندملیتی»‌ شد تا نشان دهد که «ائتلافی بین‌المللی حاضر است از کشتی‌ها در مقابل چنین تجاوزهایی دفاع کند».  او نوشت، «هر چقدر قدرت ایران در انکار مسئولیتش در این تجاوزها و جستن از مجازات شدن کاهش یابد، احتمال وقوع چنین تجاوزهایی کاهش می‌یابد».

راس از اینکه کسی واکنش نظامی آمریکا را جدی نمی گیرد و ایران قبول نمی‌کند که آمریکا ممکن است دست به اقدام نظامی بزند نیز عصبانی است و یکی از پیشنهادیی که ارائه می‌کند این است که آمریکا خطوط تماس مستقیم با ایران داشته باشد و به دولت عمان و سوییس و عراق و دیگران برای پیام‌رسانی تکیه نکند و به جای اینها، حداقل یک پیام رسان داشته باشد و ایرانی‌ها هم او را جدی بگیرند. او حتی ولادیمیر پوتین را پیشهاد می‌دهد و می‌گوید که «پوتین هم در وقت کنونی باید این را قبول کند که اگر چنین تجاوزهایی ادامه یابد، ممکن است آمریکا اقدامی نظامی انجام دهد».

نظر شما