صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بهزاد نبوی:

قویترین دولت هم نمی‌تواند از پس بحران کنونی برآید/ ۶۰ درصد اقتصاد در اختیار نهادهای خارج از دولت است/ پس از روی کار آمدن ترامپ از داخل و خارج تندروها به هم پاس می‌دادند و آبشار میزدند!

۱۳۹۸/۰۴/۱۸ - ۱۱:۵۹:۲۵
کد خبر: ۸۶۸۴۲۹
بهزاد نبوی با هشدار نسبت به تبعات مایوس شدن مردم و با بیان اینکه انتخابات نظام را بیمه می کند، تاکید کرد: ایرادهای بسیار به آقای روحانی و اطرافیانش وارد است ولی قویترین دولت هم نمی‌تواند از پس بحران کنونی برآید.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، به نقل از امیدنامه، جمعی از اعضای کارگروه راهبردها، سیاست‌ها و برنامه‌های شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان با بهزاد نبوی دیدار کردند.

در ادامه محوری‌ترین مباحث مطرح شده در این دیدار از سوی نبوی را می‌خوانید:

مهمترین چالش‌های پیش‌روی جریان اصلاح‌طلبی و درواقع کشور، مسایل اقتصادی و سیاست خارجی است. من در سال 1392 نامه‌ای را برای آقای روحانی فرستادم و بر این دو حوزه تاکید کردم. نوشتم ما در زندان هستیم و مشکل نداریم، شما به اقتصاد و سیاست خارجی بپردازید. در همین زمینه برای رهبری هم نامه‌ای نوشته بودم، به ویژه پس از پرداخت یارانه‌های نقدی، منبعی برای اجرای پروژه‌های کلان وجود ندارد. در دوره احمدی‌نژاد با بالا رفتن قیمت نفت پرداخت یارانه‌ها شروع شد و نیز 7 برابر شدن واردات در مقایسه با دوره خاتمی. یارانه‌هایی که 22 هزارتومان تصویب شده بود به شکل 45500 تومان پرداخت شد، آن هم نه به اقشار خاص، بلکه به همه. سرمایه‌گذاری تعطیل شد و همه پولها صرف هزینه ه‌ای جاری شد و سر سفره های مردم آمد.

شعار یارانه 50 هزارتومانی آقای کروبی هم خیلی گرفت. من تقاضای رسیدگی به اقتصاد و بازنگری در سیاست خارجی را بر این اساس مطرح کردم. با تحریم‌های بین‌المللی یارانه‌ها ادامه یافت ولی دیگر درآمد ارزی نبود... آن موقع یکی از روزنامه ها ر اساس نامه من به روحانی، از قول من تیتر زده بود: ما را ول کن امریکا را بچسب!

این وضعیت در دوره روحانی ادامه یافت. با امضای برجام تصور می شد شرایط تغییر کند. امید بود این مشکلات حل شود. روابط ما با جهان عادی شود. نه اینکه همه مسایل حل شود، بلکه راه برای سرمایه‌گذاری خارجی باز شود. سرمایه برای طرح‌های کلان و زیربنایی بیاید. برای حل مشکلات اقتصادی موجود باید سالانه 60 میلیارد دلار در کشور سرمایه‌گذاری شود، تا اشتغال در سطح فعلی بماند.از زمان احمدی نژاد تاکنون 10 درصد این منابع هم تامین نشده است. اقداماتی پس از برجام  انجام شد که نتوانستیم از موقعیت ایجاد شده استفاده کنیم. هیئت های بزرگ تجاری از شرق آسیا و اروپا به کشور آمدند. آنها برای یافتن شرایط سرمایه‌گذاری در ایران میآمدند. در اثر سیاستهای غلط و ماجراجویی‌ها، تقریبا همه آنان دست خالی برگشتند. البته قراردادهای مهمی با توتال، بویٔینگ و ایرباس هم امضا شد.

با روی کارآمدن ترامپ شرایط سخت‌تر هم شد. پاسکاری‌ها شروع شد. از داخل و خارج تندروها به هم پاس می‌دادند و آبشار میزدند! امروز مسایل ما دیگر سرمایه‌گذاری خارجی نیست، تامین نیازهای روزمره و اساسی مردم است. در شرایطی که دیگر منابع لازم را در اختیار نداریم. دفعه پیش که تحریمهای علیه ما انجام شد، به اندازه تحریم کنونی یکجانبه آمریکا گسترده و عمیق نبود. امروز دولت برای صدور نفت مشکل دارد. من این روزها بیشتر به دایی جان ناپلئون شبیه شده‌ام. تلویزیون ما نشان میدهد چگونه ما مخفیانه نفت میفروشیم و تحریم‌ها را دور می زنیم آقایان این را نمایش اقتدار میدانند! موضوع تندروی و کندروی نیست مساله انجام رفتارهای احمقانه است. اتفاقی را که در صداوسیما در مورد فروش نفت ایران افتاد، ساده نگیرید.

ما در حدود 400 میلیون بشکه نفت در روز میفروشیم. نه تنها سرمایه گذاری خارجی نیست که آب و نان موجود هم درست توزیع نمی شود. کنترل وجود ندارد. توزیع درست نیست. من در مراسم افطاری آقای روحانی با فعالان سیاسی گفتم، باید حداقل ها را برای مردم تامین کنید. آقای روحانی پرسید منظورتان کوپن است؟ گفتم از شیوه‌های جدیدی با استفاده از کارت‌های الکترونیکی میتوان استفاده کرد. امروز علاوه بر مشکلات اقتصادی سالهای 1384 و 1392 مشکلات تامین نیازهای مردم هم ایجاد شده است. تامین رزق و روزی مردم مهمترین مساله اقتصاد است و اصل آن به سیاست خارجی مربوط می‌شود.

در همین تحریم‌های اخیر امریکا، با سیاستهای غلط داریم اروپا را به بغل امریکا میاندازیم. روشن است که اضافه شدن اروپا- چین-روسیه به تحریمها و بین‌المللی شدن آن، چه شرایطی را برای ما ایجاد می‌کند. چین و روسیه هم عضو 1+4 هستند. نباید از اروپا انتظار زیادی داشته باشیم، در برابر نقض برجام از سوی ایران هریک از این کشورها میتوانند پرونده ما را به شورای امنیت ببرند و تحریمهای بین‌المللی را برگردانند و ما در متن فصل 7 منشور تبدیل به تهدیدی برای امنیت جهان بشویم.

باید تلاش کنیم اروپا را از امریکا جدا نگهداریم. چرا با عربستان و امارات رودررو شده‌ایم؟ باید مسائلمان را با آنها در منطقه حل کنیم. چرا باید آنها را به دامن اسرایٔیل و امریکا بیندازیم؟

بحران اقتصادی کنونی در حوزه سیاست خارجی رفع می شود. الان وقت مذاکره نیست. ببینید ترامپ با نوه کیم چه می‌کند. دیدارها و رفت و آمدها بی نتیجه بوده و ترامپ می‌خواهد از آن به عنوان کارتی برای انتخابات استفاده کند. در شرایط فعلی مذاکره ما با امریکا، مثل مذاکره آلمان شکست خورده پس از جنگ جهانی اول با متحدین و مذاکره آن پس از جنگ جهانی دوم با متفقین است. در شرایط فعلی تحریم، مذاکره نمی‌کنیم. بهترین کار این است که کار را بدتر نکنیم.

در چنین شرایطی باید فشارهای داخلی را کم کرد. باید شرایط را برای مردم قابل تحمل‌تر کرد. هرچه فشار بیشتری بر مردم وارد شود آنها مایوس‌تر می‌شوند .مساله ما انتخابات نیست. مساله این است که انتخابات کم رونق شرایط ما را بدتر می‌کند. زمینه برای تکرار حوادث دی ماه 96 مهیا می شود. باید مردم را امیدوار کرد. انتخابات پیش رو دست ما نیست. حکومت باید این امکان را فراهم کند که مشارکت مردم بالا برود تا امنیت کشور تامین شود. نه اینکه مانند انتخابات های گذشته کاندیدایی  با 170 هزار رای در تهران نماینده شود! اصلاح‌طلبان باید به فکر امنیت و مصالح کشور باشند. آنها برنده نشوند مهم نیست. آنها حتی می‌توانند نامزد معرفی نکنند، ولی انتخابات را تحریم نمی‌کنند. باید از مایوس کردن مردم پرهیز کنیم. حتی اگر واقعیت باشد.

انتخابات نظام را بیمه می‌کند. بحث اصلاح‌طلبان نیست. پس علاوه بر بازنگری در اقتصاد و سیاست خارجی در حوزه سیاست داخلی هم باید گشایش ایجاد شود. اجازه حضور و فعالیت بیشتری به مردم داده شود. انتخابات به گونه‌ای برگزارشود که مردم در آن شرکت کنند.

تاکید می کنم که چالش‌های اساسی اقتصادی است ولی راه حل آن در سیاست خارجی است. باید در سیاست خارجی تجدیدنظر شود و در سیاست داخلی تامین نیازهای مختلف مردم مورد توجه قرار گیرد.

بهزاد نبوی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از اعضای کارگروه در مورد تاثیر ناکارآمدی دولت بر ایجاد شرایط موجود، گفت: آدرس غلط ندهیم. در مورد اینکه اصلاح‌ طلبان وضع موجود را ناشی از سوء مدیریت و عملکرد دولت می‌دانند، باید بگویم من هیچ رابطه نزدیکی با آقای روحانی نداشته‌ام. وقتی ایشان به مرکز تحقیقات استراتژیک آمدند، پس از آقای خویٔینی‌ها، با شناختی که از ایشان داشتم، من بیرون آمدم. تنها دوره انتخابات ریاست جمهوری هم که رای ندادم سال 92 بود. خانمم میخواست شناسنامه‌ام را بیاورد زندان که رای بدهم، مخالفت کردم. پس بدهی هم به دلیل رای به ایشان ندارم. من سینه چاک آقای روحانی نیستم ولی باید از او دفاع کرد. دولت او قوی نیست و ایرادهای بسیار به خود ایشان و اطرافیانش وارد است. ولی قویترین دولت هم نمی‌تواند از پس بحران کنونی برآید. مخالفان می‌گویند عامل آن ناکارآمدی دولت است. چقدر این عامل تاثیرگذار است؟ کارهای مهمی وجود دارد مانند توزیع کالا در میان مردم. شیر 2 هزارتومانی به بالای 5 هزارتومان رسیده است.

دولت خاتمی کنترل اقتصاد را در دست داشت. الان 60 درصد اقتصاد در اختیار نهادهای خارج از دولت است. دولت در اقتصاد نقش ندارد. اداره رادیو و تلویزیون در اختیار دولت روحانی نیست.

مسیٔولیت دولت باید با  اختیاراتی همراه باشد. الان دولت در اقتصاد و در سیاست خارجی اختیاری ندارد. باید به میزان توان دولت برای ورود و دخالت در این حوزه‌ها توجه کرد.

از دولت چه میخواهیم؟ دولت چه می‌تواند بکند؟ وظیفه وزرا چیست؟ مشکلات دولت از ایرادهای ما بزرگتر است.غیر از روحانی چه گزینه‌ای داشتیم؟ ما درست عمل کردیم.

ما در حد امکانات عمل کردیم. نباید این واقعیتها را فراموش کرد.! باید به امکانات توجه کنیم و گزینه‌ها را در نظر بگیریم.

نظر شما