ماجرای ربوده شدن نوزاد تازه متولد شده از بیمارستان نگرانیهایی را در میان کاربران شبکههای اجتماعی ایجاد کرده است.
روزنامه ایران نوشت: «زن جوان با روپوش سفیدرنگی که به تن کرده با خونسردی وارد بخش نوزادان میشود، بدون اینکه کسی سر از کارش در بیاورد همه جا را ورانداز میکند و یکراست میرود به اتاقی که مادر زائو نوزادش را به تازگی به دنیا آورده است. زن غریبه خودش را در نقش یک پرستار با تجربه جا میزند و به بهانه معاینه تخصصی، نوزاد را در آغوش میگیرد و بیسر وصدا از بخش خارج میشود و مثل تیری که از چله کمان رها شده بیمارستان را ترک میکند.»
این یک سناریوی تکراری «نوزادربایی» از بیمارستانهاست! شاید برخی تصور کنند این پاراگراف بخشی از یک فیلمنامه باشد ولی چنین نیست. این تصور یا بهتر است بگویم دغدغه برخی از مادران جوان هنگام زایمان در بیمارستانهای شلوغ است. باید به ربوده شدن نوزاد یکروزهای به نام «آراد» اشاره کنم که خبر ربوده شدنش از بیمارستانی در شهریار در رسانهها و خبرگزاریهای رسمی منتشر شد. پلیس آگاهی در تشریح جزئیات این نوزادربایی گفت که «آراد» تنها ۱۸ ساعت بعد از به دنیا آمدنش از سوی زن جوانی که لباس سفید پرستاری به تن داشته ربوده شده است!
با آنکه نزدیک به سه هفته از این نوزادربایی از بخش نوزادان بیمارستان میگذرد اما بنا به دستور دادستان جزئیات تکمیلی این پرونده همچنان فاش نشده است. اما این پایان یک اتفاق نیست و ماجرای ربوده شدن نوزاد تازه متولد شده از بیمارستان نگرانیهایی را در میان کاربران شبکههای اجتماعی ایجاد کرده و به سوژهای مورد بحث تبدیل شده است. برخی از کاربران شبکههای مجازی، کادر بیمارستان و بیتوجهی نگهبانها را علت وقوع چنین اتفاقاتی میدانند و البته در مقابل عدهای نیز نقص قوانین فرزندخواندگی و سختگیریهای بیش از اندازه در اعطای فرزند به زوجهای نابارور را انگیزه نوزادربایی عنوان میکنند.
مرور اخبار مربوط به سرقت نوزادان در سالهای گذشته نشان میدهد شبکههای مافیای فروش نوزادان با سوءاستفاده از نیاز زوجهای جوان نابارور به داشتن فرزند و معضلات ناشی از مسائل اجتماعی همچون فقر و اعتیاد دست به سرقت نوزادان از بیمارستانها میزنند.
در این گزارش سعی شده دلایل و انگیزههای مختلف در بروز چنین حادثههایی واکاوی شود و به ضعف یا نقش بیمارستانها در پیشگیری از سرقت نوزادان هم اشاره خواهد شد.
«نوزادرباها» چگونه عمل میکنند؟
پیش از پاسخ دادن به این سؤال، باید پرسش دیگری را طرح کنم و اینکه آیا لباس پرستارها واقعاً سفید است؟ جواب این سؤال آن قدرها هم راحت نیست؛ چرا که در برخی بیمارستانها روپوش پرستاران سفید است، برخی سبز، بعضی جاها سرمهای و بیمارستانهای خصوصی هم، لباس و رنگ دیگری طراحی میکنند و باید گفت لباس متحدالشکلی در این رابطه وجود ندارد. شاید یکی از خلأهای امنیتی برای ورود نوزادرباها همین موضوع باشد.
در پرونده ربوده شدن نوزاد یکروزه بررسیها حاکی از این است که رباینده با روپوش سفید و در نقش پرستار وارد بخش نوزادان شده است. در پرونده مشابهی که سال گذشته در یکی از بیمارستانهای همدان رخ داد، زن جوانی که به دلیل ناتوانی در بچهدار شدن با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخش نوزادان میشود و خود را به یکی از اتاقها میرساند و نوزادی را از مادرش به بهانه اینکه مشکل بینایی دارد و برای معاینه باید پیش پزشک متخصص ببرد، میرباید.
«محمد شریفیمقدم»، دبیر کل خانه پرستاری در مصاحبه با «ایران» در این باره میگوید: «نوزادرباها سناریوهای مختلفی را برای دزدی طراحی میکنند برای مثال برای اینکه بخواهند وارد بیمارستان شوند روپوش سفید به تن میکنند؛ همانطور که سارقان منازل با لباس پستچی، مأمور برق و گاز به در خانهها مراجعه و نقشه خود را عملی میکنند.»
شریفی مقدم در پاسخ به این سؤال که سارقان چگونه میتوانند با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخش نوزادان شوند، عنوان میکند: «واقعیت این است که در مراکز درمانی تعداد پرستار به نسبت بیمار کم است و این کمبود در بخش نوزادان شدت بیشتری دارد. هماینک در بخش نوزادان به ازای هر ۲۵ نوزاد یا بیمار دو پرستار خدمت ارائه میکنند به عبارتی از ساعت ۵ صبح تا ۱۱ شب در یک بخش با ۲۵ تا ۳۰ تخت نوزاد دو پرستار مشغول به کار است و از ۱۱ شب تا ۵ صبح این تعداد نوزاد توسط یک پرستار مراقبت میشوند. در واقع در ساعاتی که شیفتها تغییر میکند ۲۵ نوزاد به دست یک پرستار سپرده میشود.»
او با اشاره به اینکه استاندارد نسبت پرستار به بیمار در ایران «یکدوم» حداقل استاندارد جهانی است در ادامه میافزاید: «در کشورهای اروپایی در بخش تختهای ویژه به ازای هر بیمار یک پرستار وجود دارد و در بخش نوزادان به ازای هر ۲ تا ۳ نوزاد یک پرستار مسئول مراقبت و رسیدگی به نوزادان است. در ایران به ازای ۷ نوزاد یک پرستار وجود دارد در شیفت شب این عدد برای هر ۲۵ نوزاد یک پرستار است در شرایطی که تعداد پرستار کم است پر واضح است که با چنین مشکلاتی روبهرو میشویم.
پرستار شیفت همزمان با مراقبت از نوزادان کارهایی غیر از وظایفش انجام میدهد. آنها شرح حال مادر و نوزاد را ثبت و داروهای بیماران را وارد سیستم بیمارستان میکنند، دستورالعملهای پزشک را وارد پرونده بیمار میکنند. همین کارها موجب میشود آنها از کار اصلی که مراقبت از نوزاد است غافل شوند. در واقع تعداد پرستاران نسبت به بیماران در حدی نیست که مردم مراقبت ایمن بگیرند. اگر طبق استاندارد هر پرستار از ۴ نوزاد مراقبت کند نظارتها هم دقیق میشود. بنابراین دلیل اصلی ربوده شدن نوزادان از بخشهای نوزاد کمبود کادر پرستاری است. اگرچه سیستم نظارت بر بیماران را مدیریت بیمارستان اعمال میکند اما در هر حال چاره افزایش نظارتها و مراقبت از بیماران اضافه شدن کادر پرستاری به بخشهای بیمارستانی است.»
دزدی در لباس پرستاری
یکی از مشکلاتی که کادر بیمارستانها به آن اشاره میکنند نبود لباس فرم متحدالشکل کادر درمانی است. اگر گذرتان به بیمارستانهای سطح شهر بیفتد حتماً خواهید دید هر بیمارستان و حتی هر بخش هر بیمارستان برای پرستاران خود یک نوع لباس تعریف کرده و در بسیاری از مراکز نمیتوان پزشک، پرستار، کمکپرستار و نیروهای خدمه را از هم شناسایی کرد. با این حال کادر بیمارستان و پرستارها معمولاً پیش از آنکه وارد بخش شوند لباس رسمی خود را میپوشند، لیبل میزنند و سپس ساعت حضور خود را ثبت میکنند. سارقان بیمارستانی معمولاً در ساعت ملاقات با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخش میشوند و از خلأهای قابل پیشگیری سوءاستفاده میکنند.
یکی از سوپروایزرهای بخش داخلی بیمارستانی در مرکز تهران مثالهای متعددی از پرستارنماها میزند: «چند سال پیش مردی با پوشیدن لباس پرستاری وارد بخشها میشد و خودش را بازرس بیمه جا میزد و از بیماران اخاذی میکرد که در نهایت از سوی سوپروایزر بخش شناسایی شد.
سارقان بیمارستانی معمولاً وسایل گرانقیمت و تجهیزات پزشکی را از بیمارستان میدزدند، شیرهای توالتها را بازمیکنند، سیدیهای آموزشی شرکتهای معروف را کپیرایت میکنند و میفروشند اما اینها هیچیک به گوش کسی نمیرسد. نمیتوان هم تقصیرها را گردن واحد نگهبانی بیمارستان انداخت آنها که دزدیاب ندارند. قطعاً دزدی که با لباس پرستاری وارد بخش میشود موقع خروج از بیمارستان پوشش خودش را تغییر میدهد.»
«شریفیمقدم» درباره برنامه متحدالشکل شدن لباس پرستاری از سوی معاونت پرستاری وزارت بهداشت اینگونه توضیح میدهد: «از ۱۰ سال پیش نظام پرستاری و معاونت پرستاری وزارت بهداشت جلسات مختلفی را به منظور متحدالشکل کردن لباسهای پرستارها برگزار میکنند و هنوز نتیجهای در پی نداشته است. یونیفرم پرستارها در بیمارستانهای مختلف متفاوت است برخی رنگ سرمهای، عدهای لباس سفید و در بخشهای ویژه لباس سبز و آبی میپوشند.»
به گفته او، بیماران به مسائل حقوقیشان آگاه نیستند، در بخشهای بستری پرستار موظف است بیمار را نسبت به حقوقش آشنا کند. برای مثال به محض اینکه بیمار وارد بخش میشود سرپرستار باید پرستارش را به او معرفی کند.
«شریفیمقدم» با اشاره به اینکه سازمان برنامه و بودجه علت استخدام نکردن کادر پرستاری را مربوط به بودجه میداند، میگوید: «در کشورهای جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۵ پرستار ارائه خدمت میکنند در کشور ما به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۱.۶ نیروی پرستار وجود دارد که نتیجه آن چنین اتفاقاتی است. در بخش نوزادان نیز به ازای ۲۵ تا ۳۰ بیمار دو پرستار فعالیت میکند. در یک کلام کمبود کادر پرستاری جان و سلامت مردم را نشانه گرفته است.»
انگشت اتهام در بروز چنین حوادثی متوجه بیمارستان بهخصوص مأموران حراست و پرستاران بخش میشود. «زیبا ایلخانی» که بتازگی نوزادش را در یکی از بیمارستانهای دولتی به دنیا آورده است درباره احساس امنیت در بیمارستان چنین میگوید: «نمیدانم چرا موضوع «نوزاد دزدی» سال گذشته همدان یکدفعه توی سرم آمد و ذهنم را بدجور مشغول کرد. مدام ترس داشتم نکند بچه مرا بدزدند. هر بار که پرستاری به اتاقم میآمد بچه را دو دستی میگرفتم از ترس. پیش خودم میگفتم نکند دزدی باشد در لباس پرستاری و میخواهد به هر بهانهای بچهام را بدزدد. این اصلاً حس خوبی نیست و باور کنید در شلوغی بیمارستان و مخصوصاً بخش نوزادان که شلوغترین بخش است این اتفاق قابل تصور است. من هنوز نمیدانم آنهایی که لباس سفید میپوشند با لباس سرمهایها و لباس کرم رنگها چه تفاوتی دارند از بس که لباسها متفاوت است.»
از دکتر «مریم حضرتی»، معاونت پرستاری وزارت بهداشت نیز هم درباره این ناهماهنگی میپرسم. «بیمارستان حراست و نگهبانی دارد. بنابراین سرقت در هر لباسی که باشد مسئول آن، حراست بیمارستان است.»
«حضرتی» این را هم میگوید: مگر هر کسی در بیمارستان لباس سفید بپوشد پرستار است؟ چرا وقتی یک آدم خلافکار با لباس سفید وارد بیمارستان میشود میگوییم در نقش پرستار وارد بیمارستان شده؟ یونیفرم پرستارها مشخص است اگرچه متحدالشکل نیستند و ما این ایراد را میپذیریم اما با این همه پرستار موظف است خودش را به بیمار معرفی کند و بیمار به کسی جز پرستارش اجازه ندهد وارد حیطه مراقبت شود.
او درباره لباس پرستاری هم عنوان میکند: «در دنیا هر بیمارستانی لباس مخصوصی را برای پرستارهایش طراحی میکند ما در معاونت پرستاری به لباس واحدی در این زمینه نرسیدیم طبق دستورالعمل پرسنل بیمارستانها انواع لباسها با رنگهای مختلف میپوشند اما نکته حائز اهمیت آن است که تگ مخصوص اسم و مشخصات باید در معرض دید مردم باشد.»
معاون پرستاری وزارت بهداشت معتقد است که سرقت از بیمارستانها به کمبود کادر پرستاری ربطی ندارد اما قطعاً کمبود پرستار خطاهای دارویی، پزشکی و حوادث را بالا میبرد. به گفته او، بزودی جذب ۹ هزار پرستار، تکنیسین اتاق عمل و بیهوشی در بیمارستانهای کشور محقق میشود.
دکتر حضرتی در پاسخ به اینکه چه خلأ قانونی موجب میشود که سارقان خودشان را پرستار معرفی کنند، میگوید: «خلأ قانونی نداریم ما به همه بیمارستانها ابلاغ کردیم که پرستارها باید اسم و مشخصاتشان را از طریق تگهای مخصوص روی لباسشان نصب کنند. آنها با کارتهای شناسایی معتبر دارای نشان مهر بیمارستان وارد بخش میشوند. علاوه بر این در مراقبت موردی هر بیمار یک پرستار مشخص دارد که اول هر شیفت باید خودش را به بیمار معرفی کند. همچنین اسم پرستار باید همراه اسم پزشک بالای تخت بیمارستان نوشته شود تا همانطور که بیمار پزشکش را میشناسد پرستار و سرپرستار را هم بشناسد.»
انگیزه نوزادرباها
یک مقام مسئول در وزارت بهداشت درباره ربوده شدن نوزاد یک روزه در بیمارستان شهریار مدعی است که اختلافات خانوادگی دلیل اصلی این ربایش است. این ادعا هنوز از سوی پلیس و مقامات قضایی تأیید یا رد نشده است ولی بررسی پروندههای گذشته نشان میدهد یکی از دلایل اصلی ربودن نوزادان از بیمارستان ناباروری زنان و مردان است. معمولاً زنانی که به این دلیل در رنج و عذاب هستند و از طرفی با مشکل سرپرستی از کودکان تحت حمایت بهزیستی روبهرو هستند چارهای پیدا نمیکنند که دست به خطرناکترین و بیرحمانهترین اقدام بزنند و نوزادی از بیمارستان بربایند.
البته در این بین کسانی هم هستند که برای فروش نوزادان به افرادی که بچهدار نمیشوند یا اینکه نوزادان را به افراد دیگری که قصد سوءاستفاده از نوزادان برای تکدیگری و استفاده ابزاری از آنها را دارند، دست به سرقت میزنند.
دکتر حمید گورابی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه رویان، درباره این موضوع عنوان میکند: «سختگیریهای مربوط به قوانین فرزندخواندگی، زوجین نابارور را ناامید میکند بنابراین آنها برای اینکه صاحب فرزند شوند به روشهای دیگری متوسل میشوند. برای مثال با خانوادههای پرجمعیت مذاکره میکنند که یکی از فرزندان شان را به آنها واگذار کند. گاهی افراد خلافکار نوزادان دزدی را به این زوجها واگذار میکنند؛ بدون آنکه مطلع باشند بچهای که میخرند از کجا آمده است. بنابراین اگر بهزیستی قوانین فرزندخواندگی را تسهیل کند زوجین نابارور سراغ روشهای غیر قانونی نمیروند.»
بررسیها نشان میدهد آمار ناباروری در ایران نسبت به میانگین جهانی آن تفاوت چندانی ندارد. بطور کلی حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد زوجهای جوان دچار مشکل باروریاند و در ایران میزان ناباروری نسبت به میزان آمار سازمان بهداشت جهانی کمی بیشتر یعنی حدود ۲۰ درصد است. البته تحقیقاتی هم در نقاط مختلف کشور انجام شده که بر خلاف تصور محققان آمار ناباروری در برخی استانها بالا و برخی مناطق پایینتر گزارش شده است.
نتایج تحقیقات مربوط به وضعیت ناباروری در ایران نشان میدهد ۳۰ تا ۴۰ درصد مردان ایرانی نابارور هستند و ۵۰ درصد زنان مشکل باروری دارند. البته ۱۰ الی ۱۵ درصد از زن و شوهرها هر دو نمیتوانند بچهدار شوند. اینها همان گروهی از زوجها هستند که معمولاً از درمانهای نوین باروری پاسخ مثبت نمیگیرند و حتی بررسیهای پزشکی نیز نمیتواند علت ناباروری ۱۰ درصد زوجین را شناسایی کند.
به گفته دکتر گورابی آمارها حاکی از آن است که میزان موفقیت استفاده زوجین از روشهای کمک باروری ۳۰ تا ۴۰ درصد است و این عدد در مورد زنان بالای ۳۷ و ۴۴ سال و بیمارانی که پیش آگهی خوبی ندارند صدق نمیکند. برای مثال پزشک از طریق «بیوپسی» اسپرم (سلول جنسی مردانه) و تخمک (سلول جنسی زنانه) را برمیدارد اما بعد از بررسیهای آزمایشگاهی مشخص میشود اسپرم یا تخمک بالغ نیست بنابراین مردان و زنانی که اسپرم و تخمک بالغ ندارند شانس خوبی برای نتیجهگیری ندارند. این گروه از افراد اولین اقدامی که انجام میدهند اهدای جنین یا تخمک است هر اندازه هم به این زوجین توصیه کنیم از بهزیستی فرزند خوانده بگیرند، نمیپذیرند؛ چرا که بویژه زنان ترجیح میدهند به هر قیمتی که شده حاملگی را تجربه کنند.»
واکنشها به نوزاد ربایی در شبکههای اجتماعی
«ربوده شدن نوزادی از بیمارستان شهریار نخستین و آخرین بچهدزدی نخواهد بود ولی چرا باید یک دزد به راحتی وارد بیمارستان شود؟ یعنی کسی نیست بگوید خانم یا آقا شما چه کسی هستید که لباس فرم کادر بیمارستانی به تن دارید؟» این اظهار نظر یکی از کاربران توئیتر در رابطه با دزدیده شدن «آراد» است. یکی دیگر از کاربران به نام «ندا» در این باره نوشته: «من فکر میکردم دزدیدن نوزاد از بیمارستان فقط توی فیلمهاست مگه میشه به این راحتی با یک روپوش سفید رفت بیمارستان و بچه توی بغل اومد بیرون؟»
کاربر دیگر هم که خود را «امین» معرفی کرده به نوزادربایی سال گذشته در همدان اشاره کرده که چرا سیستم امنیتی بیمارستانها آن قدر ضعیف است که شاهد دزدیهای گوناگون مثل سرقت تجهیزات پزشکی، پرونده بیماران، سرقت دارو و حتی سرقت نوزادان هستیم!
کاربری هم نوشته: «مادری که با صد آرزو آمده بیمارستان و بچهاش را به دنیا آورده چطور میتواند با غم ربوده شدن نوزادش زنده بماند؟ مسئولان بیمارستان چطور میتوانند این مادر را درک کنند؟»
کاربران دیگر هم نظرات مشابهی داشتند ولی آنچه از سوی عمده کاربران شبکههای اجتماعی مطرح است ضعف امنیتی بیمارستانهاست که دغدغه بسیاری از مردم است.
بیش از سه هفته از ربوده شدن آراد میگذرد و هنوز هیچ خبری از پیدا شدن او در دست نیست. پلیس همه سعی و تلاش خود را برای بازگردانده شدن این نوزاد به آغوش خانوادهاش میکند ولی در حال حاضر نتیجهای در پی نداشته است. معلوم نیست این نوزاد در آغوش چه کسی است، کسی که او را به عنوان مادر خود خوانده در آغوش کشیده یا...
سرنوشت نوزادان ربوده شده
چه سرنوشتی در انتظار نوزادان ربوده شده است؟ نگاه خوشبینانه به این اتفاق این است که نوزاد وارد خانهای میشود که پدر و مادر تحمیلی از وی به بهترین شکل مراقبت کرده و او از بهترین امکانات برخوردار خواهد شد. دقیقاً مثل فیلمهای سینمایی که دست کم چندین بار دیدهایم و در نهایت پدر و مادر خوانده وقتی نوزاد به سن جوانی میرسد حقیقت را بیان میکنند و… اما نگاه تلخی هم وجود دارد که از نوزاد به عنوان یک ابزار برای درآمدزایی استفاده میشود. باندهای تکدیگری، کودکان کار و… نمونههایی هستند از این دغدغهها.
لیلا ارشد، مددکار اجتماعی و مدیر عامل خانه خورشید درباره سرنوشت بچههایی که بعد از به دنیا آمدن ربوده میشوند، چنین میگوید: «واقعیت تلخ و عجیبی است که به دلیل برخی نقایص در سیستم بهداشت و درمان فردی با پوشش پرستاری وارد بخش و اتاق نوزادان شود. تجربه نشان میدهد کسانی که اقدام به بچه دزدی میکنند انگیزههای متفاوتی دارند از کسانی که بچه را وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر میکنند تا در بهترین و خوشبینانهترین حالت زوجین نابارور بچه را میدزدند. ما شاهد مواردی بودیم که بچههای دزدی را نقص عضو میکنند تا مسیر مناسبی برای جابهجایی مواد مخدر و کار خلاف باشد به اعتقاد باندهای کودک ربا بچه معلول شرایط را برای عمل خلاف ایمن میکند.»
او با اشاره به آسیبهای روانی که بچه دزدی به والدین نوزاد میزند، عنوان میکند: «حتی اگر شرایط بچههایی که دزدیده میشوند خوب باشد انسان همیشه دنبال این است که بداند ریشهاش چه بوده بنابراین سیستم بهداشت و درمان باید آن قدر امن و سالم باشد که این اتفاق تکرار نشود که دزد به راحتی وارد شده و بچه را ببرد.»
ارشد به نکته دیگری هم اشاره میکند: «بچههایی که از طریق صیغه ثبت نشده بدنیا میآیند معمولاً بیشتر در معرض آسیبهای اینچنینی هستند این بچهها به راحتی از سوی کسی که ادعا میکند پدر بچه است از بیمارستان خارج میشوند. هر چند مجلس شورای اسلامی صیغه ثبت نشده را تصویب کرده و از نظر شرعی هم درست است اما آیا راهکار قانونی هم ارائه دادهاند که بیمارستانها جهت پیشگیری از سرقت این نوزادان از سوی افراد متخلف چه اقدامی انجام دهند؟»