آرش رستم نمدی-از زمان حضور تیم شهرداری اردبیل در رقابتهای دسته یک فوتبال کشور زمان زیادی نگذشته است. 5 سال قبل بود که این تیم از رقابتهای دسته دو به لیگ یک صعود کرد و رویای داشتن یک تیم لیگ برتری را در دل علاقمندان فوتبال اردبیل پررنگ کرد ولی دوسال بعد شهرداری به دسته دو و بعد هم به دسته سوم سقوط کرد و حالا دیگر ردپایی از این تیم در جغرافیای فوتبال ایران دیده نمی شود؛ فقط مانده خاطراتی از دوران قدرتمندی دو ساله و ایضا بدهی های تیمداری آن دوران و نبود متولی و ...
افول، نزول و سقوط شهرداری موردی بود که گرچه دست مایه حملات آگاهانه و ناآگاهانه عده ای به مدیران ورزش استان و شهرداری اردبیل را فراهم کرد ولی به طور مشخص این مورد غیرقابل اجتناب بود چراکه استان اردبیل همانند بسیاری از استان های کشور به هیچ عنوان پتانسیل تیمداری در سطح اول فوتبال کشور را به خاطر مسائل و مشکلات مالی ندارد.
در دنیای فوتبال چندین منبع عمده برای کسب درآمد و حیات باشگاههای حرفه ای وجود دارند که عبارتند از ؛ 1- وجود منابع مالی قدرتمند از سوی مالک و اسپانسر 2 – حق پخش تلویزیونی 3- کسب درآمد از بابت فروش محصولات باشگاه 4- داشتن زمین های تمرینی و برگزاری بازی ها 5- بلیت فروشی 6 – استعدادیابی و پرورش بازیکن برای فروش 7 - ... 8- ... و ...
حالا با یک مرور کوتاه روی تک تک این موارد ثابت می کند که بسیاری از استان های کشور فاقد پتانسیل تیمداری در سطح بالای فوتبال کشور نیستند و اردبیل هم از این قاعده مستثنی نیست؛ چرا که اولا صنایع بزرگ و قدرتمندی که راغب به سرمایه گذاری در فوتبال باشند در بخش خصوصی وجود ندارد چرا که بخش خصوصی حساب هرریال هزینه خود را دارد و چنانچه حداقل بازگشت سرمایه (سودآوری پیشکش) وجود نداشته باشد، در شرایط طبیعی هرگز حاضر به هزینه کردن آن هم در سطح سالانه چند ده میلیارد نخواهد شد.
حق پخش تلویزیونی هم که به دلیل نبودن بخش خصوصی در این عرصه نه تنها پرداخت نمی شود بلکه صداو سیما برای پخش بازی های تیم ها مطالبه وجوه کلان نیز دارد! نبود قانون کپی رایت هم باعث شده که پرطرفدارترین تیم های کشور یعنی استقلال و پرسپولیس هم با وجود داشتن هواداران میلیونی، ریالی از بابت فروش محصولات باشگاه اعم از پیراهن، شلوارک ورزشی، گرمکن، شال گردن، دستکش، پرچم و ... بهره نبرند چه برسد به تیم های کوچک و کم طرفدار در استان های دیگر.
نبود ورزشگاه و زمین تمرین اختصاصی و نبود سیستم بلیت فروشی به علت نبود زیر ساخت ها و بنیه اقتصادی ضعیف مردم در کنار عدم وجود سرمایه گذار قدرتمند و دارای برنامه بلند مدت هم عملا سیستم پرورش استعدا و فروش بازیکن را از دور خارج می کند و در این حالت طبیعی است که امکان تیمداری در این کلاف سردرگم برای بسیاری از مناطق کشور و بخش خصوصی وجود نداشته باشد.
از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، ارگان ها، نهادها و سازمان های دولتی هم حق هزینه کردن در باشگاههای ورزشی را ندارند و نهادهایی چون شهرداری ها هم به صورت سلیقه ای و با تفاسیر متفاوت از قوانین به صورت محدود و با سلایق مدیران خود در برخی مناطق در ورزش قهرمانی و باشگاه داری، هزینه می کنند ولی این موارد نیز پایدار و قابل اتکا نیست و چه بسا با یک تغییر مدیریتی یا تغییر اعضای شورای شهر، رویه کاری عوض شده و از هزینه کردن رویگردان شوند.
حال آیا باید همچنان روی طبل بدصدای داشتن تیم در سطح اول فوتبال کشور بکوبیم؟ آیا واقعا استان اردبیل در شرایط فعلی پتانسیل داشتن حتی یک تیم در لیگ دسته دوم فوتبال باشگاههای کشور را دارد؟ سوء برداشت نشود که ما منکر توانایی و استعداد این خطه در فوتبال هستیم چرا که خلاف این باور با ظهور بزرگانی چون علی دایی، مرحوم مقصود بایرامی، علیرضا حکیم زاده، علی لطیفی، کریم انصاری فر، سجاد شهباز زاده، اکبر ایمانی و .... در سطح اول فوتبال ایران و حتی میادین بین المللی به اثبات رسیده است. مشکل اینجاست که پتانسیل، شرایط و قوانین موجود در عرصه های مالی و مدیریتی راه را برای جمع کردن استعدادهای فراوان فوتبال استان در زیر پرچم یک تیم باشگاهی بومی را مسدود ساخته و در کوتاه مدت چشم انداز روشنی به لحاظ منطقی برای آن نمی توانیم متصور باشیم.