سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، رسیدن به شرایط ایدهآل و پخش برنامهای مناسب که با صراحت و صداقت به بررسی فیلمها و معضلات سینما بپردازد تقریباً به امری محال تبدیل شده، بسیاری از سینماگران دیگر رغبتی به دیدن برنامههای سینمایی از جمله «هفت» و «نقد سینما» ندارند، طی تماسهایی که خبرنگار برنا، با برخی سینماگران داشته اکثر آنها برنامههای سینمایی را دنبال نکردهاند و حتی برخی از پخش برنامهای مثل برنامه «هفت» خبر ندارند. این روزها برنامههای سینمایی متعددی از تلویزیون پخش میشوند که به اعتقاد اکثر مخاطبان، این برنامهها، برنامههایی جناحی هستند که نگاهی یک سویه و حتی برخی مواقع اشتباه به مسائل دارند.
قطعاً پخش برنامههای تحلیلی درباره هر موضوع که قرار است به صورت میزگرد اجرا شوند، نیاز به حضور افرادی با نگرشهای متفاوت است که متأسفانه در برنامههای امروز تلویزیون که گویا بدعتی جدید به حساب میآید شاهد برگزاری میزگردهای مختلف هستیم که همه افراد یا موافق بحث مطرح شده یا مخالف آن هستند. بحث درباره اشکالات این برنامهها بسیار است و برای آسیبشناسی و پیگیری این مسأله به گفتوگو با چند تن از سینماگران پرداختیم که در ادامه میخوانید:
جواد طوسی: سلیقهمحور بودن برنامههای سینمایی تلویزیون آسیبزننده است
جواد طوسی منتقد و نویسنده سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: نگاه تلویزیون به عقیده من در چرخه سیاستگذاری در برخی مواقع از واقعیت موجود در سینما که مشاهده میکنیم دور میشود و بهتر است تلویزیون با تغییر نگرش مسیری بهتر و قابل استنادتری برای سینمای ما رقم بزند. به نظر میرسد در تلویزیون اصل ژورنالیسم رسانهای در دستور کار قرار گرفته است.
طوسی خاطرنشان کرد: بهروز افخمی فردی با تجربه و دارای سلیقه است اما این سلیقهمحور بودن برنامه باید در راستای مخاطبشناسی درست قرار بگیرد و طیفهای مختلف جامعه در نظر گرفته شوند. بهتر است بهروز افخمی و به طور کلی برنامههای سینمایی تلویزیون اینقدر نامنعطف با آثار روبرو نشوند. هر منتقد برای خود خاستگاهی دارد اما وقتی در قاب تلویزیون قرار میگیرد باید واقعبینانهتر با اثر روبرو شود و آن نگاه شخصی خود را به آحاد جامعه تحمیل نکند.
وی افزود: گاهی اوقات در نظرات دو منتقد ثابت برنامه «نقد سینما» شاهد هستیم که شخصی بودن نظراتشان را بر یک نگاه واقعبینانه غالب میدانند که این میتواند به شدت آسیبزننده باشد. در قسمت اخیر برنامه بهروز افخمی دو منتقد که نظر منفی به فیلم «کار کثیف» داشتند مقابل هم قرار گرفتند و به نقد این فیلم پرداختند و در این شرایط ناعادلانه اکران که به اندازه کافی این فیلم آسیب دیده کوبیدن آن به این شکل آسیب زدن به سینمای مستقل است. پیشنهاد من این است که در حوزه نقد منتقدان در برنامه تغییر کنند. منتقدی که بیشتر نقاط ضعف را میبیند و در نقدهایش بیشتر نگاهی به نقاط ضعف فیلم دارد میتواند به فیلمها آسیب بزند.
این منتقد در ادامه گفت: این آسیبها به نوعی است که بیشتر گریبان سینمای مستقل را میگیرد. به نظر من قطعاً اگر یک فیلم قرار است مورد نقد و بررسی قرار بگیرد دو منتقد با یک نظر و نگاه نباید مقابل هم قرار بگیرند، بهتر است یک منتقد مخالف و منتقد دیگر موافق فیلم باشد و نقد یک فیلم با دو نگاه انجام شود اما الزام و اصرار برای حضور دو منتقد ثابت در یک برنامه تحت هر شرایط را نمیفهمم و این موضوع درباره برنامه «هفت» هم باید جدی گرفته شود.
طوسی تصریح کرد: قطعاً دخالت تلویزیون در انتخاب افراد نیز تأثیرگذار است. مطمئناً تلویزیون لیستی در اختیار برنامهها قرار میدهد که تنها از بین افراد تأیید شده میتوانند مهمان دعوت کنند و این منجر به محدودیت میشود در صورتی که من فکر میکنم تعداد منتقدانی که میتوانند به تلویزیون بیایند کم نیست و مشکلی برای تلویزیون ایجاد نشود کم نیست. محدود کردن منتقدان و ثابت نگهداشتن میز نقد در برنامههای سینمایی تلویزیونی منطقی نیست و با یک سعهصدر میتوان در تکثرگرایی منتقدان را جذب کرد و لزومی ندارد یک منتقد پای ثابت یک برنامه باشد در این شرایط رقابت و تنوع معنایی پیدا نمیکنند.
وی در پایان تصریح کرد: تلویزیون در بحث فرهنگی وجه ایدئولوژیکی دارد که نگاهی محدود به وجود آورده و بهتر است این نگاه محدود کنار گذاشته شود و با یک واقعبینی نقطه تفاهمآمیزتری با واقعیات داشته باشد تا بتوان مسائل بیشتری را در این رسانه مطرح کرد. بهتر است تلویزیون با نگاهی متعادل لیست سیاه خود را کوتاهتر کند.
رضا مقصودی: برنامههای سینمایی تلویزیون مرکزی برای عقدهگشایی شدهاند/ نقد و تحلیل در تلویزیون ما به بیراهه رفته
رضا مقصودی، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: رسالت برنامههای سینمایی در تلویزیون آگاهی دادن به مردم است بهطوری که مردم با دیدن این برنامهها به درک بهتری از فیلمها برسند و ارتباط بیشتری بین مردم و سینما برقرار شود. قرار نیست این برنامهها به مردم فیلمسازی یاد دهند، برنامههای نقد و بررسی فیلمهای سینمایی کارشان ارائه ابزاری برای درک و تشخیص بهتر فیلمهای خوب یا بد است.
مقصودی خاطرنشان کرد: برخی مواقع شاهد پخش برنامههایی هستیم که به آموزشگاه فیلمسازی یا مرکزی برای عقدهگشایی و عصبانیت تبدیل میشوند. در این برنامههای سینمایی اگر جریانی خلاف جریان فکریشان وجود داشته باشد آن را نابود میکنند و این رفتار به شدت غیرحرفهای است. تلویزیون یک رسانه شخصی نیست که آن را به رینگ بوکسی علیه مخالفان تبدیل کنند و هر کس که مخالفش هستند را به برنامه دعوت کرده و با حمله، وی را منهدم کنند.
این کارگردان در ادامه گفت: نقد و تحلیل سینما در تلویزیون ما به بیراهه رفته و وضعیت آن هر روز بدتر میشود و آدرس غلط به بیننده میدهد. برخی از برنامههای سینمایی که در تلویزیون شاهد هستیم حتی به جای آموزنده بودن بدآموزی دارند و بعضاً شاهد بودیم توهینهای بدی به فیلمسازان و جریانهای فکری شده است که فکر میکنم نبود این برنامههای مخرب از بودنشان بهتر است.
وی افزود: بعضاً در این برنامهها شاهد مطرح شدن مسائلی هستیم که هیچ ربطی به عموم مردم ندارد. عمومی کردن برخی مباحث نه تنها هیچ جذابیتی برای مردم ندارد، بلکه برنامه را بسیار تخصصی و خستهکننده میکند و در نتیجه چنین برنامهای نمیتواند پل ارتباطی مردم و سینما باشد. بسیاری از مباحثی که در برنامههای سینمایی تلویزیون مطرح میشوند جایشان در تلویزیون نیست. بهتر است تلویزیون به بهتر شدن وضعیت سینما که از استقبال مردم از سینماها حاصل میشود فکر کند و رسالت درست نقد را در پیش بگیرد.
کارگردان فیلم سینمایی «خجالت نکش» اظهار داشت: نقد همیشه به شناخت مخاطب کمک کرده و این شناخت به کمک سینما میآید و از ابتدای تاریخ سینما افراد با بیان نکات مثبت یک فیلم مردم را ترغیب به دیدن آثار سینمایی میکردند و در ادامه این کار تبدیل به یک حرفه نقدنویسی شد که به شکل امروزی در آمده اما در سینمای ما نقدنویسی شکل و شمایلی کاملاً متفاوت با دیگر کشورها دارد.
مقصودی در پایان تصریح کرد: اغلب مخاطبان سینما، تلویزیون نمیبینند و به همین دلیل برنامههای تلویزیونی نمیتوانند در این بین چندان تأثیرگذار باشند. از طرفی در بسیاری مواقع نقدهای تند و منفی منجر به دیده شدن فیلمها میشود و این مسأله که یک نقد در برنامهای مثل برنامه «هفت» منجر به دیده شدن یا عدم استقبال مردم از فیلمی سینمایی شده توهمی بیش نیست. ارتباط دادن این دو مسأله که نقدهای سینمایی در یک برنامه بر میزان مخاطبان یک فیلم تأثیر میگذارد به هیچعنوان علمی نیست چراکه محاسبات دقیقی در آن وجود ندارد و ادعایی پوچ است. مردم به حرفهای یک منتقد چندان توجه ندارند و یک فیلم علاوه بر تبلیغات بیشتر با سفارش دوستان و آشنایان به هم مورد استقبال قرار میگیرد و اگر اینگونه نباشد قطعاً آن فیلم با ریزش مخاطب مواجه میشود و این هیچ ربطی به برنامهای مثل برنامه «هفت» یا «نقد سینما» و... ندارد.
سیروس الوند: ما منتقدی نداریم که بتواند با نقدهایش بر فروش فیلمها تأثیر بگذارد/ تلویزیون باید از سینما حمایت کند
سیروس الوند، کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: طی سالهای مختلف با تغییر مدیران سازمان صداوسیما نگاه تلویزیون نسبت به سینما تغییر کرده است. با وجود اینکه سیاستی کلی در صداوسیما وجود دارد اما هر شخص با نگاهی که دارد در جایگاه مدیر میتواند تغییراتی ایجاد کند و این تغییرات حتی در برنامهها با تغییر مجری و تهیهکننده نیز به چشم میخورد.
الوند خاطرنشان کرد: همین تغییرات گاه در جهتی قرار گرفته که به نفع سینما بوده و گاه در دورههایی تلویزیون به رسانهای مقابل سینما یا در رقابت با سینما تبدیل شده است. امروز شاهد ساخت و پخش برنامههایی در تلویزیون هستیم که میتوان به آنها امیدوار بود و میتوان امید داشت تلویزیون برای سینمای ما مفید باشد.
این کارگردان در ادامه اظهار داشت: تلویزیون در هر صورت میتواند از سینما حمایت کند. سینمای ما یک سینمای داخلی است و به این حمایتها نیاز دارد. علاوه بر تبلیغات و پخش تیزرهای سینمایی مطرح شدن فیلمها در برنامههای سینمایی تلویزیون که تعدادشان کم نیست میتواند مخاطبان را به شناختی از آثار برساند و آنها را به دیدن فیلمها ترغیب کند. از نظر من حتی اگر یک فیلم در یک برنامه تلویزیونی مثل برنامه «هفت» مورد انتقاد منتقد قرار بگیرد میتواند مورد توجه مردم قرار گرفته و از آن استقبال کنند. به نظر من بحث در مورد فیلمها و مطرح شدن آثار سینمایی در تلویزیون به هر شکل میتواند مفید باشد.
وی افزود: من برخی برنامههای سینمایی که در تلویزیون پخش میشوند را دنبال میکنم. مثلا چند شب پیش برنامه «نقد سینما» بهروز افخمی را دیدم که مباحث خوبی در آن مطرح شد و صحبت درباره فیلم «کار کثیف» خسرو معصومی اتفاق خوبی بود اما اینکه در برنامه «هفت» مسعود فراستی ادعا میکند نقدهایش در میزان فروش فیلمها تأثیر گذاشته اعتقادی غلط است. ما هنوز منتقدی نداریم که نقدهایش بتواند آنقدر مورد توجه قرار گیرد که تأثیری چشمگیر در فروش فیلمها داشته باشد. اگر هم چنین اتفاقی رخ دهد، آن را نباید به منتقد مرتبط دانست چراکه دلیل اصلی تأثیرگذاری رسانه پرمخاطب تلویزیون است. بهعنوان مثال اگر مسعود فراستی نقدش نسبت به فیلم «ما همه با هم هستیم» را در یک روزنامه منتشر میکرد قطعاً تأثیر چندانی نداشت.
کارگردان فیلم سینمایی «مزاحم» در پایان تأکید کرد: با این حال امکان ساخت یک برنامه سینمایی ایدهآل در تلویزیون ما غیرممکن است. به طور کل اعتقاد دارم که تحت هیچ شرایطی نمیتوان در تلویزیون به نقطه مطلوب و ایدهآل رسید و این اتفاق به نظر من در همه جای دنیا وجود دارد. تلویزیون و سینما دو رسانه متفاوت هستند که حتی در برخی مواقع مقابل هم قرار گرفته و با هم رقابت میکنند.
رضا درستکار: تلویزیون جای محبوبها نیست/ رسانه ملی در خدمت یک جبهه
رضا درستکار، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار برنا اظهار داشت: با دیدن برنامههایی مثل «هفت» به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که مدیریت در سازمان صدا و سیما به سمت پخش و تولید برنامههایی رفته که تنها مربوط به یک جناح میشوند و این جناح که در واقع مربوط به جبهه مخالف دولت است در قالب برنامهای یکسویه اسب خود را زین کردهاند تا به قلعه دولت حمله کنند. جناح شکستخورده در انتخابات گذشته در تلاش است به جناح پیروز بتازد و در این تاخت و تاز همانطور که میبینیم هیچ عمقی وجود ندارد و در برنامههای سینمایی تلویزیون بعضاً شاهد موقعیتهای طنزی هستیم که در عین مطرح کردن مسألهای مهم، افراد به شدت از درون تهی هستند.
درستکار تصریح کرد: من نقدهای بسیاری به دولت روحانی در حوزه فرهنگ و هنر دارم اما افرادی که در تلویزیون میبینیم بسیار کوچکتر از موضوعات مطرح شدهاند و در واقع در میدانی به جنگ مشغول هستند که هیچ رقیبی در آن نیست. آنها رقیب را حذف کرده و یک طرفه با آن مبارزه میکنند و رقیب که در این میدان نبرد، دولت است هیچ توجهی به مباحث فرهنگی و هنری ندارد و خود را در این مبارزه شرکت نمیدهد که در نتیجه این مبارزه را بسیار پوچتر و بیهودهتر میکند چراکه نه سازمان سینمایی توجهی به این مسأله دارد و نه افرادی که قصد مبارزه دارند توان، سواد و دانش قرار گرفتن در این مبارزه را دارند.
وی افزود: سینما یک هنر جذاب است که مطرح کردن هر موضوعی از آن برای جلب توجه مخاطب نیاز به جذابیت دارد اما وقتی از افرادی فاقد جذابیت و خستهکننده در رفتار و گفتار استفاده میشود معلوم است که برنامههای سینمایی مورد استقبال قرار نمیگیرند. لازمه ورود به معبر سینما، جذابیت است و این جذابیت در کنار ادب و احترام برنامهای استاندارد را میسازد. منظور من از ادب و احترام خنثی بودن یک برنامه نیست، هر موضوعی را با ادب و احترام میشود مطرح کرد و وقتی افرادی در برنامهها حضور دارند که نه تنها قادر به حرف زدن نیستند، نمیتوانند ادب و احترام را حفظ کنند، هیچ انتظاری نمیتوان از تلویزیون و برنامههای سینماییاش داشت.
این منتقد در ادامه گفت: در برنامهای مثل برنامه «هفت» که در دست یک جبهه بودنش آنقدر عیان است که در میزگردهایش موضوعاتی مطرح میشود که همه افراد حاضر، در موضوع مورد بحث اتفاق نظر دارند به دنبال عدالت گشتن کاری بیهوده است و این برنامه که هر لحظهاش به رسوایی جبهه سازندههایش تبدیل شده وقتی همه افراد پشت و جلوی دوربین با هم در مسائل اتفاق نظر دارند به یک دورهمی دوستانه و جناحی تبدیل شده که هیچ پیامی را نمیتواند منتقل کند. میدان بیعرصهای که این افراد در آن خیال مبارزه دارند از درون تهی است.
درستکار خاطرنشان کرد: برنامهای که قرار است درباره سینما و هنر باشد قطعاً نیاز به برخوردی محترمانه با موضوع دارد. همانطور که گفتم این احترام به معنای خنثی بودن و محافظهکاری نیست بلکه برخورد با موضوعات باید علمی باشد و در عین حال برنامه نیاز به جذابیت دارد و وقتی نمیتوانند جذابیت بیافرینند، قطعاً برنامه بسیار ضعیف میشود. مسأله دیگر محتوا است، به این معنی که مخاطب پس از دیدن برنامه باید با محتوایی مواجه شده باشد که او را درگیر کند. وقتی مسائل مطرح شده در برنامه کاملاً جناحی است و چند نفر دور هم جمع شده تا به جبهه مقابل بتازند، مخاطب به راحتی توهین شدن به شعورش را حس میکند و در واقع هیچ محتوایی وجود ندارد که مخاطب را درگیر خود کند. دوستان در برنامههای تلویزیونی به خصوص در برنامه «هفت» از جناحی دفاع میکنند که در سینما وجود خارجی ندارد. وقتی در سینما اصلیترین کار فیلمسازی است و این جبهه فعالیتی در این زمینه ندارد دلیل این حرفها را دیگر نمیفهمم. برخی مواقع در میزگردها اصلاً مخاطبان نمیتوانند متوجه شوند که موضوع درباره چیست. بهتر است عوامل برنامه «هفت» قبل از هر میزگرد درباره موضوع صحبت و اطلاعرسانی کنند.
وی افزود: در بحث نقد فیلم، دستاندرکاران این برنامه باید بدانند که نقد فیلم را اگر بخواهیم به یک پرنده تشبیه کنیم، نقد دو بال برای پرواز و اوج گرفتن دارد، یکی از این دو بال آشنایی به مباحث تئوریک است. منتقد باید به مباحث فنی و تئوریک آشنایی داشته باشد و همچنین بال بعدی نقد تسلط به زبان و بیان درست مباحث است. ما در برنامهها میبینیم منتقدان معمولا در یکی از این دو مسأله دچار مشکل هستند. در تلویزیون شاهد حضور منتقدانی هستیم که قدرت انتقاد ندارند و برخی نیز دچار خودبزرگبینی هستند و همه اینها مانع شکلگیری فضای نقد میشود و مبحث به درستی مطرح نمیشود.
این منتقد تصریح کرد: شخصی که برنامه سینمایی در تلویزیون میسازد و تنها قصدش دفاع از جبههاش است کاش حداقل به این موضوع فکر کند که جبههاش نیز باید جایی برای دفاع داشته باشد، متأسفانه رسانهای با عنوان رسانه ملی را برای یک جبهه به کار بردهاند و میبینیم به شدت از درون تهی هستند و حتی جسارت مطرح شدن بحثی خلاف اعتقادشان را ندارند. همه برنامههای مطرحی که در تلویزیون درباره سینما میبینیم در تصرف عدهای باندباز باقی ماندهاند.
درستکار در ادامه اظهار داشت: وقتی تلویزیون با حذف شخصی مثل عادل فردوسیپور به وضوح مخالفتش با افراد محبوب را نشان میدهد خود را در جهت منفورپروری قرار میدهد و میبینیم که تلویزیون ما دیگر جای افراد محبوب نیست. رسانه اگر رسانه ملی باشد باید وحدت به وجود بیاورد و وقتی افرادی به شدت کینهجو و خودخواه و نفرت پراکن در آن فعالیت میکنند چنین امر مهمی غیر ممکن است. برخی افراد شاید اینگونه تصور کنند این یک روش ضدنتیجهگرایی است اما چنین تصوری وقتی نتیجه را میبینیم خندهدار است.
وی در پایان تصریح کرد: بخش اعظمی از این اتفاقات به دلیل بیتوجهی دولت است. اگر دولت به فرهنگ توجه کند بدون اینکه نیازی به فشار آوردن به افراد باشد باسوادها قطعاً اجازه ابراز وجود به افراد بیسوادی که میبینیم را نمیدهند. نیروهایی که امروز در تلویزیون درباره سینما صحبت میکنند و مثلاً اصرار دارند که سینمای ما باید سینمای دینی باشد نمیدانند که برای رسیدن به این مهم، باید اول سینما را بلد باشند. فکر میکنند با چند شعار که راه نقد آثار و رفتارهایشان را میبندد میتوانند به هدف خود برسند. آنها فقط با این کار بیسوادی را رواج داده و گروههای متخصص را نابود میکنند و نه تنها به سینمای دینی نمیرسند که کاملاً نتیجهای عکس آن حاصل میشود.