صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

در شبکه چهار سیما؛

زاویه و دین داری در ایران

۱۳۹۸/۰۵/۱۰ - ۱۳:۰۴:۴۶
کد خبر: ۸۷۹۳۸۲
برگی دیگر از مجله تصویری علوم انسانی «زاویه» با موضوع «علم الهیات و مسئله دین‌داری در ایران» چهارشنبه ۹مرداد۱۳۹۸ در شبکه چهار سیما ورق خورد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ حبیب‌الله رحیم‌پور ازغدی، سردبیر فصل سیزدهم مجله تصویری علوم انسانی «زاویه»، در این قسمت از برنامه، دکتر همایون همتی، استاد ادیان و عرفان تطبیقی در دانشگاه‌های ایران و آلمان و دکتر امیرعباس علی‌‌زمانی، دانشیار فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران را به میز گفت‌وگوی خود دعوت کرد و پرسید علم الهیات برای بهبود دینداری در ایران چه ایده‌ای دارد؟

امیرعباس علی‌‌زمانی در ابتدای برنامه گفت: ابتدا باید توجه کنیم که وقتی می‌گوییم جامعه‌ای دیندار است یعنی چه دارد؟ از افلاطون و بعدها از ویتگنشتاین یاد گرفته‌ایم که برای بهترین پاسخ‌ها، بهترین پرسش‌ها را نیاز داریم. بهترین پرسش‌ها، شفاف‌ترین پرسش‌هاست. همچنین برای پاسخ به وضعیت دینداری در جامعه ایران به پذیرش جایگاه جامعه دانشگاهی برای برخورد علمی با این مسأله احتیاج داریم. ابتدا تعریف مفهوم دین و سپس مفهوم دینداری، جامعه دیندار، شاخص‌های دینداری و حدود و ثغور آن را نیاز داریم. وضعیت دینداری را ممکن است رعایت شعائر دینی تعبیر کنیم. گاهی نیز منظورمان معرفت دینی، ایمان دینی، عشق دینی و اخلاق دینی است.

دانشیار دانشگاه تهران افزود: انقلاب اسلامی مانند بهار و محصولی برای دینداری در کشور ما بود. آیا ما توانسته‌ایم از این درخت استفاده کنیم؟ گاهی ما از روشن‌شدن بعضی مسایل ترس داریم. باید قبول کنیم جامعه نیز مانند فرد باید چک شود و مورد آسیب‌شناسی قرار گیرد و با این مسایل باید علمی مواجه شد. باید میان گوهر، جوهر و ظواهر دینداری تفاوت قائل شویم. به تعبیر شهید مطهری حد نصاب دین داری را باید مشخص کنیم تا معلوم شود آن طرف آن بی دینی است. گوهر و جوهر دینداری باید معیار ارزیابی ما باشد. بر اساس آیه «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب» می‌گویم گوهر و جوهر دینداری، ایمان است. ایمان به معنای التزام پذیرش و اعتقاد به این که: پس این پرده ازرق صنمی مه‌رویی است.

وی ادامه داد: شلایر ماخر، رودلف اتو و دیگران بحث کرده‌اند که دینداری چیست. آیا احساس دینی است یا برداشت دینی است؟ گاهی برخی را می‌بینیم که ظواهر دینی را رعایت نمی‌کنند و می‌گوییم دین ازدست‌رفته است. گاهی هم وقتی به حرمی می‌رویم و یا حضور پرشور مردم در شب‌های احیا را می‌بینیم قضاوت دیگری می‌کنیم. شأن فیلسوف این است که عمیق‌تر به مسایل نگاه کند. اگر عمیق با این مسایل برخورد نکنیم این بحران‌ها می‌تواند برای ما دردسرساز باشد.

همایون همتی در ادامه گفت: درباره دین بیش از 300 تعریف داریم. تعاریف ماهوی، کارکردی، عاطفی، ارزیابانه، روان‌شناختی، فلسفی، ترنسندنتال و... . حد و رسم ارسطویی هم امروز منسوخ شده است. بنده تعریف 7 شاخه‌ای نینیان اسمارت (Ninian Smart) را بیشتر می‌پسندم که نشان می‌دهد دین امر واحدی نیست، ذوابعاد است و سویه‌های متفاوتی دارد. من هم نگرانی دوست عزیزمان را دارم که گاهی بین این ابعاد تعادل رعایت نمی‌شود. برخی پررنگ‌تر می‌شود و برخی کم‌رنگ‌تر. یا در داوری‌ها بر روی بعضی بحث‌ها به شکل افراطی تأکید می شود. ایجاد هماهنگی و هارمونی بین این ابعاد خیلی مهم است. اسمارت معتقد است در ادیان مختلف وزن این ابعاد متفاوت است.

استاد ادیان و عرفان افزود: گوهر دین از زمان شلایر ماخر احساس وابستگی به یک مبدأ عنوان شده است. یا احساس مخلوق بودن و این که آدمی بداند هستی او از خودش نیست و به جایی وابسته است و این احساس همان گوهر دین است که عبارت است از ایمان. رودلف اتو در کتاب «مفهوم امر قدسی» معتقد است گوهر دین، تجربه (نومینوس) است. البته تجربه‌ای فرامادی که به تور عقل در نمی‌آید. نومینوس (Numinous) که معادل خداست را با 3 صفت می‌توان تجربه کرد: یکی این که فراتر از عقل و اسرارآمیز است و با عقل نمی‌توان آن را فهمید؛ دوم این که هیبت‌ناک است. هیبت با وحشت فرق دارد و ترس همراه با احترام و رعایت حریم است. بدین درگاه حافظ را چو می‌خوانند می‌رانند؛ سومین صفت جذابیت و جاذبه خداوند است.

وی سپس گفت: خداوند نامحدود است و انسان محدود. پیامبر(ص) می‌فرماید: ما عرفناک حق معرفتک. تعریف حضرت علی(ع) از دین یا ایمان این است: اقرار به لسان، عمل به ارکان و تصدیق به قلب؛ که این تعریف همه ابعاد تجربی، معرفتی و مناسکی را در خود دارد. دانش ادیان که توسط فردریش ماکس مولر تأسیس شد نگاه تجربی به دین دارد. روانشناسی دین، فلسفه دین و... را شامل می‌شود که 10 شاخه دارد. برای بررسی علمی میزان دینداری مردم این معضل وجود دارد که در پرسشنامه‌ها چه شاخص‌هایی را برای دینداری در نظر بگیرند. میان دین (Religion) و دینداری (Religiosity) تفاوت وجود دارد. دینداری، تجلی دین در زندگی ماست. گفته شده «اوّلُ الدّین مَعرفَه الله» که به نوعی همان ایمان به غیب است.

امیرعباس علی‌‌زمانی در ادامه برنامه گفت: با استفاده از این آیه قرآن که می‌فرماید «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا»، نکته‌ای به گفته استاد مطهری که پیش از این اشاره کردم اضافه می‌کنم. دین یک جهت‌گیری و روی‌آوردن وجودی است. این جهت‌گیری ابعاد مختلف دارد. مولانا می‌گوید: همچو میل کودکان با مادران/ سِرّ میل خود نداند در لبان یا به قول حافظ: عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا/ ما همه بنده و این قوم خداوندانند

وی اضافه کرد: امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند: روزی می‌آید که دین مثل پوستین وارونه می‌شود. یا ظرفی که محتویات آن ریخته باشد و تهی شده باشد. گاهی یک جامعه ممکن است خود را دیندار بداند اما آن پوستین را وارونه پوشیده باشد. با رویکرد فیلسوفانه و الهیات جدید مایلم به مخاطرات جامعه کنونی بپردازم. دینداری نسبت و مواجهه انسان با خداست. دینداری امری انسانی است و در زمان و فرهنگ و شرایط تاریخی رخ می‌دهد و در انسان‌ها متفاوت است. باید بپذیریم که سوال درباره وضعیت دینداری را می‌توانیم درباره بی‌دینی هم بپرسیم.

امیرعباس علی‌‌زمانی همچنین گفت: وقتی کتاب «علل گرایش به مادی‌گری» استاد مطهری را می خوانید می‌بینید استاد جنبه معرفتی دین و علل واقعی دینداری را تفکیک می‌کند. نمی‌توانیم دینداری را از شرایط عینی جامعه مثل عدالت، فقر، تضاد طبقاتی، آزادی، اخلاق و حتی شرایط جغرافیایی جدا کنیم. پل تیلیش (Paul Tillich) می‌گوید متکلمان مثل طبیبان می‌مانند و با انسان‌های زنده روبه‌رو هستند. اگر ما دغدغه دینداری داریم باید اجازه دهیم صادقانه شرایط موجود بررسی شود. دین به عقیده بنده اساسی‌ترین و زیباترین جلوه غیب در شهود است.

وی سپس عنوان کرد: از آرمان‌ها و صفای ابتدای انقلاب که در زمان جنگ حاکم بود فاصله گرفته‌ایم و حتی راجع به آسیب‌شناسی دینداری صادقانه حرف نمی‌زنیم و دچار خودسانسوری هستیم. تصور می‌کنیم اگر صادقانه حرف بزنیم جور دیگری تعبیر می‌شود و ترویج بی‌دینی می‌شود. حتی سازمان شریفی مثل صداوسیما بیش از حد احتیاط می‌کند. کسی مثل شهید مطهری می‌گوید باید در دانشگاه کرسی برای مارکسیسم قرار دهیم. بزرگترین درد این است که اجازه نمی‌دهیم درد، به درستی مطرح شود.

مجری‌کارشناس برنامه در واکنش به این گفتۀ دکتر علی‌زمانی گفت: ما در این برنامه اهل خطرپذیری عالمانه‌ایم؛ این که از عالمان با نگاه‌های متفاوت برای گفت‌وگوی با یکدیگر دعوت می‌کنیم چون باور داریم علم توان رویاروشدن با خطر را دارد و اگر مسأله‌ها را حل نکنیم بر سر ما آوار می‌شود. 

همایون همتی سپس اظهار داشت: بافت‌مندبودن دینداری که فرمودند نکته درستی است. دین فرابشری است و خطا ندارد اما دینداری ما آمیخته به جهل و خطاها و هوی‌های نفسانی ماست. وقتی دین وارد جامعه‌ای می‌شود آن جامعه از پیش فرهنگ میزبانی داشته است و دین با آن فرهنگ تعامل می‌کند. سورن کیرکگور و همچنین عرفای ما گفته‌اند که دین، یک جهت‌گیری وجودی است.

آن یکی را روی او شد سوی دوست/ وان یکی را روی او خود روی اوست

دینداری برخلاف دین که امری واحد است، جلوه‌های متفاوت و متعددی دارد و به ظرف فرهنگ و حتی تیپ‌های شخصیتی افراد بستگی دارد. وقتی روژه گارودی به ایران آمده بود با هم بحثی داشتیم. او می‌گفت من اروپایی هستم و سبک زندگی من اروپایی است و خیلی از توصیه‌های دینی شما به کار من نمی‌آید؛ بنابراین می‌بینیم که صبغه و رسوبات فرهنگی تأثیرات خود را می‌گذارند.

وی افزود: سویه‌ها و ابعاد دین به آموزش و تبلیغات دینی مربوط می‌شود. وقتی در جامعه ما در برهه‌ای از زمان بر یک بُعد دین تأکید می‌شود و آن قدر جوان‌ها را تحت فشار می‌گذارند که از اصل دین زده می‌شوند، به این معنا نیست که دین بد است بلکه دینداری‌های ما مشکل دارد. چیزهایی از ما دیده‌اند که از دین زده شده‌اند و به سمت راه‌های انحرافی مختلف روی آورده‌اند. بنده هم معتقدم که در جامعه امروز ما ریاکاری وجود دارد. برخی از افراد دین دار احساس کرده‌اند اگر این گونه باشند مزایای بیشتری برایشان دارد. البته تعمیم نمی‌دهم و خوشبختانه اکثراً این گونه نیستند.

همایون همتی همچنین گفت: زمانی که شهید مطهری کتاب «علل گرایش به مادی‌گری» را نوشت برخی به او انتقاد کردند که ما یک جامعه سنتی و مذهبی هستیم و مادی‌گری در جامعه ما وجود ندارد. در حالی که مطهری ژرف‌اندیش و آینده‌اندیش بود و سالیان آینده را می‌دید. متوجه بود که برخی به اشتباه به نوعی دئیسم اعتقاد دارند و به فقه و شریعت اصلاً معتقد نیستند. دینداری صرفاً مناسکی و فقاهتی و کم‌رنگ‌کردن ابعاد فلسفی و عرفانی که بسیار جاذبه دارند، آسیب زاست. خیلی از شخصیت‌های غربی را می‌بینیم که شیفته ابعاد عرفانی و فلسفی اسلام شده اند. فقه را باید گذاشت برای مرحله آخر.

وی خاطرنشان کرد: امروزه الهیات علوم شناختی در دنیا مطرح است اما ما کتاب یا مقاله‌ای از منظر اسلامی در این زمینه نداریم. خیلی از موضوعات مغفول واقع شده‌اند. نباید تماماً به طهارت و نجاست و این مسایل پرداخت. جوانی که شیفته شخصیت‌های عرفانی است وقتی می‌بیند گاهی اوقات به این شخصیت‌ها توهین می‌شود به کلی از دین دور می شود. اگر به همه ابعاد دین و همچنین شرایط سختی که جوانان ما دارند و نیازهای آنان توجه نکنیم الحاد، سکولاریزاسیون و... قطعی است.

مجری‌کارشناس برنامه اشاره کرد آیا از نگاه شما اگر در کنار دینداری فقهی به دینداری عرفانی، دینداری اخلاقی و دینداری کلامی توجه نداشت و تنها به دینداری فقهی بسنده کرد، فقه‌گروی و فقه‌باوری نیز با تهدید روبه‌رو می‌شود؟

همایون همتی سپس گفت: به جای فقه از تعبیر دینداری مناسکی استفاده می‌کنم چون فقه‌زدگی و فقه‌گریزی هم در کشور ما وجود دارد. چون برخی تصور می کنند مخالفت با فقه، روشنفکری است. بنده این گونه فکر نمی‌کنم و طرفدار فقه پویا هستم. اما این که تصور کنیم دینداری فقط یعنی این که جلسات دعا و... پر شود با این نگاه مخالف هستم. یکی از شاخص‌های جامعه دین‌دار، اخلاقیات است. در خیلی از سیاست‌ها و رویکردهای‌مان باید تجدیدنظر کنیم. به قول یکی از نویسندگان خارجی، اسلام بد فهمیده و معرفی شده است.

امیرعباس علی‌‌زمانی عنوان کرد: این بحث در زمان کم به نتیجه نمی‌رسد حتی می‌تواند آسیب‌زا باشد. یکی از اساتید ما مثنوی را تفسیر مولانا بر قرآن معرفی می‌نمود. دین از جنس عشق است. عشق متعلق به زیبایی است. دین و جامعۀ دیندار باید زیبا باشد تا دل‌ها را برباید. پیامبر(ص) زیبا بود. فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ لِنتَ لَهُمْ. این زیبایی، زیبایی فردی نیست. این جامعه و سازمان باید زیبا باشد. این که گفته می‌شود «النّاس عَلی دین مُلوکِهِم» را تفسیر ظاهری می‌کنیم. نمی‌خواهم در جایگاه اپوزیسیون قرار بگیرم و همه تقصیرها را گردن حاکمیت بیندازم. تک‌تک ما مقصر هستیم. جایی خواندم که دلیل فروپاشی مارکسیسم دورغ بوده است. در جامعه اسلامی صداقت موج می‌زند. این گونه ایمان زیبا و شیرین می‌شود. این ایمان ضروری‌ترین مسأله برای انسان مدرن است.

وی در پایان گفت: ما در شرایط یک جنگ تمام‌عیار هستیم. جنگ فلسفی، جنگ هنری و جنگ نرم‌افزاری (به تعبیر رهبری) را نمی‌بینیم. این جنگ سردار و نیرو می‌خواهد. ارتباط ما با بخشی از جامعه قطع شده است. بزرگترین " نه " را به نظام سلطه جهانی داریم می‌گوییم اما باید مواظب باشیم از درون پوسیده نشویم. این آگاهی نیاز به این دارد که «عالِمُها مُلجَم و جاهِلُها مُکرَم» نباشد. امرو دینداری جوانان مهم است. چون ما شکل گرفته‌ایم و آسیب متوجه جوان‌هاست و هر کاری می‌کنیم باید برای جوان‌ها باشد.

نظر شما