«عبدالله ناصری»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در تشریح دلایل تکثر احزاب در کشور و میزان کارآمدی آنها در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا اظهار کرد: اساسا تحزب یک امر ثانوی و جدید بوده که در فرهنگ عمومی جوامع اسلامی مطرح شده است.
احزاب در کشور ما بیانگر شمولگرایی همراه با قدرتطلبی است
وی افزود: احزابی که در کشور داریم بیانگر شکافهای اجتماعی مکثر نیست بلکه بیانگر یک نوع توانگرایی و شمولگرایی همراه با قدرتطلبی بسیاری از احزاب ما است.
ناصری با بیان اینکه اساسا مفهوم تحزب به معنای نوینش، در حکومت دینی و با مبانی و اندیشه دینی سازگاری ندارد، گفت: بنابراین ما نه به معنای علمی در ساختار اجتماعی ایران حزب داریم و نه به معنای متعارفی که حزب، در بخشی از کشورهای در حال توسعه دارد. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه که جهان سومی تلقی میشوند مثل پاکستان یا ترکیه، بهرغم قدرت واحدهای که نظامیان دارند ولی دو، سه حزب نسبتا فراگیر با فلسفه وجودی مشخص فعالیت دارند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: مثل بسیاری از قواعد سیاسی، اجتماعی یا حکومتی در کشور ما، تحول یا تاسیس حزب هم معنای قابل دفاعی ندارد.
دو دوره تعامل جمهوری اسلامی ایران با تحزب
ناصری تعامل جمهوری اسلامی با تحزب را به دو دوره تقسیم و تشریح کرد: من در تاریخ جمهوری اسلامی، تعامل جمهوری اسلامی با تحزب را به دو دوره جمهوری اسلامی قبل از 88 و بعد از 88 تقسیم میکنم.
وی افزود: در دوره قبل از 88، بهرغم تنوع حزبی که در جناحهای مختلف، مخصوصا در جبهه اصلاحات داشتیم، عملا دو حزب کاملا تاثیرگذار و برخاسته از شکافهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته بود اما بعد از سال 88 با توجه به اینکه اساسا همان تحزب نیم بند دوره قبل از 88 بسیار هزینه پرداز شد، عملا دیگر یکی، دو حزب تاثیرگذار هم از بین رفت و احزاب و تحزب هم یک مقدار حالت تصنعی به خود گرفت.
ناصری با ابراز امیدواری در خصوص آینده احزاب در کشور بیان کرد: من معتقدم اگر بعضی از احزاب اصلاحطلب، در آینده بتوانند الگوی احزاب تاثیرگذار قبل از سال 88 را دنبال بکنند، در دهه جاری میتوانیم شاهد اثرگذاریشان باشیم.
شبکههای اجتماعی بیشتر بیانگیر شکافهای اجتماعی هستند
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به امکانات محدود احزاب و نقش شبکههای اجتماعی، تحلیل کرد: نکته قابل ذکر این است که چون در سالهای اخیر، احزاب از سوی حکومت امکانات خوبی برای فعالیت نداشتند، شبکههای اجتماعی سربرآوردند که بسیار اجتماعیتر از نهادهای مدنی و تاثیرگذارند. در کشوری مثل ایران شاهد بیانگری شکافهای اجتماعی بیشتر از ناحیه شبکههای اجتماعی هستیم.
وی با ذکر چند مثال گفت: به عنوان مثال امروز هستههای محیط زیست یا هستههای حقوق مدنی و اجتماعی، خود به خود در شبکه های اجتماعی شکل میگیرد و بسیار موثرتر است؛ ما نمونههایش را در حوزه محیط زیست میبینیم، اگرچه باز هم هزینهساز است.
وی افزود: در حاشیهای که در خصوص پرونده ترور دانشمندان هستهای ایران ایجاد شد، که یک پدیده بسیار مهم در تاریج جمهوری اسلامی محسوب میشود، شاید از قتلهای زنجیرهای هم مهمتر بود، عملا احزاب در هر دو جریان سیاسی، خیلی نتوانستند روشنگری کنند.
ناصری با تاکید بر نقش رسانهها در این موضوع ادامه داد: این رسانهها و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بودند که دستگاه امنیتی را وادار به اتخاذ عکسالعمل کرد، در صورتی که این کار بدیهیترین کار سیاسی یک حزب مدنی است.
اندیشه سیاسی دینی با تحزب سازگاری ندارد
این فعال سیاسی اصلاحطلب اندیشه سیاسی دینی را با تحزب ناسازگار دانست و در اثبات آن گفت: اساسا حکومت دینی و اندیشه سیاسی دینی چون متکی بر تمرکز قدرت است و اولین داعیه تحزب هم توزیع قدرت است، این سازگاری را نمیتوانند با هم داشته باشند.
وی افزود: احزاب فقط در مواقع انتخابات نمایشهای سیاسی میدهند. تحزب به معنایی که در کشورهای توسعه یافته یا حتی در کشورهایی چون ترکیه و پاکستان وجود دارند در ایران پذیرفته نیست.
ناصری راهکار کارآمدی احزاب را در اصلاح قانون اساسی دانست و گفت: اگر بخواهیم راهکار درستی ارائه بدهیم برمیگردد به پیش نیاز اصلاح قانون اساسی و توزیع قدرت، چون بزرگترین وظیفه نوشته یا نانوشته احزاب جلوگیری از انحراف قدرت سیاسی است.
وی در پایان بیان کرد: حتی اگر قانون اساسی هم نمیخواهد تغییر کند، قوانین موضوعه باید طوری تجدیدنظر و وضع شوند که قداستها و خطوط قرمز کاذب را از بسیاری از ساحتها پاک کند، در غیر این صورت احزاب همین روندی که تاکنون داشتهاند را طی خواهند کرد با این تفاوت که ممکن است گاهگداری احزاب و کمیَتشان تغییر کند.