صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

فیرحی:

عاشورا نتیجه ایجاد دوگانه «حفظ وحدت مسلمانان» یا «حفظ فرزند پیامبر» بود

۱۳۹۸/۰۶/۲۱ - ۱۰:۳۲:۵۴
کد خبر: ۸۹۶۷۷۴
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره بحران سنت در زمانه معاویه تأکید کرد: ما شاهد دو گفتمان مهم هستیم: عده‌ای همچون امام حسین (ع) بر این باورند که حکومت اسلامی از جا کنده شده و در شیب انحطاط است و باید به سنت پیامبر بازگردد. جریان دیگری، بر این باور است که برای حفظ وحدت، باید به عمل صحابه بازگشت، نه سنت پیامبر.

 

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، داوود فیرحی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ششمین شب از سلسله نشست‌های «عاشورا و امروز ما» که به همت انجمن اندیشه و قلم، بنیاد اندیشه و احسان توحید و خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد، درباره موضوع عاشورا و بحران سنت می‌گوید: اول باید این پرسش را پاسخ داد که سنت چیست؟ اگر به تاریخ اسلام و مسلمانان نگاهی بیندازیم، متوجه می‌شویم دو واژه از اهمیت بالایی برخوردار است: کتاب و سنت. اینها هم معیار اعتقادات مسلمانان و هم حجت عمل آنهاست.

وی ادامه می‌دهد: آنچه در قرآن آمده است، سنت آن را تفسیر کرده و توضیح داده است. مثلا در قرآن آمده نماز بخوانید و سنت توضیح داده روزانه چند رکعت و چگونه نماز بخوانید. معیار سنت، حضرت رسول (ص) است؛ در سوره احزاب آیه «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ» آمده است که شما در رسول الله معیارهای برتر و عالی می‌بینید، یعنی هرچه آن بزرگوار انجام داده است، معیار برتر است.

این استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه کار سنت، توضیح کتاب است، تصریح می‌کند: سنت در حوزه عبادیات بسیار موثر است، اما در حوزه حکمرانی ارزش بالاتری دارد؛ چراکه حوزه پیچیده‌تری است و اینکه سرانجام پیامبر چه دولتی را تشکیل داد که طی ۱۰ سال، قبایل مهم عربستان بدون جنگ به دولت پیوستند، اهمیت دارد. از این رو گفته می‌شود اگر پیامبر دو معجزه داشته باشد، یکی قرآن و دیگری قراردادی است که با آن دولت مدینه را ایجاد کرد. ایشان این دولت را طراحی کرد و روی یک شبکه پیچیده قرارداد و چنان بر رضایت و تساهل ایستادگی کرد که از سال هشتم هجرت، به جای اینکه پیامبر(ص) به سراغ قبایل برود، قبایل می‌آمدند و با پیامبر(ص) قرارداد می‌بستند.

وی می‌افزاید: نکته جالب توجه اینکه پیامبر(ص) هیچ گاه اصرار نمی‌کرد که قبایل مسلمان شوند. در مجموع حدود ۱۳۲ قراردادی که ایشان امضا کرده، نه تنها اصراری بر مسلمان شدن قبایل ندارد، بلکه تاکید دارد استقلال آنها و سنت آنها حفظ شود. حتی مشرکان هم این قرارداد را امضا می‌کردند؛ پیامبر با آن‌ها شرط می‌کرد ما از شما دفاع می‌کنیم، اگر مسلمان شدید که هم ایمان ما هستید و اگر نه، تنها هم پیمان ما هستید.

دولت پیامبر طی دو روز به مرزهای خلیج فارس رسید

فیرحی با بیان اینکه قرارداد ثقیف یکی از زیباترین قراردادهای پیامبر است، توضیح می‌دهد: پیامبر در این قرارداد تضمین کرد به جز مسائل ربوی، خسارات ناشی از این قرارداد را نیز برعهده می‌گیرد. بعدها این قرارداد سبب قرارداد با دولت بنی تهامه که امروز ریاض در آنجا قرار دارد شد و دولت پیامبر طی دو روز به مرزهای خلیج فارس رسید. بنابراین سنت در حوزه حکمرانی از اهمیت بالایی برخوردار است.

این استاد علوم سیاسی ادامه می‌دهد: بنا بود اگر جامعه مسلمانان دولتی تشکیل دهد، بر سنت پیامبر باشد. این ویژگی اصلی و اهمیت سنت است. در تاریخ اسلامی‌پاسداران یا مفسران این سنت، صحابه بودند؛ یعنی آنها واسطه‌ای بودند میان سنت پیامبر و مردمی که ایشان را ندیده بودند. آن زمان دانش مرجع نیز حدیث بود؛ هنوز فقه به عنوان دانش پیچیده متولد نشده بود. همین که فردی به عنوان صحابه شناخته می‌شد، سخن او حجت بود. اما این اتفاق به تدریج با مسائلی همراه شد. دولت اسلامی به دلایلی چون انتقال منابع درآمدی از مالیات به رانت ناشی از غنایم، با انحطاط مواجه شد و صحابه خود به کانون قدرت و ثروت تبدیل شدند. تاریخ نشان می‌دهد با افزایش ثروت آنها، فرزندان این گروه دچار مشکل شدند، چراکه ثروت میل به ایجاد اشتهای مصرف دارد.

وی با اشاره به نحوه مواجهه عمر و عثمان با این گروه، می‌افزاید: دولت اسلامی به دلیل عملکرد صحابه دچار فساد شد، یعنی گروهی که باید معیار عمل دولت می‌بودند، خود تبدیل به مشکل شدند. این وضعیت در زمان حکومت معاویه به اوج خود رسید. او متوجه این شکاف عمیق بین سنت و وضع موجود شد و تصمیم گرفت برای حل این معضل، در سنت تحریف ایجاد کند و برای جامعه جدید تئوری ایجاد کند. بنابراین ما شاهد آن هستیم که در ادبیات دوره معاویه تلاش می‌کنند سنتی متناسب با شرایط دوره اموی خلق شود.

فیرحی ادامه می‌دهد: بنابراین  در زمان معاویه تلاش شد شرایط جامعه اسلامی تئوریزه و توجیه شود. در همین راستا تلاش کردند صحابه را از مدینه که پایتخت معنوی اسلام بود به شام منتقل کنند؛ حتی به تدریج روایاتی در راستای تقدس سازی شام تولید و شنیده می‌شد.

صحابه تدریجا وحدت را به اصالت ترجیح دادند و مردم را قانع کردند

وی با اشاره به بعضی از این روایات ادامه داد: برخی از صحابه در زمان حیات حضرت علی بر این باور بودند که وحدت مهمتر از اصالت است. در تئوری‌های سیاسی هم یه این موضوع پرداخته شده است که هرگاه پای بقای یک جامعه در میان باشد، بقا بر اصالت اولویت دارد. در آن جامعه وانمود می‌شد معاویه محور بقا و معمار وحدت اسلامی است. معاویه سال چهل هجری را به عنوان سال وحدت اعلام کرد و صحابه تدریجا وحدت را به اصالت ترجیح دادند و مردم را قانع کردند که بازگشت حکومت به اهل بیت یعنی شروع اختلاف و درگیری، پس بهتر است جانشین حکومت توسط معاویه تعیین شود.

فیرحی در همین راستا تأکید می‌کند: اینجا ما شاهد دو گفتمان بزرگ هستیم؛ عده‌ای همچون امام حسین(ع) بر این باورند که حکومت اسلامی از جا کنده شده و در شیب انحطاط قرار گرفته است و باید اصلاح شود و به سنت پیامبر بازگردد. جریان دیگری، بر این باور است که برای حفظ وحدت باید به عمل صحابه بازگشت، نه سنت پیامبر. به همین دلیل دستگاه سیاسی اهل سنت به سقیفه ارجاع می‌دهند نه پیش از آن، نکته جالب اینکه اهل تشیع نیز بر همان ایستاده اند و به سنت پیامبر بازنمی‌گردند.

استاد دانشگاه تهران با تأکید براینکه سنت پیامبر، یک سنت فراموش شده است، تصریح می‌کند: به دنبال این وقایع و رویکردها دو گفتمان شکل می‌گیرد: یکی سنت پیامبر، دومی سنت برساخته. سنت دوم همانی است که صحابه با محوریت شام از پیامبر روایت می‌کنند، یعنی روایت یک سویه از پیامبر.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با پرداختن به ادبیات امام حسین و پیشینیان ایشان، می‌گوید: تأکید شده است اگر ما به سنت پیامبر عمل نکنیم، مسلمان می‌مانیم اما هلاک می‌شویم. یعنی تنها اسم مسلمانی می‌ماند اما رسم آن نیست. حضرت امیر در نهج البلاغه می‌فرمایند «سنت یار بقای ملت است، روا نیست که والی سنت پیامبر را تعطیل کند» البته منظورشان سنتی نیست که صحابه آن را ترویج می‌کردند. از آنجایی که واژه سنت مهم است، عده‌ای سعی داشتند در آن اختلال ایجاد کنند؛ یعنی به طلای ناب مس بیفزایند. این ظلمی است که به ذهن مسلمانی شده است و همان «بحران سنت» زمان معاویه را رقم زد.

فیرحی با اشاره مجدد به سخن حضرت امیر، ادامه می‌دهد: سنت‌ها چراغ اند و بدعت‌ها شبه چراغ، تشخیص آن‌ها بسیار سخت است؛ مخصوصا زمانی که سنت‌های حقیقی در کنار سنت‌های جعلی قرار می‌گیرند. ایشان در نامه ۵۳ به مالک اشتر می‌فرمایند « سنت‌های خوب را نشکنید. چراکه سنت جانمایه وحدت مسلمانان است. لذا روی آن باید قرارداد بست و جنس بدل نباید به ملت داد. سنت‌هایی را ایجاد نکنید که به سنت پیامبر ضرر بزند» مقصود این است که واژه سنت در حال مصادره است و امام علی (ع) نگرانند و نسبت به آن هشدار می‌دهند. جای دیگر نیز می‌گویند با خوراج با قرآن جروبحث نکنید، چون قرآن سطوح متفاوت و قابلیت تفسیر دارد، اما سنت شفاف است و نمی‌توان آن را خاکستری کرد. این مربوط به سال ۳۵ یا ۳۶ هجری است که سنت همچنان ناب بود اما در زمان معاویه آنقدر آن را خلط کردند که شفافیت سنت از بین رفت.

تعارض میان سنت برساخته و سنت پیامبر

وی می‌افزاید: حضرت در اینجا احساس می‌کند از بین رفتن شفافیت سنت پیامدهایی دارد، یکی از این پیامدها این است که صحابه خود مولد سنت بدلی هستند؛ به همین دلیل بر شاخه نشسته‌اند و بن می‌بریدند. به این ترتیب احترامشان به تدریج از بین رفت و نظم سیاسی به سمت زور رفت.

فیرحی با ذکر چند نقل، بیان می‌کند: در تعارض میان سنت برساخته و سنت پیامبر که ایده اصلاحی امام حسین بود، توانستند انتخابی سخت را به جامعه پیشنهاد کنند. آیا حفظ وحدت مسلمانان بدون فرزند پیامبر مهم‌تر است یا حفظ فرزند ایشان بدون حفظ اسلام؟ پاسخ هر کودکی این است که امام حسین در اولویت دوم قرار دارد. این رویکرد، کربلا را می‌سازد، نامه عبیدالله بن زیاد به عمرسعد، مبنی بر اینکه نباید مماشات کنید، در پس این جمله و رویکرد قرار می‌گیرد.

استاد دانشگاه تهران ادامه می‌دهد: برخی چون عمر سعد بر این باور بودند که باید با امام حسین مماشات کرد و عده‌ای در مقابل معتقد بودند چون او عاق خلیفه‌ای است که معیار وحدت مسلمانان شده، باید او را کشت و در واقعه عاشورا نیز عمرسعد دقیقا  همین سیاست را اجرا می‌کند.

نظر شما