به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ دکتر ژاله فرامرزیان گرچه درگیر امور اداری و مالی وزارت ورزش و جوانان است، اما به عنوان یک کارشناس حوزه اجتماعی بویژه درموضوع جوانان نقطه نظراتی دارد که کمتر از زبان دیگر مسئولان میشنویم. او صریح و روشن میگوید مشکلات جوانان ناشی از یک مساله مهم است و آن اینکه ما نتوانستهایم «مساله جوانی» را در کشور حل کنیم و باید برای حل این مشکلات و بخصوص مساله ازدواج جوانان، چشمهایمان را بشوئیم و جور دیگر ببینیم. گفتوگویی با او داشتیم و آنچه میخوانید ماحاصل این گفت و شنود است.
شما که بیشتر در حوزههای اجتماعی کار کردهاید، مهمترین مشکل ازدواج جوانان را در چه میبینید؟
من گمان میکنم درباره هر مساله اجتماعی فارغ از اینکه مربوط به ازدواج باشد یا نباشد، باید از زاویه و نگاه شناخت جامعه هدف نگریست، یعنی اینکه ما به هر حال باید جریان شکلگیری مسائل جوانان را از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز ارزیابی کنیم و ببینیم سرعت رشد جمعیت در کشور ما در شرایط گوناگون چگونه بوده و آیا ما براساس این نمودار رشد برای افزایش یا کاهش جمعیت برنامه ریزی کرده و تصمیم گرفتهایم؟ یا برای ادامه روند مسائل و مشکلات جوانان برنامهریزی کردهایم؟ به بیان دیگر اینکه آیا تصمیمات ما بر اساس جمعیت، هدفدار و هدفمند بوده؟ وقتی در جامعه رشد جمعیت در مقطعی به بالای نرخ متداول رشد جمعیت میرسد، 15 سال بعد با پدیدهای به عنوان جوان مواجه خواهیم شد. آیا در طول این 15 سال خدمات، امکانات، منابع، نحوه رسیدگی و نیاز جوانان را مدیریت کردهایم؟ ما امروز که تصمیم میگیریم باید تصویر 15 سال آینده و نیاز جوانان را ببینیم.
جوانی خروجی حاصل از مجموعهای از اتفاقات رخ داده در سنین گذشته است. وقتی جوان ما در دوران تحصیل از فضای آموزشی مطلوب برخوردار نباشد، از رفاه کافی بهرهمند نباشد، در شرایط مناسب آموزش ندیده باشد، آموزش دهنده او فرد برخورداری نباشد، همه در تربیت جامعه جوان ما اثر مستقیم میگذارد. پس ما اول باید وضعیت موجود را به رسمیت بشناسیم و متناسب با وضع موجود، تصمیم بگیریم.
از جوان یک جامعه سنتی که بدون رعایت مقدمات و زیرساختهای توسعه یافتگی، با یک روند بسیار سریع و شتابان به سوی جامعه مدرن در حال حرکت است، چه انتظاری میتوان داشت؟ اینها به اعتقاد من مساله جوانی در کشور ماست که اثرات خود را روی ازدواج، طلاق، آسیبهای اجتماعی، میزان اشتغال، رویکرد کارآفرینی، خلاقیت و ... بر جای میگذارد.
منظور شما این است که ما نتوانستهایم ابتدا مساله جوانی را حل کنیم، بنابراین بدون شناخت برایش برنامهریزی کردهایم؟
ما وقتی میخواهیم برای حل مساله جوانی نسخهای بپیچیم و راهکاری پیدا کنیم، باید حواسمان باشد که جوان ما در چه جامعه و چه شرایطی رشد کرده است و چرا اکنون در موقعیتی قرار گرفته که برای نمونه در مورد ازدواج به جای حرکت کند از ازدواج سنتی به سوی مدرن، یک دفعه با شیبی خیلی تند حرکت کرده است.
برای اینکه ما بتوانیم جامعه سالمی داشته باشیم باید برای«مساله جوانی» راه حل پیدا کنیم و بدون تردید یکی از مهمترین مسائل جوانی ازدواج است و به هر شکل ممکن باید راهکارهای آن را در حل مساله جوانی جستجو کرد و البته نباید برای مشکل جوانان یک نسخه واحد پیچید.
وقتی جامعه با شیب سریع به سمت مدرنیته حرکت میکند و در مقطعی دسترسی به اطلاعات آزاد یکباره تسهیل میشود، جوان با مصادیقی مواجه میشود که قبل از این، اصلا با آن روبرو نشده است. قبلا نمیدانسته انسانها در آن سوی دنیا چگونه و با چه امکاناتی زندگی میکنند و جامعهشان چه مختصاتی دارد، ما نمیتوانیم فارغ از این اتفاقات جوان را متهم کنیم؛ بدون اینکه مساله جوانیاش را حل کرده باشیم.
برخی میگویند جوانان امروز گرفتار تجملگرایی شدهاند و همین مساله یکی از عوامل تاخیر در ازدواج شده است؟
ببینید کلمات در نظامهای اجتماعی بار معنایی خاص خود را دارند و در ادای آنها باید احتیاط کنیم. اینکه میگویند تجملگرایی اتفاق افتاده و یا سطح توقع جوانان بالا رفته، یا اینکه جوانان به ازدواج گرایشی ندارند، من گمان میکنم استفاده از این جملات باید خیلی حساب شده باشد. در نظامهای اجتماعی این واژهها، واژههای سنگینی است. وقتی جوانی متهم میشود به اینکه تمایلی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارد، شغل ندارد، کار ندارد، فعال نیست، اینها جملات سادهای نیستند.
فکر میکنم اولین اتفاقی که باید برای حل مساله جوانی بیفتد، یک تحلیل واقعی و بدون اغماض از واقعیت موجود جوانی در کشور ما است. من به عنوان یک کارشناس اجتماعی میگویم واقعیت موجود جوانی در جامعه ما با آن چیزی که برایش برنامهریزی میکنیم، فاصله جدی دارد و علت اینکه بازخوردهای مناسبی از برنامههایمان نمیگیریم، دقیقا همین نکته است.
به هر حال یک جوان از مجموعه امکاناتی که برای زندگی کردن لازم دارد باید برخوردار باشد. دولتها وظیفه دارند فرصتهای مناسب برای تعریف مناسب جوان از زندگی را فراهم کنند. امید به زندگی، تلاش برای رسیدن به هدف، سختکوشی برای رسیدن به اهداف و ... همه از جمله مختصاتی است که برای آنها فراهم نشده است.
نقش خانواده را در حل مساله جوانی چگونه میبینید؟
امروزه خانوادهها هم تابعی از نظام اجتماعی شدهاند. مثالی میزنم؛ در گذشته بچهها در خانه پدری مسئولیتی هرچند کوچک بر عهده داشتند و کار تیمی معنای خودش را داشت. همه مسئولیت پذیرفته بودند که امور خانه با مشارکت همه اعضا سامان بگیرد. مسئولیت پذیری یکی از فاکتورهای اصلی ازدواج است اما این ویژگی باید در تربیت خانوادگی صورت بگیرد. انتظار از جوانی که مسئولیتپذیر بارش نمیآوریم، برای قبول مسئولیت اداره یک زندگی خطاست. باید فرزندی مسئولیت پذیر تربیت کرده باشیم وآنگاه از او انتظار داشته باشیم فردی مسئولیتپذیر باشد.
واقعیت این است که ما برنامه دقیق، منظم و حساب شدهای برای جوانانمان نداشتهایم. در مقطعی متوجه شدیم آهنگ رشد جمعیت مان کم است، شروع کردیم به برنامهریزی برای افزایش جمعیت، بعد یکباره با حجم جمعیت و مسائل آن مواجه شدیم، برای کاهش جمعیت دست به کار شدیم، باز اینقدر تبلیغ کاهش جمعیت کردیم که یکباره به خود آمدیم و دیدیم نرخ جمعیتمان منفی شد. بله، موضوع جمعیت بسیار ارزشمند و مفید است. جامعه جوان، جامعه زنده، پویا و پرتحرک و خلاق است و زندگی در آن جامعه جریان دارد. به همین دلیل باید بپذیریم در سالیان گذشته تصمیمات عجولانهای گرفتیم و آثار نامطلوبی بر جمعیت جوان کشور و جوانی جامعه گذاشتیم.
جوانان ما به سن ازدواج رسیدند، در حالی که مسئولیت پذیر بار نیامدند؛ تحمل آرای دیگران را تجربه نکردند، زندگی مشترک را ندانستند، کارآفرین تربیت نشدند، خلاقیت را نیاموختند و به روش سنتی وارد زندگی مشترک شدند و اینگونه شد که آمار طلاق افزایش یافت و ترس افزایش طلاق خود موجب کاهش آمار ازدواج شد و این حرکت سینوسی دائم روی یکدیگر اثر میگذارد. بنابراین برای حل مساله جوانی به قول سهراب، چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید.
راهکار شما برای برون رفت از این شرایط چیست؟
ما باید از امروز روی کودکان خود کار کنیم که جوانان آینده ما اینگونه تربیت نشوند و این وظیفه خانوادهها و نهادهای فرهنگساز مهمی چون آموزش و پرورش است. در مورد جوانان امروز هم هر راهکاری باید تابعی از شرایط موجود باشد، باید دید چقدر از این مشکلات اقتصادی است، به همان میزان وام ازدواج و تامین منابع اقتصادی جوانان مهم است. اکنون وام ازدواج رقم خوبی شده و میتواند کمک کننده باشد، اما آیا همان جوانی که ما به او وام میدهیم، شغل دارد و میتواند اقساط وام را بپردازد؟
یا بررسی کنیم ببینیم مشکلات جوان چقدر برای این است که او تفاوتهای زن و مرد را به رسمیت نمیشناخته و به همین دلیل در زندگی مشترک دچار اصطکاک شده، برای حل این موضوع باید مانند همه جای دنیا مراکز تخصصی مشاوره و فرهنگ مشاوره را نهادینه و منابع مالی توسعه مراکز مشاوره را تامین کنیم. البته تاکید میکنم مشاوران باید راهنمایی درست بدهند و خودشان تجربه زندگی مشترک داشته باشند و بتوانند برای دردهای جوانان نسخه درمان مفید و مناسب بپیچند و حتما توجه داشته باشیم پیچیدن یک نسخه واحد برای همه افراد و شرایط مختلف قطعا نادرست است.