به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ بارها به شما گفتهاند که زشت هستید، و چه زنها و چه مردها حداقل از نظر ظاهری جذبتان نمیشوند. چه میشود کرد؟ ژنتیک کار خودش را کرده است و البته خوشایند نیست. اما چیزی که باید بدانید این است که دنیا به آخر نرسیده است!
در واقع شما میتوانید انسان بهتری باشید و از طریق شخصیتتان جذابیت کسب کنید. در این مطلب به شما خواهیم گفت راهکارهایی که کمکتان میکنند با زشت بودنتان کنار بیایید چه هستند.
بیایید روراست باشیم
هرچند انسانها سلیقههای متفاوتی دارند و استاندارد خاصی برای زیبایی وجود ندارد که همهی نژادها و فرهنگها با آن موافق باشند، اما تحقیقات نشان میدهد افرادی که «چهرهی متوسط» دارند جذابتر محسوب میشوند و صورتهای جذاب معمولا متقارناند. در یک صورت متقارن، نیم رخ چپ و راست یکساناند.
ممکن است از خودتان بپرسید چرا صورتی متقارن ندارید، اما نیاز به این سوال نیست. واقعیت این است که ژنتیک، مهمترین فاکتور در زیبایی است و چیزی نیست که بتوانید آن را کنترل کنید. به همین دلیل اولین کاری که میتوانید انجام دهید این است که ظاهرتان را بپذیرید.
چرا باید ظاهرتان را همین طوری که هست بپذیرید؟
اینکه فقط باور کنید و بپذیرید که زیبا نیستید یا راحتتر بگوییم «زشت هستید» کافی نیست. شما باید نسبت به ظاهری که دارید احساس راحتی کنید و از دست پدر و مادرتان بابت ظاهری که دارید عصبانی و شاکی نباشید! لطفا جوری رفتار نکنید که انگار یک قربانی هستید! در عوض مسئولیت ظاهرتان را بپذیرید و قبولش کنید. وقتتان را صرف چیزهایی کنید که در کنترل شما هستند.
این را نیز بدانید که این فقط شما نیستید که احساس میکنید زشت هستید. خیلی از افراد به دلایل گوناگونی احساس زشت بودن میکنند، حتی افرادی که شما آنها را «زیبا» میدانید. به طور کل، احساس تردید نسبت به ظاهر، نسبتا شایع است. طبق یافتههای علمی، همهی ما در ضمیر ناخودآگاه خود تمایلی طبیعی به بیرحمانه قضاوت کردن ظاهر خود داریم. چرا؟ دانشمندان میگویند وقتی که در آینه به خود نگاه میکنیم، عیبها بسیار پُررنگ به چشممان میآیند و معیارهایی که برای سنجش زیبایی دیگران به کار میبریم در نگاه به خودمان ناپدید میشوند.
ضمنا عیبها و کاستیهای ما آنقدر توجهمان را به خود جلب میکنند که مثبتها را نمیبینیم؛ بنابراین خیلی مهم است که این طور تصور نکنید آنهایی که در نظر شما زیبا و جذابند، راحتتر و شادتر از شما هستند. حتی ممکن است آنها بیشتر از شما نسبت به خودشان تردید داشته باشند و احساس «زیبا نبودن» کنند. واقعیت این است که برخی از افراد واقعیت را همانطوری که هست نمیبینند؛ بنابراین اگر بتوانید یاد بگیرید احساستان را بپذیرید، لطف بزرگی در حق خودتان کردهاید.
بدین ترتیب نه تنها مدام وقتتان را صرف نگرانی در مورد ظاهرتان نمیکنید، بلکه احساس ناامنی و بیقراری نیز نمیکنید. پذیرفتن ِ خود، به شما اعتماد بنفس میدهد، زیرا میدانید که چه کسی هستید و بیشترین استفاده را از هر آنچه که هستید میکنید.
اگر ظاهرتان را همانطوری که هست بپذیرید به دیگران حسادت نخواهید کرد
این نکتهی مهمی است. حسادت و حسرت هیجاناتی نیستند که دلتان بخواهد تجربهشان کنید. حسادت، احساسی سمی است که باعث میشود مثل یک قربانی رفتار کنید و زندگی با «قربانیها» خیلی خوب تا نمیکند. شاید فکر کنید یک فرد زیبا و جذاب، خوش شانس است، زیرا همه با او خوش رفتاری میکنند و زندگی راحت و جالبی دارد. اما واقعیت بسیار متفاوتتر است. فراتر از این قضاوتها و نتیجهگیریهای فوری و سطحی، جذاب بودن چیز زیادی در اختیارتان نمیگذارد.
مطالعهای نشان داده «افراد زیبا» درست به اندازهی بقیهی افراد احساس اندوه و ناراحتی میکنند. روانشناسان صدها مطالعه و تحقیق در مورد شادی و تندرستی انجام دادهاند و هیچ کدام آنها این نتیجه را اعلام نکرده که «جذابیت» و «زیبایی» فاکتوری در شاد و راضی بودن در زندگی محسوب میشود. اما چیزی که یافتهها مکررا به آن اشاره کردهاند این است که «شخصیت» نقش بسیار بزرگی در میزان شادی و رضایت از زندگی دارد. وقتی که با دیگران دیدار میکنید چیزی که آنها به دنبالش هستند، یک ارتباط عمیق و سالم و رضایت بخش است و این همان چیزی است که بیشتر افراد آن را میطلبند.
مطمئن باشید اگر کسی صرفا به این دلیل که زیبا نیستید طالب دوستی با شما نیست، پس او از آن دسته آدمهایی نیست که شما بخواهید به هر قیمتی با او در ارتباط باشید.
نتیجه اینکه اگر شما همیشه با چشم حسرت و حسادت به دیگران نگاه کنید، یعنی خودتان را نپذیرفتهاید، و اگر خودتان را نپذیرید هرگز واقعا شاد و راضی نخواهید بود.
شما شانس بیشتری برای ایجاد یک رابطهی موفق و بلند مدت دارید
اگر مرتبا به خودتان میگویید که رابطه برقرار کردن با دیگران برایتان خیلی سخت است، چون زیبا نیستید پس حتما این نکته را بخوانید. به احتمال بسیار زیاد دلیل اصلی که از ظاهرتان ناراحتید این است که احساس میکنید پیدا کردن شریک زندگی خوب برایتان خیلی سخت است و شانس زیادی در این زمینه ندارید. در بهترین حالت فکر میکنید با کسی آشنا میشوید که «زشت» است یا از جهت موقعیت و خصوصیات، چنگی به دل نمیزند. اما این طرز فکر بسیار سطحی و بیرحمانه است که واقعیت هم ندارد.
حتما شما هم در اطراف خود زوجهایی را دیدهاید که اصلا زیبا نیستند یا حتی یکی از آنها اصلا ظاهر خوبی ندارد، اما از کیفیت رابطهی آنها شگفت زده شدهاید. زوجهای زیادی وجود دارند که یکی واقعا زیباست، اما آن دیگری هیچ ویژگی جذابی در چهره و ظاهر خود ندارد و جالب اینکه زندگی خوب و شادی هم دارند.
این اتفاقها دلیل خوبی دارند: وقتی پای تعهد و مهربانی و مدارا در زندگی زناشویی به میان میآید، ظاهر اهمیت چندانی پیدا نمیکند. ارتباط درست و ویژگیهای شخصیتی، نقش بسیار پُررنگتری دارند که در زمان تصمیم گیری و انتخاب برای ازدواج و رابطهی بلند مدت، بخش عمدهی توجه را به خود جلب میکنند.
البته رابطههای کوتاه مدت و هوسی که افراد در آن فقط به دنبال چند روز خوش گذرانی هستند، فاکتور «زیبایی و جذابیت ظاهری» را مهمتر جلوه میدهند، اما آیا واقعا این همان چیزی است که شما به دنبالش هستید؟! شاید این جمله کلیشهای باشد، اما آنقدر ارزشمند و واقعی است که تکرار آن نباید ناراحتتان کند: زیبایی ظاهری ماندگار نیست و چیزی که میماند و ریشه میدواند، زیبایی درون است. شخصیت شما و نحوهی نگاهتان به زندگی و دیگران و اینکه چگونه با آدمها تعامل میکنید، مهمترین فاکتور در یک رابطهی سالم و شاد است که کمتر کسی میتواند از آن چشم پوشی کند.
هالیوود و آنهمه آدم زیبا و جذاب را در نظر بگیرید؛ چرا آنها مرتبا در حال پارتنر عوض کردن هستند؟ وقتی پای پیدا کردن عشق واقعی به میان میآید، ظاهر و زیبایی اهمیتی ندارد. اگر شما یکی از زیباترین همسران دنیا را هم داشته باشید، بعد از مدتی این همه زیبایی برایتان عادی میشود و دیگر امتیازی خاص به نظرتان نمیآید. همهی ما زمانی پیر میشویم، پس بهتر است کسی را انتخاب کنیم که رفتار و طرز فکرش را میپسندیم و او نیز خودش را همانطوری که هست پذیرفته. بررسیها نشان دادهاند میزان جذابیت از جهت کیفیت رابطه برای بیشتر افراد، معنا و جایگاه کمی دارد.
چه باید بکنید وقتی کسی در نگاه اول جذبتان نمیشود؟
حتما به این فکر میکنید که چگونه میتوانید با کسی آشنا شوید وقتی در نگاه اول کسی جذبتان نمیشود تا بخواهد تدریجا با شخصیت شما آشنا شود؟!
چیزی که باید بدانید این است که شما جزو افرادی نیستید که اصطلاحا در نگاه اول کسی را به خود جذب کنید یا از طریق ظاهرتان، توجه کسی را جلب کنید که خواهان آشنایی بیشتر با شما شود. برای شما و افرادی مانند شما، آشنایی زمانبر خواهد بود. شما از طریق خصوصیات شخصیتی و رفتارهای خوشایندتان و تواناییتان در ارتباط موثر برقرار کردن میتوانید در نهایت فرد مورد علاقه و البته لایق خود را پیدا کنید. اتفاقا روشی که شما کسی را جذب خود میکنید، معنادارتر و باارزشتر است.
چرا باید دست از نگرانی بابت ظاهرتان بردارید؟
نگران نبودن و اهمیت ندادن به ظاهر کار سادهای نیست، مخصوصا اگر متقاعد شده باشید که ظاهرتان تاثیر منفی بر کیفیت زندگیتان گذاشته است. اما چیزی که باید باور کنید این است که این «زشت بودن» شما نیست که بر زندگیتان اثر گذاشته، بلکه این احساس شما در مورد خودتان است که زندگیتان را تحت الشعاع قرار داده. اگر مدام نگران وضعیت ظاهر خود باشید، خود باوریتان دچار ضعف میشود و از هیچ چیزی شاد نخواهید شد.
اما اگر ظاهرتان را بپذیرید، راضیترید و انرژیتان را صرف اضطراب و نگرانی نمیکنید. در مطالعهای دانشمندان به بررسی فاکتورهای مرتبط با رضایت از ظاهر و وزن بدن پرداختند. آنها دریافتند رضایت از وضعیت عمومی ظاهر، سومین شاخص در رضایت کلی از زندگی بوده است.
حالا چگونه ظاهرتان را بپذیرید؟
استانداردهای زیبایی را که رسانهها و دنیای دیجیتال به خوردتان میدهد دور بیندازید: بله درست است که جامعه، استانداردهای خاصی برای زیبایی دارد، اما لزومی ندارد شما هم همین استانداردها را قبول کنید. چرا باید باور کنید افرادی که تلویزیون سعی دارد به عنوان مدل و زیباترینها به شما معرفی کند معیار زیبایی هستند؟ در عوض سعی کنید زیبایی را در افرادی که در زندگی روزمرهی خود تحسینشان میکنید و رفتارشان مورد پسندتان است پیدا کنید.
خودتان را بر اساس ظاهرتان تعریف نکنید: باز هم تکرار میکنیم که آنچه در درونتان میگذرد اهمیت دارد نه ظاهرتان. روی ویژگیهای شخصیتیتان تمرکز کنید، و به روابط و احساسات و آرزوهایتان توجه نشان دهید.
مدتی آرایش کردن را کنار بگذارید: اگر میخواهید ظاهرتان را واقعا بپذیرید سعی کنید چند روز بدون آرایش باشید (البته اگر یک خانم هستید!). بدون آرایش، پوستتان طبیعیتر جلوه میکند و میتواند نفس بکشد. اگر بدون آرایش در جامعه حضور پیدا کنید، خواهید دید که ظاهر شما واقعا تفاوتی در نحوهی برخورد دیگران با شما ایجاد نمیکند.
اینقدر جلوی آینه نایستید: اگر میخواهید ظاهرتان را بپذیرید پس باید کار مهمی انجام دهید؛ اینقدر مقابل آینه قرار نگیرید و خودتان را بررسی نکنید! اگر زیاد جلوی آینه نروید، توجهتان از ظاهر به درونتان معطوف خواهد شد و میتوانید روی کاهش رفتارها و عادتهای منفیتان بیشتر تمرکز کنید تا عیبهای ظاهریتان. ضمنا وقتی کمتر جلوی آینه میروید متوجه میشوید که اخلاقتان نیز بهتر میشود، چون بیشتر احساس آرامش میکنید.
به سلامتیتان بیشتر اهمیت بدهید: اهمیتتان به تناسب اندام نباید صرفا به دلیل رسیدن به ظاهری بهتر باشد، بلکه باید به خاطر سلامتیتان به اندامی متناسب فکر کنید. باید قصدتان این باشد که بدنتان در بهترین حالت ممکن به عملکردهایش بپردازد و ورزش و تغذیه خوب کمکتان میکند به این هدف برسید. اگر احساس خوبی داشته باشید و تندرستی را حس کنید، در مورد خودتان هم احساس بهتری خواهید داشت.
زشت بودن امتیازاتی هم دارد!
ادای قربانیها را در نیاورید! باور کنید یا نه، زشت بودن هم مزایای خودش را دارد!
مثلا:
آدمها شما را بابت خود واقعیتان دوست دارند، نه ظاهرتان
آیا میدانید برای افراد زیبا و جذاب چقدر سخت است که علاقهمند واقعی به خود را پیدا کنند؟ انگار افرادی که با فرد زیباور آشنا میشوند فقط به دنبال زیبایی ظاهری او و حتی سوء استفاده هستند. یا کسانی هستند که میخواهند در کنار این فرد زیبا، «دیده» شوند و به چشم بقیه بیایند.
اما در مورد شما، آدمهایی که به شما نزدیک میشوند واقعا از همراهی با شما لذت میبرند و شخصیتتان را دوست دارند. برای کسانی که زیبایی ندارند خیلی راحتتر است که ارتباطهای واقعی با دیگران برقرار کنند. شما نیازی ندارید نگران سوء استفادهی دیگران باشید (البته مگر اینکه یک زشت پولدار باشید!).
شما یاد گرفتهاید که ظاهرتان را بپذیرید
آیا میدانید چه تعداد افراد نسبت به ظاهرشان احساس خوبی ندارند؟ اما اگر شما ظاهرتان را بپذیرید نه تنها واقعیت را میبینید بلکه انرژیتان را صرف نگرانی و استرس بابت چیزی که اهمیتی ندارد نمیکنید. شما نسبت به خیلیهای دیگر، اعتماد بنفس بیشتری دارید و به خود باوری رسیدهاید.
شما به دلایل درستی ورزش میکنید و به سلامتیتان اهمیت میدهید
شما میدانید که سالم و متناسب بودن چقدر اهمیت دارد و لزوما فقط برای داشتن ظاهری زیباتر ورزش نمیکنید. هدف شما از ورزش کردن و تغذیه مناسب، سلامتی است. به همین دلیل تمرکزتان روی تمام بدنتان است نه مثلا فقط روی شکم یا باسنتان!
شما این قدرت را دارید که انتخاب کنید
تمام هدف این مطلب این است که درک کنید ظاهر شما آنقدر مهم نیست که کیفیت زندگیتان را تحت تاثیر قرار دهد و وقت و انرژیتان را بگیرد. البته خیلی مهم و باارزش است که سالم و متناسب و تمیز و خوش پوش باشید، اما نباید انرژی احساسی و هیجانیتان را صرف ظاهرتان کنید. اهمیت زیاد به ظاهر دادن سبب اندوه و خود شیفتگی نیز میشود.
چیزی که باید به آن برسید این است که زشت بودن بر زندگی شما اثر منفی نمیگذارد مگر اینکه خودتان اجازه بدهید. شما مثل هر انسان دیگری میتوانید ارتباطات عمیق و صمیمی با دیگران ایجاد کنید و یک شریک زندگی لایق و شایسته برای خود داشته باشید.
میتوایند از این بابت خدا را شاکر باشید که سالمید و آدمها به دلایل بیارزش سراغتان نمیآیند و ارزش شما به چیزی نیست که با یک حادثه، افزایش سن و هر اتفاق دیگری آن را از دست بدهید. آرامش درون از خود باوری و دور کردن ذهن از استرسهای بیمورد ناشی میشود و این همان چیزی است که از شما انسانی اصیل و خواستنی میسازد.