صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

روستای مرموز ایران؛ (۱)

روستایی که هیچ زنی را راه نمی‌دهند

۱۳۹۸/۰۷/۲۱ - ۰۵:۴۳:۵۲
کد خبر: ۹۱۰۷۴۷
روستای ایستا یا مرموز یکی از روستاهای اطراف طالقان در چند قدمی پایتخت است که سبک زندگی عجیبی دارند و اجازه ورود هیچ زنی به روستا داده نمی‌شود.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ روستای ایستا یکی از مناطق ییلاقی و زیبایی است که در تقسیم‌بندی‌های جغرافیایی جزئی از شهرستان طالقان در استان البرز محسوب می‌شود و همسایگان آن از سمت شمال الموت و مازندران و از سمت جنوب فشگلدره و ساوجبلاغ هستند.

روستای ایستا طالقان یکی از رمزآلودترین مکان‌هایی است که در استان البرز قرار دارد و در آن سبکی از زندگی قاجاریه و دور از مدرنیته را مشاهده خواهید کرد. جالب است بدانید در همین روستا گران‌ترین اسب‌ها هم پرورش داده می‌شوند.

کسی از اتفاقات داخل قلعه‌شان خبر ندارد. کسی را به جمع خود راه نمی‌دهند و با بیرون از قلعه هم ارتباط نگرفته‌اند. کسی ندیده عضوی از آنان بیرون بیاید یا در جایی دیگر دیده شود. آنها اجازه ورود بانوان به روستای خود را نمی‌دهند و از استفاده از هرگونه از وسایل مدرن پرهیز می‌کنند.

اهالی این روستا متمول هستند و از طریق فروش زمین‌های پدری‌شان در تبریز روزگار می‌گذرانند. شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی‌آیند و هیچ‌گونه خدمات دولتی را دریافت نمی‌کنند.

مهم‌ترین شایعه این است که اینان از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری می‌کنند و با این عزلت‌گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله‌ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده‌اند. اهالی بومی طالقان هم به درستی نمی‌دانند اینان از کجا آمده‌اند و چه مرام و مسلکی دارند.

اینان تمامی مایحتاج‌شان را تا آن‌جا که مقدور باشد از امکانات خود تهیه می‌کنند. از خورد و خوراک تا وسایل زندگی. عمده سازه‌هایشان کار دست است. کشاورزی به قدر نیاز، گاو و گوسفند و طیور برای تأمین گوشت و پروتئین را پرورش می‌دهند و حتی برای حمل و نقل و سواری از اسب استفاده می‌کنند.

 تا چند سال پیش به راحتی می‌توانستند آنان را دیده که سوار بر اسب یا درشکه و گاری در «شهرک» تردد می‌کنند. ولی مدتی است که به دلیل شلوغی طالقان، اهل روستا، کم‌تر با این وسایل داخل شهر می‌آیند. اعتقادشان هم بر این است که هر چه کم‌تر به جامعه بیرون خود و دیگران محتاج بوده و در تعامل باشیم، شانس نجات‌شان بیش‌تر است.

نظر شما