به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ مهدی یزدانی خرم برای نمایش جدید سجاد افشاریان نوشت: نمایشِ تازهی سجاد افشاریان «هر کسی یا روز میمیرد یا شب، من شبانهروز» جهشِ شگفتیست در کارنامهی کاری او. افشاریان از نمایشِ دراماتیک به سمتِ ضدِ درام حرکت کرده. خطوط داستانی بسیار محو شدهاند و عملن فرمِ «کلاژ» یا تکهچسبانی اثر را میسازد.
اثر داستانِ سه مرد است گویا که در سه موقعیت سه زن به نامِ راضیه را از دست دادهاند. هر سه مرد با بازی و مونولوگهای افشاریان (که مونولوگنویس درجه اولیست) ساخته میشوند. اما لابهلای گروهِ همسرایان پر کار اثر. دختران و پسران جوانی که همسرایانی هستند از عالمِ مُردهگان. گاه آواز میخوانند، گاه به هیات از وطنرفتهگان متبلور میشوند، گاه دختران و پسرانِ گمشده در آشوب خیابانها و گاه کسانی که برای ایستادنِ یک مصدومِ هورا میکشند تا بیشتر بایستد.
قهرمانشان مردِ آوازهخوانیست که مدام ریتم را تغییر میدهد. از سویی دیگر افشاریان بیش از تمامِ آثارش مخاطب را وارد اثر میکند. مخاطب از ابتدا که میفهمد شمارهای خاص دارد که ممکن است خوانده شود، دچار اضطراب میشود. مخاطبی که گاهی با همسرایان ترانه میخواند و گاه در موقعیتی قرار میگیرد که باید حرفهای گلدرشت اجتماعیسیاسی بزند.
این اغتشاشِ هوشمندانه که مدام با خوابها و کابوسهای سه مرد گره میخورند و یک دانای کل که صدای افشاریان است اثر را محورگریز کردهاند. احساسات مدام نقض میشود. تراکمِ بدنهای همسُرایان که بهندرت هویت خاصی پیدا میکنند مخاطب را نشانه میرود. همچنین پرتابِ نورهای رنگی کانونیِ قوی. مخاطب پیِ داستان میگردد و خُردهروایت به دست میآورد. این تکهها همراه بدنها روی هم تلنبار میشوند و انگار با گوشتی رودررو میشویم بیخون. با یک لاشه. لاشهای به نام تاریخ. در ابتدای کار یکی از همسُرایان میگوید «ببین تنم کبود شده مثل تاریخ» و این استراتژی اصلی روایت است.
کبودیای که از هر سو و با شکلها و غلظتهای گوناگون منتشر میشود و آنقدر شدید است که در نهایت حتا تکههای شاعرانهی متن نیز نمیتواند از بین ببردَش. کلِ اثر به لاشهای تبدیل میشود که هم بازیگران، هم مخاطبان را زیر سنگینی و آوارش دفن میکند. بهزعم من افشاریان در تمرین این فرم عجیب گاهی فراز و فرود دارد اما موفق میشود انهدامِ همهجانبهای را که مُردهگانِ جواناش در حالِ تجربهاش هستند بسازد. شگفتترین حرکت او بیزمانکردن اثر است و با این حرکت زمان را برای مخاطب هم نابود میکند، حتا زمانی که مخاطب با موبایلاش تکهای از نمایش را به شکلِ زنده تماشا کند. تماشای این نمایش پیچیده را پیشنهاد میکنم.