شیوا خنیاگر، بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: من در فصل اول «ستایش» حضور داشتم و 6 ماه سر صحنه این سریال بودم اما متأسفانه دستمزد من را به موقع ندادند و ماهها برای گرفتن دستمزدم دوندگی کردم و در نهایت حدود 9 ماه بعد دستمزدم داده شد و برای ادامه همکاری در فصل بعد قراردادی نوشته شد که کاملاً یک طرفه بود.
خنیاگر تصریح کرد: در این قرارداد نوشته شده بود که به هیچعنوان حق نداشتم گروه تصویربرداری را ترک کنم من نیز از آنجا که تجربه همکاری اول را با این گروه داشتم، از تهیهکننده خواستههایی داشتم که به توافق نرسیدیم و من نیز قرارداد دوباره را نپذیرفتم و در نهایت با وجود اینکه قرار بود کاراکتر من در ادامه سریال حضور داشته باشد، تصمیم گرفتند که این کاراکتر را زودتر بکشند و از بین ببرند تا نیازی به من نباشد.
وی افزود: امروز که با مردم درباره سریال «ستایش» صحبت میکنم اکثر افراد معتقد هستند که فصل اول سریال کافی بوده و کاش «ستایش» را تا اینجا بیدلیل ادامه نمیدادند و به قولی به سریال آب ببندند. امروز با ارتباطاتی که به وجود آمده مخاطبان بسیار آگاهتر هستند و وقتی امکان دسترسی به همه سریالهای روز دنیا مهیا شده و هر کس با دسترسی به اینترنت میتواند بهترین سریالهای روز دنیا را ببیند، نمیتوان مخاطب امروز را با مخاطب دیروز مقایسه کرد. مردم دیگر سریال خوب را از سریال بد تشخیص میدهند و نمیشود با هر اثری آنها را پای تلویزیون نشاند.
این بازیگر در ادامه گفت: در فصل سوم سریال «ستایش» میبینید که کاراکتر ستایش با وجود اینکه پیرتر شده نه تنها هیچ تغییری در صورتش رخ نداده بلکه چهره ستایش نسبت به فصل دوم جوانتر به نظر میرسد و این اتفاق عجیب که مورد انتقاد همه مخاطبان قرار گرفته با توجیهاتی از سوی عوامل سریال روبرو شده که به هیچعنوان قابل قبول نیست.
خنیاگر اظهار داشت: با توجه به شناختی که در حوزه گریم و چهرهپردازی دارم قبل از هر چیز باید بگویم که چهره نرگس محمدی به هیچعنوان قابلیت گریم شدن و تبدیل کردن وی به یک پیرزن مسن را ندارد و اصطلاحاً گریمخور نیست. اگر چهرهپرداز و کارگردان «ستایش 3» اصرار داشتند که چهره این بازیگر حتماً پیر باشد حداقل گریم صورت او دو الی سه ساعت در روز طول میکشید و در نهایت مشخص است که چنین دردسری را به جان نخریده و کلاً پیر کردن چهره این بازیگر را منتفی کردهاند چراکه پیر کردن چهرههایی که استخوانی نیستند بسیار سخت و زمانبر است.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «اغما» گفت: من از داریوش ارجمند تعجب میکنم که برای توجیه این عیب بزرگ در سریال میگوید امروز هر خانم مسنی میتواند با بوتاکس چین و چروکهای صورتش را رفع کند اما نمیخواهد به این نکته که مربوط به چهره بازیگر میشود اشاره کند و از طرفی توجیه آقای ارجمند به هیچعنوان منطقی نیست چراکه اگر به شخصیتپردازی نقش ستایش دقت کنیم میبینیم از خانمی مذهبی چون ستایش بسیار بعید است که اقدام به بوتاکس پوست صورتش کند و نکته دیگر این است که اصلاً زمانی که قصه سریال در آن روایت میشود مربوط به دورهای است که امکان بوتاکس پوست وجود نداشت.
خنیاگر در ادامه اظهار داشت: من از اولین بازیگرانی بودم که در این سریال انتخاب شدم و شاهد بودم که اولین انتخاب عوامل تولید «ستایش» میترا حجار بود اما نمیدانم در نهایت چه اتفاقی افتاد که میترا حجار در نقش ستایش حاضر نشد و در نهایت نرگس محمدی را انتخاب کردند. به نظر من عوامل تولید سریال «ستایش» که میدانستند قصه تا این زمان پیش میرود بهتر بود که از همان ابتدا در هنگام انتخاب بازیگران، فکری برای این موضوع میکردند و اگر همان میترا حجار در نقش ستایش حاضر میشد قطعاً امروز شاهد این وضعیت نبودیم.
این بازیگر گفت: همانطور که اشاره کردم قرار بود من در این سریال همچنان حضور داشته باشم ولی در نهایت تصمیم بر این شد که نقش من را از بین ببرند و با این حال امروز که فصل سوم «ستایش» پخش میشود شاهد بازخوردهای جالبی هستم. افراد بسیاری به من میگویند فصل اول را بیش از دیگر فصلهای این سریال دوست داشتند و بسیاری از مخاطبان حتی درباره نقش من نیز امروز اظهار نظر میکنند که چقدر رابطهای که با همسرش داشت دلنشین و دوستداشتنی بوده است. امروز که نتیجه کار این سریال را میبینم من نیز مثل اکثر مردم به این نتیجه رسیدهام که کاش «ستایش» در همان فصل اول تمام میشد و اینگونه ادامه پیدا نمیکرد.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «سینما و تلویزیون به شدت انحصاری شدهاند و ما تنها جمعی را میبینیم که در همه فیلمها و سریالها دور هم جمع شده و با هم یک اثر را تولید میکنند به همین دلیل در این وضعیت که تنها عدهای محدود از افراد جلوی دوربین میروند طبیعی است که تعداد زیادی از بازیگران خانهنشین باشند.
وی افزود: تا زمانی که مدیریتی برای کنترل این وضعیت تأسفبار وجود ندارد نمیشود به چیزی امیدوار بود. در تمام کشورهای دنیا اصنافی در بخشهای مختلف سینما وجود دارد که این اصناف وضعیت فعالیت اعضای خود را مدیریت میکنند. اگر ما یک صنف معتبر برای بازیگران داشتیم میتوانست مدیریت کند تا بازیگری چند سال بیکار نشود و بازیگری دیگر همزمان 4 فیلم بازی کند.
این بازیگر در ادامه گفت: ما نهادی صنفی با عنوان خانه سینما داریم که تنها از اعضای خود حق عضویت میگیرد و کار چندانی انجام نمیدهد و ساختاری دقیق و منسجم ندارد. واقعاً نمیشود از خانه سینما عملکردی را عنوان کرد که قابل دفاع باشد. سینماگران باید به فکر راهاندازی یک صنف متشکل از پیشکسوتان بازیگر باشند تا آنها بتوانند نظارتی بر این مسائل داشته باشند. اگر کارگردانها و تهیهکنندهها بدانند که دستوری برای استفاده از دیگر بازیگران صادر شده است قطعاً دیگر شاهد بیکاری بازیگرانمان نخواهیم بود و برای این اتفاق نیاز به همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد نیز هستیم.
بازیگر فیلم سینمایی «ازدواج صورتی» اظهار داشت: بازیگران بسیاری هستند که نزدیک به یک دهه از آخرین فعالیتشان میگذرد و باید از این وضعیت خارج شویم. من با سینما فعالیتم را شروع کردم اما الآن سالهاست که در هیچ فیلمی حضور نداشتم. از طرفی تلویزیون که یکی از متمولترین سازمانهای این کشور است به شدت اسپانسر محور شده و سرمایهگذارها هستند که خط و مشی تلویزیون را مشخص میکنند و اگر در این بین ما هم فیلم یا سریالی بازی کنیم دستمزدمان را به شکل اقساطی و هزار نوع بدقولی پرداخت میکنند. در آثار تلویزیونی مدیران تولید به شدت تلاش میکنند هزینه ساخت یک اثر بسیار کم باشد و حتی در هزینه شام و نهار نیز صرفهجویی میکنند اما در نهایت دستمزد بازیگر را با تأخیر پرداخت میکنند.
خنیاگر در ادامه تصریح کرد: برخی افراد، بازیگران سفارش شده سازمان صدا و سیما هستند و تلویزیون به افراد نگاه خودی و غیر خودی دارد و بازیگرانی مثل من که تلویزیون علاقهای به آنها ندارد معمولاً کم کار هستند. مسئولان تلویزیون به بازیگرانی مثل من علاقهای ندارند، من و امثال من بازیگرانی هستیم که از نظر آنها با معیارهای اسلامی در تضاد هستیم. من در سریال «بوی باران» نقشی که داشتم در 60 قسمت حضور داشت اما به دستوری که به نظر میرسد از مسئولان صدا و سیما صادر شده بود، تعداد بازی من در این سریال را به 20 قسمت کاهش دادند و از آنجا که قراردادهای ما قراردادهای ترکمنچای است و هیچ نفعی برای بازیگر ندارد معمولاً به هیچ یک از مطالبات حقوقیمان دسترسی نداریم.
این بازیگر اظهار داشت: نمیدانم چرا باید افرادی که حتی یک بار برای بازی در هیچ فیلمی قرارداد نبستهاند نقش اول فیلمها را بر عهده بگیرند؟ چرا کسی که در بازار آهن کار میکند یا ساختمانساز است تهیهکننده تلویزیون باشد؟ وقتی عدهای پولپرست به تلویزیون راه پیدا میکنند دیگر از این رسانه نمیتوان انتظار فرهنگسازی داشت. من در بسیاری از پروژههای تلویزیون به دلیل نبود بودجه متضرر شدهام. در سریالی به کارگردان فریدون جیرانی که دخترش طراح لباس بود، از من خواستند که به خاطر کمبود بودجه لباسهایم را سر صحنه بیاورم و در این سریال ساختمانی تخریب شد که لباسهای من زیر آوار ماند و نابود شد و در نهایت آرمان زرینکوب به عنوان تهیهکننده سه میلیون تومان به من پرداخت کرد و این نهایتاً ده درصد از ارزش واقعی لباسهایم بود.
وی در پایان گفت: متأسفانه بخش اعظمی از سرمایه در سریالهای تلویزیون در موارد بی اهمیت هزینه میشود و تهیهکنندهها و مدیر تولیدها که به شدت در هزینهها صرفهجویی میکنند و از سرویس ایاب و ذهاب، غذا، لباس و... کم میکنند تا کمتر هزینه کنند در نهایت برای پرداخت دستمزد عوامل، ماهها شاهد تأخیر در تسویهحساب هستیم.