به گزارش گروه روی خط رسانه خبرگزاری برنا، به نقل از روزنامه ایران، در هر دو مطلب یاد شده، یادآوری اصل 59 قانون اساسی یعنی همهپرسی از سوی رئیس جمهوری و انتقاد وی از تفسیر شورای نگهبان بر اصل 113 قانون اساسی، محور قرار گرفته و ذیل بحث در همین موارد دولت و رئیس جمهوری را متهم به دوقطبیسازی «همهپرسی- معیشت» و بیتوجهی به اوضاع اقتصادی کشور و تلویحاً ناکارآمدی کرده است. شریعتمداری نیت روحانی از اشاره به اصل همهپرسی را انجام رفراندوم درباره مذاکره با امریکا دانسته و نوشته است: «آیا جناب رئیس جمهوری از مردم شریف و پاکباخته ایران دعوت میکند که بیایند و در یک همهپرسی، نظر خود را درباره تسلیم شدن ذلیلانه به امریکا و اروپا و رژیم صهیونیستی و برخی حکام بیسر و پای عرب اعلام کنند؟! دعوت به این به اصطلاح رفراندوم اگر اهانت مستقیم به ملت نیست-که هست- پس چیست؟» در بخشی از گزارش کیهان هم آمده: «سخنان رئیس جمهوری درباره تعامل با دنیا در حالی است که ایران با همه کشورهای دنیا جز امریکا در تعامل است و در نتیجه از این سخنان تنها میتوان مذاکره و تعامل با امریکا را برداشت کرد.» کیهان با اعلام این حکم که اصل همهپرسی برای موارد صرفاً استثنایی کاربرد دارد، مدعی شده: «آقای روحانی تلاش کردهاند که تعداد اندک و کمشمار جمع خود را در حد و اندازه «یک جریان»! قلمداد کنند و سپس آن جمع بزرگنمایی شده را با تودههای عظیم ملت به رهبری امام امت برابر بنشانند.»
1) کیهان در حالی رئیس جمهوری را متهم به دوقطبیسازی کرده که شاهکار چند روز پیش خود و مقابل هم قرار دادن بخشهایی از زنان جامعه ایران به عنوان مصداق بارز دوقطبیسازی هنوز از اذهان پاک نشده است. روزنامهای که از سر خودحقپنداری به خود اجازه میدهد هر شهروندی را که مثل خود فکر نمیکند «قربانی» و احتمالاً گمراه بخواند، حالا یادآوری اصل قانونی همهپرسی- که اتفاقاً تأییدکننده جایگاه رفیع مردم در حل و فصل یک موضوع اختلافی و مهم است- را توهین مستقیم به مردم میداند! نمونه دیگری از این دو قطبیسازیها تیتر همین روزنامه (مقاومت 20 مذاکره صفر) بعد از آزادی نفتکش ایرانی در جبلالطارق است.
2) این روزنامه در حالی مصادیق اصل همهپرسی را در تفسیری برای موارد «صرفاً استثنایی» دانسته که در اصل 59 هیچ اشارهای به این حکم آقای شریعتمداری یعنی استثنا وجود ندارد؛ «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» کیهان و دیگر مخالفان این اصل قانونی میتوانند مدعی شوند هیچ مسأله بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در کشور وجود ندارد. اما نمیتوانند به بهانه استثناسازی یادآوری این اصل را هم برنتابند.
3) برخلاف آنچه این روزنامه مدعی شده که آقای روحانی تعداد اندک و کم شمار جمع خود را در حد و اندازه یک جریان قلمداد میکنند، به نظر میرسد واهمه اصلی مخالفان رفراندوم اتفاقاً هم منطق قوی و قانونی طرفداران همهپرسی و هم پشتوانه اجتماعی آن است. در غیر این صورت اگر مردم به زعم مخالفان دولت همه درگیر مسائل معیشتی و اقتصادی هستند و رفراندوم دغدغه آنها نیست، چه باک از طی طریق قانونی یک اصل قانون اساسی. آقای شریعتمداری و همفکران ایشان اگر تصور میکنند منظور روحانی از طرح رفراندوم مذاکره با امریکاست و طرفداران این موضوع هم تعداد اندکی بیش نیستند و قاطبه مردم رویکرد روزنامه کیهان را در سیاست خارجی دنبال میکنند، چرا یک بار برای همیشه با برگزاری یک رفراندوم تکلیف را مشخص نمیکنند تا مردم جریان به زعم آقای شریعتمداری «تسلیم طلبان» را به حاشیه برانند. نتیجه چند انتخابات اخیر اتفاقاً عکس ادعای کیهان را نشان میدهد و تأییدکننده این مهم است که اکثریت مردم در سیاست خارجی به دنبال تقابل نیستند و رویکردهای تعاملی را انتخاب کردهاند و البته رویکردهای تقابلی از جنس آنچه حسین شریعتمداری دنبال میکنند را راهبرد «مقاومت» نمیدانند.
4) آقای شریعتمداری دولت را متهم به ناکارآمدی در مدیریت کشور و مشخصاً حوزه اقتصادی کرده بدون آنکه اشاره کند وضعیت به وجود آمده بعد از خروج امریکا از برجام و اعمال فشارهای خارجی بوده است. بعید است کیهانیان واقعیات حاکم بر کشور را ندانند اما به نظر میرسد با فرافکنی همه مشکلات موجود را به گردن دولت میاندازند تا شاید در انتخابات پیش رو نمدی برای خود بسازند. نگاهی به مدیریت دولت و شاخصهای اقتصادی تا سال 96 و قبل از خروج امریکا از برجام نقض کننده ادعاها و حملههای مخالفان به دولت است. اگر آقای روحانی به زعم آقای شریعتمداری طرفدار گفتوگو با امریکاست و جریان کیهانی مخالف چنین گفتوگویی است، باید شفاف تبعات این عدم گفتوگو و اعمال فشارهای کاخ سفید هم برای مردم توضیح داده شود.
در حال حاضر ایران ظرفیت فروش حداقل 2 میلیون بشکه نفت در روز را دارد. این مقدار به قیمت بشکهای 60 دلار مبلغی حدود 120 میلیون دلار در روز میشود که بنا بر سیاستهای نظام و فشارهای امریکا، ایران از آن محروم شده است. آقای شریعتمداری حتماً اذعان دارد که تزریق این مقدار درآمد به کشور حتماً بخش زیادی از دغدغه وی برای معیشت مردم را جبران خواهد کرد. ایشان همچنین مدعی شده است که ما در حال حاضر با همه کشورهای دنیا بجز امریکا تعامل داریم. آقای شریعتمداری! چند کشور دنیا در حال حاضر نفت ما را میخرند؟ چند کشور دنیا با ما تبادلات بانکی و مالی دارند؟
5) کیهان سخنان روحانی در نشست خبری خود درباره تفسیر شورای نگهبان از اصل 113 قانون اساسی را نیز به مثابه تخریب نهاد انقلابی از سوی رئیس جمهوری خوانده است. حسن روحانی دو سال دیگر بیشتر میهمان پاستور نیست و لذا به نظر میرسد طرح چنین مباحثی فراتر از موضوع جناحی و معطوف به همان مسائل و مواردی است که به گفته روحانی 41 سال است لاینحل مانده است. موضع انتقادی نسبت به تناسب اختیارات رئیس جمهوری با مسئولیتها و تفسیر شورای نگهبان آیا فقط مختص حسن روحانی اعتدالی است یا سیدمحمد خاتمی اصلاحطلب و محمود احمدینژاد اصولگرا هم چنین برداشتهایی را داشتند؟ این بحث دامنه درازتری دارد تا جایی که به دوران ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب هم میرسد. حضرت آیتالله خامنهای در دوران ریاست جمهوری خود فراتر از این بحثها به دنبال تأسیس دفتر ویژه بازرسی در ریاست جمهوری بودند برای نظارت بر اجرای قانون اساسی ذیل همین اصل 113 قانون اساسی.
6) در نهایت باید خطاب به آقای شریعتمداری گفت بیان واقعیات حاکم بر کشور نیاز به اتاق فکر و توهم توطئه ندارد. این اختلافنظرهایی که کیهانیان با دولت روحانی دارند و به نظر نمیرسد نقطه پایانی هم بر آنها باشد، اتفاقاً خود مصداق همان سخن رئیسجمهوری است که برخی مسائل در 41 سال گذشته همچنان ادامه یافته و به راهحلی نرسیده است. چه معیاری بهتر و محقتر از مردم که خود درباره برخی از این مسائل و بر اساس اصل 59 قانون اساسی اظهارنظر کنند. کیهانیان اگر برهان قاطعی میداشتند، این همه از طرح رفراندوم واهمه نداشتند.