صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

شهرهای جنوب فارس تفرجگاه متکدیان غیر ایرانی

۱۳۹۸/۰۷/۲۸ - ۱۸:۱۹:۰۵
کد خبر: ۹۱۷۹۸۳
در حالی زیر پوسته شهرهای جنوب فارس، صدای ناله های بی رمق دختران بی دست متکدی اتباع غیر ایرانی بی مقدمه نواخته میشود که مسئولین امر در گرمای سوزان مهر ،جنوب به خواب زمستانی رفته اند و شهرهای جنوب فارس تفرجگاه متکدیان شده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا از فارس، در پشت هیاهوی دولت مردان برای حذف چهار صفر از پول کشور، پول ملی در جیب متکدیان غیر ایرانی است و از چرخه اقتصاد و گردش پول کشور بی سر و صدا خارج میشود؛ تریبون به دستان نیز با بیان اینکه «معضلات اجتماعی کشور در دست کنترل است» بذر امید واهی بر چهاردیواری اندیشه مردم میکارند و وقتی به جد این موضوع به گزینه های روی میز معضلات اجتماعی تبدیل میشود آن را همانند روغن ریخته نذر دیگری میکنند!
نکته جالب تر اینجاست که درست در زمانی که مرغ افسار پاره کرد، دلار کمر مردم را دولا و رب گوجه رخ خانواده ها را سرخ، تورم نه تنها بر متکدیان تأثیر نگذاشت بلکه نقدینگی جیب های آنها را از دولت مردان پر رونق تر و بازار کاسبی شان را داغ تر کرد.
 متکدیان غیر ایرانی با به کار گیری تکنیک های مختلف، شخم زدن عواطف زنانه و بیان جملاتی مانند « به بهشت نمیروید مگر اینکه به متکدیان کمک کنید»، «اگر به ما کمک کنید دعای خیرمان در حقتان معجزه میکند» و ... ضمن تحریک افکار عمومی در جهت کمک به خود، در برخی از موارد به گرفتن پول تنها اکتفا نمیکنند و خواستار خرید مواد و اقلام مختلف هستند.
علاوه بر این با وجود اینکه مردم جنوب فارس از گویش محلی برخوردار هستند اما متکدیان غیر ایرانی نه تنها میتوانند به درستی آن را بفهمند بلکه میتوانند به این گویش حرف نیز بزنند؛ که این به نوبه خود نشان دهنده طویل بودن مدت زمان سکونت آنها در شهرهای جنوب فارس و عدم نظارت نهادهای مسئول برای جمع آوری آنهاست.

در بازدیدهای میدانی از مراکز خرید جنوب فارس با متکدیان کم سن و سالی مواجه شدیم که با دست قطع شده به تکدیگری مشغول بودند؛ شدت جراحات وارد شده بر پیکره آنان، رخ رنگ پریده، تب، و سرباز بودن زخم های آنها از قطعی عضو در مدت زمان نچندان دور و عدم رخ دادن این حادثه جگرخراش خارج از مرزهای ایران، گواهی میداد.
 یکی از این متکدیان بی دست که به نظر میرسید حتی ۱۴ بهار از زندگی خود را طی نکرده است میگوید: «اگر دست خالی برگردیم دعوایمان میکنند» و وقتی با پیگیری جدی که چه کسی شما را دعوا میکند؟! چه اتفاقی برای دستانت افتاده؟! شما اهل کجا هستید و چگونه از مناطق جنوب سردرآورده اید؟! در سیاهی شب پا به فرار میگذارد و فردا دیگر اثری از وی پیدا نمیشود.
آنچه که اذهان عمومی را به خود مشغول میکند حضور و غیاب ناگهانی این متکدیان در طول شبانه روز است؛ به راستی چه کسی یا چه کسانی مسئول ایاب و ذهاب این متکدیان هستند؟! آینده دختران مهمان و بی دست سرزمین ما چه میشود؟! چه سرنوشتی در کمین کودکان و نوزادان متکدی زاده ای که هنوز قدرت راه رفتن در عضله آنان دمیده نشده نشسته است؟! این متکدیان از مرزهای قانونی وارد کشور شده اند؟! سکوت دولت مردان و نهادهای مسئول با چه تلنگری شکسته میشود؟! و ...
پرسشهای فوق بیش از چند دهه است که نظرات، تحلیل ها، پیشنهادات و دیدگاههای متفاوتی در خصوص آنها ارائه میشود اما هنوز در پاسخ آنها موفقیتی حاصل نشده و عوامل موثر بر کاهش آنها نیز در مرحله اجرا با نواقص و ضعفهای فراوان روبه رو شده است.
نظر شما