قبل از ورود به بحث لازم میدانم مقدمهای را در این باب ذکر کنم. بر اساس اصول مطرح در علم مدیریت رفتاری هر تغییر رفتاری در فرد در ابتدای امر نیازمند تغییر در دانش او است. قطعا انسان تا زمانی که نداند که بین وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب رفتاری او فاصلهای وجود دارد اقدام به اصلاح رفتار خود نخواهد کرد و یا در خوشبینانهترین حالت احساس به تغییر رفتار نخواهد داشت. لذا آغاز هر تغییری با کسب دانش نسبت به لزوم آن تغییر همراه است. از ثمرات کسب و تعمیق دانش، تغییر در باورها و نگرشها است. با ورود اطلاعات به سیستم پردازش ذهنی انسان و تعامل با نظام ارزشی حاکم بر او قضاوتهایی درونی شکل میگیرد که این قضاوتها میتوانند منجر به ایجاد تغییراتی در رفتار فردی و شخصی او شود و از آنجا که کمال انسان در گرو زیست و تعامل با محیط پیرامونی و جامعه خود است لذا حاصل جمع این تغییرات فردی در یک اجتماع منجر به تغییر گروهی انسانها و بعبارتی دیگر تغییر اجتماعی میشود. با نگاهی گذرا به تاریخ تمدن بشری ملاحظه میشود که از زمان خلقت انسان کلیه پیامبران این رسالت را داشتند تا از طریق به کارگیری مبانی معرفت شناسی انسان را به یک جهان بینی الهی برسانند تا سعادت دنیوی و اخروی او را رقم بزنند و در این بین از ابزارهای مختلفی نیز بهره گرفتند.
این ابزارها چیزی نیستند جز رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب که هرکدام در قالبهای گوناگون به عرصه ظهور پیوستند. در قرآن کریم نیز خداوند متعال در آیه ۲۳ سوره ملک، به زیبایی به سه رسانه اصلی اشاره فرموده و میفرماید: “وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ قَلیلاً ما تَشْکُرُونَ”. در باب دو رسانه شنیداری و دیداری که بحثهای مفصلی شده است اما “افئده” که بنده از آن به رسانه باطنی یاد میکنم در علوم امروزی چندان بدان پرداخته نشده است. از لفظ “افئده” و “فواد” در چهار آیه دیگر از قرآن (مومنون؛ ۷۸، نحل؛ ۷۸، سجده؛ ۹، اسراء؛ ۳۶) نیز در کنار سمع و بصر استفاده شده است. در واقع اینگونه باید گفت که خداوند دو جریان شناختی را برای انسان تعبیه کرده است. جریانی که از طریق حواس پنجگانه و با مدیریت مغز اطلاعات دریافتی را پردازش کرده و منجر به شناخت میشود و جریان دیگری که از طریق یک حس ماوراءالطبیه اطلاعات را دریافت و شناخت را حاصل میکند که در اینجا فرصت بحث پیرامون آن نیست.
حال اگر از منظر همین مقدمهای که عرض کردم به بیانیه گام دوم انقلاب نظر کنیم به صراحت میبینیم که رهبر بزرگ انقلاب به نحوی دقیق و عالمانه مسیر تغییر رفتار اجتماعی را بطور خلاصه در این بیانیه به تقریر درآورندهاند. ایشان در بخش اول بیانیه ابتدا شروع انقلاب، چالشها و دستاوردهای اصلی و مهم آن را به طرز خلاقانه و هنرمندانهای با قلم شیوای خویش بصورت حکایتوار به تصویر کشیدهاند که در واقع هدف ایشان از این اقدام ایجاد و انتقال دانش و آگاهی نسبت به چیستی انقلاب و فراز و فرودهای طی شده در این چهل سال به ملت ایران است تا بدانند و آگاه شوند که برای رسیدن به جایگاه فعلی چه مسیری گذرانده شده است. ایشان همچنین با اشاره به ظرفیتها و فرصتهای استفاده نشده توسط کشور و ملت، نسبت به فاصله بین وضعیت موجود و مطلوب هشدار دادهاند تا از این طریق نگرش و باور مردم و به ویژه جوانان را که یکی از این سرمایههای اصلی نظام هستند تغییر دهند. ایشان در بخش دوم بیانیه وارد فاز عملیاتی تغییر رفتار شدهاند و با طرح هفت بعد اصلی نیازمند تغییر رهنمودها و توصیههایی را ارائه میدهند. با غور در این هفت بعد که شامل علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن و در آخر سبک زندگی است به راحتی میتوان به اولویتهایی که یک جامعه برای گذار به وضعیت مطلوب نیاز دارد پی برد که رهبر عزیزمان با هوشمندی خاص آنها را تعیین و تبیین کردهاند.
حال سوال این است که رسانه در این بین چه نقشی دارد؟ همانطور که در اول صحبتها اشاره کردم اولین نقش رسانهها در زمینه بیانیه گام دوم انقلاب “اطلاعرسانی و دانش افزایی” در مسیر تغییر نگرش ملت است. صاحبان رسانهها باید با سرلوحه قرار دادن بخش اول این بیانیه محتوایی تولید و عرضه کنند که دقیقا تمامی محورهای مطرح در این بخش را بصورت ملموس و مشهود به سمع و بصر مخاطبان که همان ملت ایران است برساند. زیرا امروزه پارادایم تبلیغی حاکم در سراسر جهان مثل زمانهای گذشته نیست که صرفا از طریق رسانههای انبوه و ارتباطات یک طرفه و یا حتی دو طرفه برای تبلیغ استفاده شود. بلکه با پیشرفت تکنولوژی دیجیتال، با تغییر پارادایم تبلیغی به سوی تبلیغ حسی و مبتنی بر تجربه با تأکید بر ارتباطات چند طرفه مواجه هستیم. یعنی اگر میخواهیم دانش و نگرش مخاطب خود را تغییر دهیم لازم است که با بهرهگیری از تاکتیکها و تکنیکهای مطرح در پارادایم تبلغ حسی یا حسگرا تمامی حواس مخاطب خود را از طریق ارایه خلاقانه محتوا در هر یک از محورهای مورد اشاره این بیانیه و با توجه به اقتضائات رسانه مورد استفاده درگیر کنیم.
اما در بخش دوم بیانیه که دربرگیرنده توصیههای مقام معظم رهبری در ابعاد هفتگانه تغییر است رسانهها از نظر بنده “نقش تخصصی” دارند. یعنی رسانه جدای از اطلاعرسانی و آگاهسازی، خود نیز در تحقق و عملیاتی کردن هر یک از این ابعاد بصورت ویژه نقش ایفا میکند. برای مثال، امروزه دیگر کسب علم و دانش تنها از طریق کتابخانه و یا شرکت در کلاسهای حضوری حاصل نمیشود بلکه با پیشرفت فناوری دیجیتال شما میتوانید با در اختیار داشتن ابزارهای الکترونیکی همچون رایانههای شخصی و اتصال به اینترنت نه تنها به تمام کتابخانههای جهان دسترسی داشته باشید بلکه در کلاسهای آموزشی در آن سوی مرزها نیز شرکت کنید بدون اینکه نیازی به جابجایی مکانی داشته باشید. میتوانید با دیدن فیلمهای معناگرا یا سخنرانیهای بزرگان دین معنویت و اخلاق را در خود تقویت کنید. از طریق امکانات و فرصتهایی که رسانههای دیجیتال فراهم آوردهاند امروزه به راحتی میتوان با تولید محتوا و تبلیغ کسب درآمد کرد و یا کالاها و خدمات خود را نه تنها در داخل کشور بلکه در خارج از کشور با سرعت و حجم بیشتری عرضه نموده و منجر به شکوفایی اقتصادی شد. رسانهها میتوانند با ایفای وظایف نظارتی فساد را در بدنه نظام کشف و با افشای آن در مسیر تحقق عدالت اجتماعی قدم بردارند. با بهرهگیری از اصل آزادی بیان که در حوزه ارتباطات و رسانه مطرح است و همچنین افزایش توان فناوری دیجیتالی در داخل و کاهش وابستگی به خارج و مانورهای نظامی رسانهای استقلال، آزادی و عزت ملی خودمان را به رخ جهانیان بالاخص استکبار جهانی کشیده و دندان طمع آنها را نسبت به تمامیت ارضی ایران از بیخ و بن بکشیم. با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات که در واقع زیرساخت اصلی همه رسانهها محسوب میشود میتوان روابط خارجی بهینهتری برقرار کرد. و در آخر اینکه رسانهها با پیشرفتهای روزافزونی که با آنها مواجهاند جزو لاینفک زندگی بشری شدهاند به نحوی که روز به روز شرایط به سمتی پیش میرود که حتی تأمین کوچکترین نیازهای انسان بدون واسطهگری رسانهها یا امکانپذیر نخواهد بود و یا تحقق آن دشوار خواهد شد. لذا فرهنگ سازی در رابطه با نحوه بکارگیری رسانهها به گونهای که خود منجر به آسیبهای فردی و اجتماعی نشوند از دیگر وظایف مهم رسانهها در جهان به شدت رسانهای شده امروز میباشد.
دکتر بهزاد حسن نژاد کاشانی
دکترای مدیریت رسانه و مدرس دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)