صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

ماراتن ایران و آمریکا در میدان تحریم‌ها؛

چه چیزی مسیر دور‌ زدن تحریم‌ها را سنگلاخی‌ترکرده است؟

۱۳۹۸/۰۹/۱۸ - ۱۶:۰۰:۴۰
کد خبر: ۹۳۴۲۹۰
روزنامه همشهری در طی یادداشتی با اشاره به کارزار اقتصادی آمریکا علیه ایران، می نویسد: نوع رویارویی مخالفان دولت با شرایطی است که به‌خوبی از جزئیاتش باخبرند ولی صرفا برای بهره‌برداری سیاسی و جناحی، حاضرند با بستن چشم خود روی منافع ملی، عملکرد دولتمردان را در مواجهه تحریم‌ها ضعیف نشان بدهند، عجیب است.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، مریم جمشیدی در مورد نوع رویارویی مخالفان دولت می‌نویسد: «همین تحریم‌ها در دوره احمدی‌نژاد هم بود؛ آن‌موقع چطور راه غلبه بر آنها فراوان بود ولی الان نه؟»؛ «اصلا مگر تحریم‌ها چیز جدیدی دارند؟» این نمونه جملات، بخشی از مطالبی است که لابه‌لای سخنان افراد و مطالب رسانه‌های مخالف دولت وجود دارد. اما واقعیت چیست و در پاسخ به این سؤال، چه باید گفت؟ گزاره صحیح برای پرسش مذکور به‌طور خلاصه این است: ماهیت تحریم‌ها همان ماهیت قبلی است، اما راه دورزدن تحریم‌ها سخت‌تر شده؛ چرا‌که راه‌های فرار از تحریم‌ها در دولت اسبق، شناسایی شده‌اند و دشمن، در شناسایی آنها متبحرتر شده و تخصصی‌تر عمل می‌کند.
تحریم برای ایران مولود تازه‌ای نیست. اگر قرار باشد سن و سالی برای عمر تحریم‌هایی که علیه ایران به اجرا درآمده‌ درنظر بگیریم، باید گفت که وارد دهه چهارم عمر خود شده است. ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، درگیر تحریم‌هایی شد که سال به سال از شدت بیشتری برخوردار می‌شدند و دامنه آنها افزایش می‌یافت. ملموس‌ترین تحریم‌ها با ممنوعیت خرید تسلیحات نظامی پیشرفته در آن دوران شروع شد؛ این در حالی بود که نیروهای صدام پیشرفته‌ترین تجهیزات و امکانات جنگی را از غرب دریافت می‌کردند. در چنین شرایطی مسئولان وقت کشور، باید کاری می‌کردند و تامین نیازها از بازار آزاد، نخستین راهکار بود. رفیق‌دوست به‌عنوان یکی از متولیان، درباره نخستین‌باری که مجبور شد با تحریم‌ها دست‌وپنجه نرم کند، در گفت‌وگو با سایت برهان در سال91 چنین گفت: «وقتی برای نخستین‌بار تصمیم گرفتم برای سپاه اسلحه و مهمات تهیه کنم، ابتدای کار مجبور شدم به 2کشور قناعت کنم: بلغارستان و کره‌شمالی. کره‌شمالی چندان در تحریم‌های غرب شرکت نکرد، اما بعد از مدتی بلغارستان به ما گفت مستقیما به شما اسلحه نمی‌فروشم. به همین‌خاطر مجبور بودم به لیبی بروم تا با عده‌ای از افسران لیبی به بلغارستان برویم. بلغارها می‌گفتند حاضریم بفروشیم، اما از شوروی می‌ترسیم. لیبی مهمات را بخرد و به شما بدهد. لیبی آنها را می‌خرید و به ما می‌فروخت. ما هم به کشتی می‌گفتیم این اسلحه‌ها را به جای آفریقا بیاور ایران.»
این راهکار که به‌اصطلاح به «دور‌زدن تحریم‌ها» مشهور است، روشی است که در عرصه‌ها و مقاطع مختلف به آن توجه شده و در طول این سال‌ها توانسته رویکردی مؤثر برای کاهش تأثیرات تحریم‌هایی باشد که از سوی غرب علیه ایران اجرا شده است. تحریم‌هایی که اگرچه طبق ادعای مسئولان غربی، نظام سیاسی ایران را هدف قرار داده و مردم، طرف آنان نیستند، اما آنچه واقعیت مسلم است اینکه، تحریم‌ها دقیقا معیشت و رفاه مردم ایران را هدف گرفته‌ و این موضوعی است که اگرچه آمریکایی‌ها همواره سعی داشتند آن را تکذیب کنند تا بدین‌ترتیب زیر بار پذیرش این موضوع که مردم ایران نیز از این تحریم‌ها آسیب می‌بینند، نروند، اما خود به خوبی آگاهند هدف اصلی آنان از تحریم‌ها فشار‌آوردن به ملت‌ها‌ست که اگر اینطور نبود، به‌عنوان نمونه، خرید قطعات هواپیما را تحریم نمی‌کردند. با تمام این احوال، تنها اقرار غیررسمی مسئولان غربی به هدف اصلی ولی پنهانی خود، گزارشی بود که زمستان1390 روزنامه واشنگتن‌پست منتشر کرد و در آن به نقل از یک مقام رسمی ارشد آمریکا اعتراف شده بود که هدف دولت آمریکا در اعمال تحریم‌ها علیه ایران، تضعیف نظام این کشور از طریق تحریک و برانگیختن نارضایتی عمومی در ایران است.

راهی برای دورزدن تحریم‌ها
سیاست آمریکا درخصوص تحریم‌ها، با رفتن و آمدن دولت‌ها تغییر نکرد و فهرست تحریم‌ها نه‌تنها کوتاه‌تر نمی‌شد، بلکه به فراخور شدت تنش‌ها بین 2کشور، تنوع و تعداد آنها رشد می‌کرد؛ چراکه در طول این سال‌ها آمریکا در کار خود یعنی تعیین و اعمال تحریم‌هایی که به‌زعم آنان در راستای تحقق هدفشان تعریف می‌شد، کاملا خبره شده بودند. البته ایران نیز در دورزدن تحریم‌ها خبره شده بود و در هر مقطعی راهی برای برون‌رفت از موقعیت تحمیل‌شده از سوی واشنگتن پیدا می‌کرد. مثلا تا سال91 برای اینکه بتواند نیازهای خود را تامین کند، پرچمی غیر از پرچم ایران روی کشتی‌ها نصب می‌شد. استفاده از پرچم پاناما متعارف‌ترین راهکار در دنیا به‌شمار می‌آید. این موضوعی بود که علی صفر‌علی، مدیرعامل وقت کشتیرانی بنیاد در گفت‌وگو با یکی از خبرگزاری‌ها به آن اشاره کرد: «هم‌اکنون حدود 50درصد از حمل کالا و بار وارداتی به کشور از طریق کشتی‌ها با پرچم خارجی به ایران انجام می‌شود... زیرا به‌دلیل تحریم‌های ناعادلانه کشور از سوی سازمان ملل و فشار آمریکایی‌ها بر طرف‌های خارجی کشتیرانی‌ها مبنی بر عدم‌کار با کشتی‌های با پرچم ایران، نمی‌توانیم پرچم ایرانی روی تمام کشتی‌های خود داشته باشیم، از همین‌رو بیشتر کشتی‌های ایرانی هم‌اکنون پرچم‌های آزاد را برگزیده‌اند.»
این روش اگرچه به‌خاطر استفاده از واسطه، باعث افزایش هزینه‌ها می‌شد، اما به هر حال راهی بود برای اینکه بتوان از موانع عبور کرد و اثرات تحریم‌ها را کاهش داد. دولت احمدی‌نژاد برای فروش نفت نیز در کنار این راهکارها به فکر استفاده از افرادی همچون بابک زنجانی و امثال او افتاد. اینها نمونه راه‌حل‌هایی برای برون‌رفت از تحریم‌ها بود که دولت دهم به آن مراجعه کرد و البته همان سال91 برخی از این راه‌حل‌ها مورد شناسایی آمریکا قرار گرفت برای همین، درصدد مسدودکردن مجراهای ایجادشده برای دورزدن تحریم‌ها توسط تهران برآمدند. همان سال بود که حتی خبرگزاری‌های خارجی به رصد اقدامات ایران پرداختند و خبرگزاری رویترز نخستین‌بار خبری از دل اقیانوس‌ها مخابره کرد مبنی بر اینکه کشتی‌های ایرانی با پرچم کشورهای دیگری تردد می‌کنند و نفت خود را می‌فروشند.

خروج از برجام و اجرای دوباره تحریم‌ها
با تغییر دولت‌های ایران و درپی رویکردی که حسن روحانی با تایید مقامات عالی کشور برگزید، برجام به امضای اعضای‌1+5 متشکل از آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان رسید و کلیه تحریم‌های بین‌المللی علیه تهران لغو شد. حالا به‌رغم شناسایی راهکارهای دولت دهم توسط آمریکا، دیگر نیاز به یافتن جایگزین برای راهکارهای لورفته‌ای که به کمک آنها اثر برخی تحریم‌ها کمرنگ می‌شد، نبود. اما این روند، یک سال بیشتر ادامه نداشت و با خروج یکجانبه رئیس‌جمهور آمریکا از برجام، کاخ سفید مجددا اعمال تحریم‌ها علیه ایران را آغاز کرد. آنچه ترامپ را امیدوارتر از همتایان قبلی‌اش برای اجرای طرح می‌کرد، تیمی بود که برای تعیین حفره‌های تحریم‌هایی که در سال1389 تا 1391 اجرا می‌شد، مشخص کرد. اعضای این تیم موظف بودند حتی کوچک‌ترین تحرکات تجاری را در دنیا رصد کنند و اگر کوچک‌ترین ارتباطی بین شرکت‌های مختلف با ایران «حدس» زده می‌شد، ‌اقدام به اعمال فشار بر آن شرکت خارجی می‌کردند.
مسئول این تیم، برایان هوک، رئیس گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا‌ست که بارها تأکید کرده افزایش فشار بر ایران مطابق با خواست و سیاست دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری این کشور است. هوک و همکارانش از تهدید کشور پاناما گرفته تا تطمیع ناخدای کشتی‌ «آدریان دریا۱»، هرکاری می‌کنند تا به هدفشان دست یابند.
در همین راستا رویترز گزارش داد دولت پاناما تحت فشار آمریکا مجوز دریانوردی با پرچم این کشور را از کشتی‌هایی که تحریم‌های آمریکا را دور می‌زنند، پس گرفته است. همچنین در ماجرای تحریم کشتی ایرانی «آدریان دریا» یا همان «گریس۱ پیشین»، طبق گزارش فایننشیال‌تایمز، برایان هوک چند روز قبل از این اقدام، ای‌میلی به ناخدای هندی این کشتی می‌فرستد که حامل بیش از 2میلیون بشکه نفت بود. او پیشنهاد داده بود چندین میلیون دلار پول می‌دهد و در ازای آن می‌خواهد تا ناخدا، نفتکش ایرانی را به کشوری منتقل کند که ایالات متحده امکان توقیف آن را داشته باشد.

مبارزه برای رسیدن به هدف
تحریم‌های آمریکا صرف‌نظر از نفت، مثل قبل بخش پتروشیمی، صنایع فلزی و فلزات گرانبهای ایران را نیز مورد هدف قرار داده است که البته متولیان مربوطه نیز متناسب با هر اقدام، برنامه‌ای برای فائق‌آمدن بر موانع ایجادشده تمهید می‌کنند. با این حال، سخت‌بودن کار در این دوره، چیزی نیست که ناظران سیاسی داخلی از آن آگاه نباشند. همه مقامات کشور درباره اینکه آمریکایی‌ها از طریق کارزار اقتصادی علیه ایران وارد جنگ اقتصادی شده‌اند، کوچک‌ترین تردیدی ندارند؛ همچنین خوب می‌دانند که بنا بر تجربه‌های قبلی کاخ سفید و تمرکزی که تیم در نظر گرفته شده توسط ترامپ روی همه جزئیات دارد، نتیجه این رصدها برای کاخ سفید رضایت‌بخش است. موید این ادعا نیز اظهارات چندی قبل هوک است که گفت: «رئیس‌جمهوری آمریکا از فشارهایی که ما بر ایران وارد می‌کنیم، کاملا رضایت دارد.»
هدف اصلی آمریکا همانطور که در ماه‌های اخیر بی‌محابا اظهار کرده‌اند، وادار ساختن ایران به پذیرش مذاکره بر سر یک توافق هسته‌ای جدید است؛ توافقی که مقامات عالی کشور به صراحت اعلام کرده‌اند حاضر به پذیرش آن نیستند و تأکید می‌کنند ترامپ باید به برجام که یک توافق بین‌المللی است، بازگردد تا امکان مذاکرات سابق مجددا برقرار شود. با وجود این، از یک‌سو آمریکا برای رسیدن به هدف خود، با تجربه‌هایی که از دوره‌های قبلی اعمال تحریم‌ها به‌دست آورده، به‌دنبال قطع کامل صادرات نفت ایران بدون جهش بهای نفت است و از سوی دیگر، ایران که او هم در طول این سال‌ها در نحوه مواجهه با تحریم‌ها توانمند شده، بیکار ننشسته و با بسته‌شدن یک راه، به سراغ راه دیگری می‌رود. اما چیزی که در این میان عجیب است، نوع رویارویی مخالفان دولت با شرایطی است که به‌خوبی از جزئیاتش باخبرند ولی صرفا برای بهره‌برداری سیاسی و جناحی، حاضرند با بستن چشم خود روی منافع ملی، عملکرد دولتمردان را در مواجهه تحریم‌ها ضعیف نشان بدهند. واقعیت آن است که دولت تمایل نداشته و ندارد تجربه مفسده‌بر‌انگیز اقدامات افرادی همچون بابک زنجانی به بهانه فائق‌آمدن بر تحریم‌ها تکرار شود و در عین حال، برای اینکه اقداماتش لو نرود، ‌ناگزیر از سکوت درباره تمهیداتی است که برای عبور از مسیر سنگلاخی تحریم‌ها می‌یابد؛ مسیری که حتی تامین اقلام دارویی، پزشکی و کشاورزی را هم که آمریکا مدعی است تحریم نیستند، با مشکل روبه‌رو کرده است چرا‌که راه‌های تامین این اقلام، به موانع عدیده‌ای ختم می‌شود که تیم برایان هوک ایجاد کرده است. در واقع در شرایطی که تیم مستقر در وزارت خارجه آمریکا با استفاده از تجربه‌های قبلی‌شان، با ذره‌بین همه روزنه‌ها را رصد می‌کند، ضروری است اگر نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم مرهمی بر زخم تحریم‌ها باشیم، گزینه نمک‌بودن را هم انتخاب نکنیم تا کشور بتواند از این مرحله به سلامت عبور کند.

به نقل از همشهری

 

نظر شما