صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

جزییات پنهان و فراموش شده در طرح رتبه‌بندی معلمان

۱۳۹۸/۰۹/۱۹ - ۰۷:۰۱:۰۰
کد خبر: ۹۳۴۳۲۴
«از آغاز واریز کمک ‌هزینه معیشتی دولت به حساب شهروندان، کم‌کم معلمان بسیاری متوجه شدند که گویا واریزها از روی نام آنها پریده و سراغ سایرین رفته است.»

به گزارش خبرگزاری برنا؛ «طرح رتبه‌بندی معلمان در سه، چهار سال گذشته تبدیل به یکی از سوالات همیشگی خبرنگاران در مواجهه با وزیران و مدیران مختلفی شد که در این مدت به وزارت آموزش و پرورش آمده و رفته‌اند. حالا عاقبت به منظر می‌رسد که این طرح در آستانه اجرا قرار گرفته و خبر و جزییاتش در دو هفته گذشته بارها و بارها از زبان وزیر و معاونانش در رسانه‌ها اعلام شده است. در سوی دیگر این خبر هم معلمانی هستند که در انتظار طرح مانده‌اند و البته این انتظار آن قدر طولانی شد که حالا عدد و رقم‌های تعیین ‌شده برای رتبه‌های مختلف هم نتواند انگیزه خاصی در آنها ایجاد کند. آموزش و پرورش می‌گوید که بین ۲۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان بر اساس رتبه‌های مختلف به حقوق معلمان افزوده می‌شود و البته هنوز کسی نمی‌داند، کفه این افزایش حقوق چقدر به سمت ۲۰۰ و چقدر به سمت ۷۰۰ هزار تومان سنگینی خواهد کرد. با این حال بحث افزایش حقوق و ایجاد انگیزه با نرخ ریال تنها یکی از ابهامات و انتقاداتی است که به طرح وارد است. با وجود این که سال‌هاست، موضوع رتبه‌بندی مطرح است اما اعلام آن با سرعت و با برخی کلی‌گویی‌ها سبب شده تا معلمان به‌جای جواب به سوالات بیشتری برسند. محمودرضا اسفندیار، کارشناس حوزه آموزش و محمدرضا نیک‌نژاد، آموزگار برخی از این سوالات را در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح کرده‌اند.

«در طرح رتبه‌بندی معلمان تناقضاتی دیده می‌شود و ابهاماتی داریم که هنوز پاسخی برایش نیست.» محمودرضا اسفندیار، یکی از نمونه ابهامات موجود را در وضعیت رتبه‌بندی افراد نزدیک به سن بازنشستگی می‌داند: «سوال اینجاست که افراد با سابقه بالا مثلا بالاتر از ۲۴ سال به‌خصوص کسانی که در سال پایانی منتهی به بازنشستگی هستند و دو، سه سال قبلی را هم به این امید خدمت کرده‌اند، با چه رتبه‌ای قرار است، بازنشسته شوند؟ کسانی که دیگر فرصت چندانی برای ارتقای خودشان ندارند با چه رتبه‌ای حکم خواهند گرفت؟ سوال اینجاست که می‌توانند با توجه به سابقه رتبه‌های بالا بگیرند یا نه؟ در این مورد مقداری ابهام وجود دارد.»

او همچنین به یکی از موضوعات کمتر دیده‌شده بحث رتبه‌بندی می‌پردازد و تاکید می‌کند که نیروهای اداری که شامل این طرح نمی‌شوند، دچار ناخرسندی جدی خواهند شد: «در حال حاضر کسی از درون سیستم اداری نمی‌تواند در سیستم مدرسه ساعت درسی داشته باشد و اگر قرار باشد رتبه‌بندی هم شامل حالش نشود، یعنی سیستم اداری آموزش و پرورش دچار لطمه می‌شود. داریم در مورد حدود ۲۰۰ هزار نفر یا شاید بیشتر صحبت می‌کنیم.»

ارتقا پیدا کن اما درس نخوان!

اسفندیار علاوه بر این بحثی را پیش می‌کشد که می‌تواند تناقضی آشکار با روح طرح رتبه‌بندی و البته با روح شغل معلمی داشته باشد. بحث اعمال مدرک دوم در آموزش و پرورش در مجلس مصوب شد اما به‌دلیل مغایرت با اصل ۵۷ و بار مالی برای دولت، شورای نگهبان آن را رد کرد.

او به «اعتماد» می‌گوید: «حالا همین موضوع هم تبدیل به معما شده است. هر معلمی در هر جایگاه و رتبه‌ای که الان قرار می‌گیرد اگر نتواند بعدا خودش را ارتقا دهد، چه می‌شود؟ ظاهرا مدرک یکی از شروط اساسی رتبه‌بندی معلمان است در عین حال سقف اعمال مدرک دوم این امکان را از معلمان می‌گیرد که مدرک بالاتری را هنگام خدمتشان لحاظ کنند. وقتی لیسانس نمی‌تواند مدرک فوق لیسانسش را و فوق لیسانس مدرک دکترایش را اعمال کند به تناقض میان دو قانون برمی‌خوریم. باید وزارت آموزش و پرورش اول این معضل را حل کند تا شاید بتوان امیدوارتر بود.»

اما این موضوع دقیقا به چه معناست؟ بحث مدرک دوم در واقع سقفی است که بالای سر معلمان قرار گرفته و اجازه نمی‌دهد بیش از دو مدرک اول خود را در ارتقای شغلی خود لحاظ کنند. اسفندیار توضیح می‌دهد: «معلمانی که با مدرک فوق دیپلم وارد آموزش و پرورش می‌شوند، می‌توانند لیسانس هم بگیرند و آن را به‌عنوان مدرک موثر در کارشان اعمال کنند اما اگر فوق لیسانس هم خواندند دیگر نمی‌توانند آن مدرک را به‌عنوان عامل موثر اعمال کنند. یا اگر من فوق لیسانس دارم و معلم هستم دیگر دکترا بخوانم هم دیگر نمی‌توانم آن را ارایه کنم. برای همین می‌گویم، تناقض دارد چون من اگر بتوانم مدرک دکترا یا فوق‌لیسانس را اعمال کنم با توجه به شروط رتبه‌بندی احتمالا در رتبه بالاتری قرار خواهم گرفت اما امکانش در حال حاضر فراهم نیست. اگر کسی با مدرک دیپلم وارد آموزش و پرورش شده باشد که دیگر فاجعه است چون نهایتا با فوق دیپلم می‌تواند ادامه دهد و همیشه در یک رتبه در جا خواهد زد. این موضوع باید حل شود چون جنس کار معلمی آموزش است، مثل هیات علمی دانشگاه، شما می‌توانید مانع از ادامه تحصیل یک استاد از فوق لیسانس به دکترا شوید؟ اصلا این ممانعت معنی ندارد. برای آموزش و پرورش هم نمی‌توان این مانع را گذاشت. باید برایش استثنا قائل شد و باید برایش هزینه کرد. نمی‌توانید به معلم بگویید هم ارتقا پیدا کن و هم ادامه تحصیل نده!»

همین سقف سبب شده تا به گفته او بسیاری از همکارانش حتی اگر قصد ادامه تحصیل در مقطعی بالاتر را هم داشته‌اند، دیگر منصرف شوند و اگر رتبه‌بندی قرار است به جایی برسد باید به حال برداشتن این سقف فکری کند: ‌«خوب است که طرح رتبه‌بندی کلید خورده اما قطعا با این عجله‌ای که دوستان داشتند به اینجای کار فکر نکرده‌اند. نمی‌شود این موضوع را نادیده گرفت باید دست‌ کم تا سه، چهار سال آینده که قرار است رتبه‌های جدیدتر برسند و زمان ارتقاها از رتبه‌های فعلی فرا برسد، تکلیف این موضوع روشن شده باشد.»

این کارشناس حوزه آموزش معتقد است که مبلغی که به حقوق معلمان افزوده می‌شود با توجه به این که بسیاری از آنها شامل همان کمک هزینه معیشتی پس از سهمیه‌بندی بنزین نشده‌اند، می‌تواند کمی کمک‌کننده باشد اما قطعا باید با اجرای رتبه‌بندی مزایای دیگری هم برای معلمان در نظر گرفته شود که صرفا محدود به مابه‌ازای ریالی نباشد: «آن گونه که معاون محترم پشتیبانی وزیر گفته است برای بحث اعزام به خارج یکی از شاخصه‌ها همین رتبه‌بندی خواهد بود. اما بهترین شاخصه‌ای که می‌تواند به‌عنوان مزایای رتبه‌بندی در نظر بگیرد این است که تعیین‌کننده میزان تدریس باشد. درست مثل هیات علمی دانشگاه، هر کسی با توجه به میزان رتبه‌اش ساعت موظفی تدریس داشته باشد. الان در آموزش و پرورش همه باید به یک میزان تدریس داشته باشند و بعد که ۲۰ سال سابقه آموزشی را طی کردند یا ۵۰ سال را گذراندند، می‌توانند بر اساس طرح طبقه‌بندی مشاغل معلمان ۴ ساعت تقلیل ساعت آموزشی بگیرند. البته با توجه به کمبود نیروی انسانی که در آموزش و پرورش هست، کمی بعید به نظر می‌رسد.»

رتبه‌بندی به معیشت در

محمدرضا نیک‌نژاد، می‌گوید که وضعیت معیشتی معلمان آن قدر دچار چاله و کاستی است که با هر اسم و رسمی که مقداری به آن افزوده شود، غنیمت است: «با توجه به شکاف فزاینده‌ای که میان حقوق معلمان و خط فقر وجود دارد و هر سال هم بیشتر می‌شود، از هر طرح و لایحه و اقدامی که باعث افزایش حقوق معلمان شود باید استقبال کرد. قطعا این افزایش نسبت به آن شکاف کم است اما به هر حال می‌تواند چاله‌ای را پر کند. پس از سال‌ها حرف و وعده حالا این طرح را دارند به آستانه اجرایی شدن می‌رسانند و معلمان هم برای همین خیلی پیگیر هستند چون همین افزایش اندک می‌تواند گوشه‌ای از زندگی آنها را پوشش دهد.»

با این وجود به عنوان معلمی با سال‌ها سابقه تدریس و مطالعه در مورد راهکارهای ارتقای سطح معلمان و کیفیت آموزش می‌گوید، قرار نبوده که این طرح این گونه روی این افزایش دستمزد متمرکز باشد: «هدف این طرح بخش ریالی موضوع نبوده است. هدف از اجرای این طرح این بود که کیفیت آموزشی را افزایش دهند و ملاک‌ها و شاخصه‌هایی برای کار معلم و کلاس تبیین کنند و آن را نقشه راهی قرار دهند تا در یک روند میان‌مدت به آموزش در کلاس کیفیت ببخشند. بماند که من به شخصه با این روند و نگاه تشویقی و تنبیهی مشکل دارم؛ چه برای دانش‌آموزان باشد و چه برای معلمان چون آموزش یکی از کنش‌هایی است که باید دوستی و همکاری را گسترش دهد و این رتبه‌بندی آموزش را محل رقابت می‌کند و این ضعف اصلی طرح است تازه اگر درست اجرا شود.

حالا اگر این نگاه انتقادی را کنار بگذاریم در واقع موضوع کیفیت‌بخشی هدف اولیه طرح رتبه‌بندی بود اما حالا بحث ریالی پررنگ شده است. موضوع افزایش حقوق قرار بود فقط برای ایجاد انگیزه باشد اما حالا بخش حاشیه‌ای کار در صدر قرار گرفته و معلمان هم با توجه به قول‌های مسئولان در خودشان انتظاراتی ایجاد کرده‌اند و برای همین نمی‌توان انتظار داشت که طرح بتواند تحول عمیقی در آموزش و پرورش ایجاد کند.»

اینجاست که موضوع دیگری هم به میان می‌آید این که اصولا چند نفر قرار است در آن رده‌ای قرار بگیرند که نهایت ارتقای حقوق را شامل حالشان می‌کند؟ و این عدد و رقم‌های مشخص شده با توجه به وضعیت فعلی اقتصادی چقدر واقعی است؟ «قرار بود سه، چهار سال پیش طرح اجرایی شود و افزایش ریالی انگیزه‌بخش هم با توجه به تورم امروزی و بحران اقتصادی که با آن درگیریم، گره‌ای از زندگی معلمی باز نخواهد کرد. می‌گویند افزایش بین ۲۰۰ تا ۷۰۰ است اما شاخصه‌هایی که تعریف می‌کرده‌اند شاید تعداد معلمانی که قرار است آن ۷۰۰ یا ۶۰۰ هزار تومان را بگیرند به ۱۰۰ نفر هم نرسد. اما مخالفت کردن طرح با توجه به انتظاراتی که ایجاد کرده است دیگر موضوعیتی ندارد چون آن بخش مالی کلا همه چرایی طرح را پوشش داده است.»

موضوع آنجایی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که از آغاز واریز کمک ‌هزینه معیشتی دولت به حساب شهروندان، کم‌کم معلمان بسیاری متوجه شدند که گویا واریزها از روی نام آنها پریده و سراغ سایرین رفته است. نیک‌نژاد معتقد است که همزمانی محروم شدن معلمان از واریز دولت و اجرایی ‌شدن طرح رتبه‌بندی تصادفی نیست:‌ «اطلاعات من از استان‌های مختلف و دو، سه مدرسه‌‌ای در تهران که خودم به عنوان معلم در آنها تدریس می‌کنم، نشان می‌دهد که تقریبا اغلب معلمان این کمک هزینه معیشتی را دریافت نکرده‌اند. در هر مدرسه‌ای شاید خدمتگزار مدرسه یا نیروهای خدماتی این کمک را گرفته باشند. معلمان با آن خط فقر ۵ میلیونی در کشور و ۷ میلیونی در تهران که دولت اعلام می‌کند خیلی فاصله دارند، حقوقشان نصف یا کمتر از نصف این میزان است. به نظر می‌رسد دلیل این که اغلب معلمان کمک‌هزینه معیشتی را دریافت نکردند دقیقا همین بوده که قرار است طرح رتبه‌بندی انجام شود. اکثر معلمان را شامل آن طرح نکردند و حالا از این طرف می‌خواهند، رتبه‌بندی را پیاده کنند و در نهایت مبلغ قابل توجهی دست معلمان را نخواهد گرفت و اگر قرار باشد با اجرای این طرح همچنان معلمان نیازمند شغل دوم و سوم باشند این طرح عملا به انگیزه‌بخشی هم منجر نخواهد شد.»

منبع: اعتماد

 

نظر شما