صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

حضور بانو عصمت و ربودن گوی مصاحبه رسانه‌ها از یکدیگر!

۱۳۹۸/۰۹/۱۹ - ۱۰:۱۷:۱۳
کد خبر: ۹۳۴۴۹۶
اولین روز از سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت در حالی به پایان رسید که در کنار مراسم اکران‌ها، معرفی فیلم‌ها، کارگاه‌ها و مصاحبه‌ها، اتفاق‌هایی کوچک هم افتاد که دیدنشان خالی از لطف نبود.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ افتتاحیه مراسم ساعت ده و نیم صبح با اجرای منصور ضابطیان آغاز شد، او در زمان شروع اجرا ساعت دقیق را اعلام کرد و گفت: زمان را می گویم تا ثبت شود و همه بدانند تنها در میان هنرمندان، اهالی سینمای مستند هستند که می توانند در این ساعت روز برای مراسم افتتاحیه دور همدیگر جمع شوند.
ضابطیان در ادامه از منوچهر انور نویسنده و کارگردان پیشکسوت راز سلامتی اش را در نود سالگی پرسید و انور گفت: عشق... عشق به کار است که می تواند آدم را سرپا نگاه دارد. منوچهر انور که گویندگی مستند «باد صبا» ساخته آلبر لاموریس در دهه چهل را انجام داده است و در واقع جانشین اورسن ولز شده که قرار بود نریشن این فیلم را بگوید، به درخواست محمدرضا اصلانی کارگردان و مستندساز پیشکسوت به روال گذشته به مهمانان با صدای خوبش خوشامد گفت. منصور ضابطیان از او خواست همین جمله را به انگلیسی بگوید اما این بار منوچهر انور قبول نکرد و گفت: دیگر شورش در می آید، این کارها مال 40 سال قبل بود!
یکی از نکات قابل توجه این رویداد نمایش راش های دیده نشده ای از مستند «باد صبا» بود که مورد توجه تماشاگران قرار گرفت.
در این روز عصمت احمدیان، شخصیت اصلی مستند «بانو عصمت» مادری سالخورده که  فرزندانش را در جنگ از دست داده بود برای اکران این فیلم به چارسو آمد و مورد توجه خبرنگاران و عکاسان قرار گرفت. خانم احمدیان با خوش رویی پاسخگوی سوالات خبرنگاران بود و با حوصله از خاطراتش می گفت و با شوخی‌ها و طنز ظریفش همه را به خنده وا می داشت.
در این روز خانواده شهید تهرانی مقدم، همسر و دو دخترش در پردیس سینمایی حاضر شدند، تا به دیدن مستند «خط نورانی» ساخته نادر فرجی بنشینند که به زندگی شهید تهرانی مقدم می پرداخت.
نخستین کارگاه آموزشی هم با حضور ارسطو مداحی‌گیوی مدیرفیلمبرداری و مدرس برگزار شد و پایان این کلاس نه در انتهای زمان کارگاه بود، نه در راه پله ها و نه در کافه ای که گیوی برای استراحت به آن رفت. کارگاه آموزشی همچنان ادامه داشت تا زمانی که او چارسو را ترک کرد.
حضور جمعیت زیادی از اهالی رسانه ها که در مصاحبه گرفتن با اشخاص نوبت از هم می دزدیدند، حضور مهمانان جالب توجه جشنواره، آدم هایی که دوربین مستندسازان زندگی ساده و عادی آن ها را ثبت و ضبط کرده بود، گوشه دیگری از اولین روز جشنواره بود.

نظر شما