به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ اختلال شخصیت وسواسی اجباری یکی ازتیپهای بیماری وسواسی است. در این نوع اختلال شخصیت وسواسی اجباری از نوع وسواسهایی است که ویژگیهای آن مورد توجه جامعه است. رفتارهایی مانند دقیق بودن، فعال بودن، پرکار بودن، کنترل روی احساسات و... ویژگیهایی است که از نظر اجتماعی پاداش دارند و ازسوی مردم تشویق میشوند. این نوع اختلال شخصیت، رفتارهای دیگری ازجمله کمالپرستی، خودداری از واگذاری امور به دیگران و تأکید بر اینکه خود میتوانم آن را درست انجام دهم و همهچیز را براساس منطق ارزیابی کردن استوار است.
رفتار اجباری به این معناست که فرد احساس میکند مجبور است که آنها را انجام دهد و اگر انجام ندهد دچار مشکل میشود درحالیکه این رفتارها حتی اگر هم انجام نشود، فرد را با هیچ مشکلی روبهرو نمیکند. بهعنوان مثال، ممکن است افرادی وقتی در خیابان تردد میکنند احساس کنند که نباید پای خود را روی خطوط موزاییکها، سنگفرش و.. بگذارند. در بسیاری از این موارد ممکن است فرد برای فرار از فکر کردن به مسائل دیگر یا حتی بهعنوان بازی چنین رفتاری را ازخود نشان دهد که این مسئله ناشی از آمادگی فرد برای داشتن اختلال وسواسی اجباری است.
گاهی برخی وسواسهای اجباری دارای منطقی حداقلی است. به این معنا که میدانیم قبل از ترک منزل باید شیرگاز ، آب و.. را بررسی کنیم تا باز نماند. اما برخی افراد با وجود اینکه یک بار چنین کنترلهایی را انجام دادهاند برای چندمین بار نیز با این توجیه که ممکن است اشتباه کرده باشند، دست به کنترل چندباره شیرها میزنند که این هم نوعی وسواس اجباری با رگههایی از منطق حداقلی محسوب میشود.
این نوع وسواس، دقت و نظم و عصا قورتدادگی و چارچوبهای اخلاقی را دارد و فرد حاضر نیست که قبول کند دچار بیماری اختلال شخصیت است و با فشاری که به دیگران میآورد خود و دیگران را آزار میدهد و میتوان زندگی را با مشکلات جدی روبهرو کند. این نکته را باید درنظر گرفت که همه افرادی که علایم پیش گفته را دارند نباید بیمار وسواسی بهشمارآورد.
برخی افراد تا 30درصد از نشانههای پیش گفته را در خود میبینند که این دسته، ازجمله کسانی هستند که مستعد شناسایی بهعنوان فردی وسواسی هستند. اگر تا 50درصد این علایم را در خود میبینید بدانید که شما حتما دارای بیماری وسواسی اجباری هستید و باید برای پیگیری روند درمان خود به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید تا فرایند جلوگیری از افزایش وسواس را در خود پیگیری کنید. ممکن است فرد، دارای وسواس اجباری باشد اما به دیگران آسیبی نزند و مشکلی هم برای کسی ایجاد نکند، اما این نکته را باید درنظرگرفت که باید به فرد برای درمان کمک کرد.
معیاری برای این داریم که فرد را در گروه عادی یا وسواسی قرار دهیم. مثلا ممکن است کار مالی یک شرکت را بتوان در یک یا 2ساعت اجرا کرد اما بهدلیل وسواس زیاد این کاررا در حد 5ساعت ادامه داد که این موضوع میتواند منجر به بروز اختلال و مشکل شود.
زندگی با این افراد قطعا کار سختی است و نیازمند مهارتهایی است که باید آن را کسب کرد. ممکن است فرد از شما کاری را در طول روز برای چندبار بخواهد. باید بهگونهای عمل کنید که استرس و اضطراب فرد دچار اختلال وسواسی اجباری را به حداقل برسانید. برای کاهش این استرس باید به فرد بگویید که قرار است این کار را به این شکل انجام دهید و از او نیز نظرخواهی کنید. یا ممکن است فرد از شما بخواهد کاری را انجام بدهید و شما نیز باید بگویید که کاری را که بهعهده شما گذاشتهاند به شکل و با چه کیفیتی انجام میدهید. این روند میتواند به کاهش استرس و وسواس در فرد مبتلا به این نوع اختلال شخصیتی کمک کند تا مسئله را زودتر بپذیرد. مردان مبتلا به این اختلال حتی در همسرگزینی دچار مشکل میشوند.
این افراد لیستی را تهیه میکنند وبراساس آن اقدام میکنند و بهدلیل کمالگرایی همه گزینهها را مینویسند که گاها با هم متضاد هستند. این دسته از افراد فازی عمل میکنند و درابتدا دنبال تحصیلات، پس از آن ماشین و خودرو، کار و... میروند و با این روند ممکن است زمان ازدواج آنها بگذرد.
بنابراین اگر دختران جوانی با افرادی که از اروپا آمدهاند، تحصیلکردهاند، مقالهها نوشتهاند و خانه و زندگی درست کردهاند روبهرو شدند یقین بدانند که خواستگار آنها دارای چنین شخصیتی است. آنها باید با استفاده از کمکهای مشاورهای بهگونهای عمل کنند که بتوانند زندگی خود را بهخوبی مدیریت کرده و از بروز چالشهایی که میتواند آنها را با مشکلات پیچیده و لاینحلی روبهرو کند به سلامت عبور کنند.