«احمد شیرزاد»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتگو با خبرنگار سیاسی برنا درباره عدم مشارکت برخی از چهرهها در دو جناح اصلاحطلبان و اصولگرایان گفت: این مسئله برای من هم مورد مبهمی است. واقعا از جهاتی جای تاسف دارد که به هر حال سرمایههای اجتماعی در هر دو جناح یا از حضور در انتخابات محروم شوند، یا به دلایلی خودشان را کنار بکشند. در گذشته هم کم نداشتیم مواردی که اشخاص بسیار معتبر، صاحب صلاحیت و افراد موثر در صحنه، به دلایلی حالت انزوا به خود بگیرند. در میان اصلاحطلبان این افراد بسیارند، همین الان هم کسانیکه نمایندگان دورههای گذشته بودند یا وزیر و معاون وزیر بودهاند یا مدیران خوبی بودهاند و اینها به نوعی انزوا طلبی دچار شدهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه ظاهرا این اپیدمی و این بیماری واگیردار در بین اصولگرایان هم شایع شده است، اظهار کرد: به نظر من این موضوع جای کنکاش دارد. مسئولان عالی حکومت باید درباره این مسئله از خودشان سوال کنند. البته قانونا این حق هر شخصیتی است که تصمیمگیری کند.
او در تشریح بخشی از علت این عدم مشارکت و با تاکید بر اینکه این همه علت نیست، اظهار کرد: یک بخشی از دلایل عدم مشارکت افراد شاخص در انتخابات را از زاویهای متفاوت میبینم البته تاکید میکنم که این بخشی از علت است. انسانها صرفنظر از اینکه چه پست و مقامی گرفته اند و به چه سطحی از مدارج سیاسی رسیدهاند، انسان هستند، بنابراین طبیعی است که همان پیچیدگیها و مشکلات روحی- روانی که سایر شهروندان دچارش میشوند، کسانی هم که سابقه سیاسی دارند به آن دچار میشوند. در سنین بالا بخصوص بالای ۶۰ سال نوعی حالت افسردگی بر آدمها عارض میشود و هیچیک از سیاستمداران هم از این مسئله مستثنی نیستد. بین دوستان و همسالان خود افراد زیادی را میبینم که شاید حرفهایشان قالبهای زیبا و رادیکال دارد ولی ته آن نوعی افسردگی بر روح و روانشان حکمفرما میشود.
او افزود: بخشی از این افسردگی ممکن است اثر پیری و مسائل شخصی باشد اما بخشی هم عارضی بوده و توسط جامعه تحمیل شده است. بدون تردید وقتی یک سیاستمداری که الان در حدود سنین ۶۰_۶۵ سال است ممکن است به لحاظ روحی آمادگی چالش نداشته باشد و اگر وارد صحنه شود، چه بسا هر روز درگیر و عصبی شود و دیگران را هم عصبی کند، پس این آدم ممکن است برای مدیریت مناسب نباشد.
شیرزاد با بیان اینکه در عرف معمول اداری هم معیار مشخصی وجود دارد، تصریح کرد: در بسیاری از کشورهای دنیا پس از ۶۰ سالگی افراد بازنشسته میشوند به این دلیل که در این سن دیگر دل و دماغ و حوصله اینکه هر روز بخواهند فکر تازهای بکار بگیرند و به چالش با دیگران برخیزند، ندارند. بنابراین تا حدی این عدم مشارکت طبیعی است. این همه دلیل نیست، چرا که در بین کسانی که سن کمتری دارند کم و بیش افرادی کنار کشیدهاند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به عدم مشارکت لاریجانی در مجلس یازدهم، اظهار کرد: فکر میکنم نسیم و بوهایی از گوشه و کنار احساس میشود که مثلا شخصی مانند لاریجانی حس میکند که دیگر دورهاش تمام شده و نظام به او نیاز ندارد، البته شخص لاریجانی ممکن است برای انتخابات سال ۱۴۰۰ کاندیدای ریاست جمهوری شود ولی نمیشود که هم ضرغامی، هم لاریجانی، هم باهنر و... همه بخواهند رئیس جمهور شوند؟ این خیلی بعید است. من حدس میزنم شاید بسیاری از آنها حتی برای ریاست جمهوری هم کاندیدا نشوند. غیر از قالیباف که کاندیدای همیشه در صحنه است، بعید میدانم که الباقی بخواهند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند مگر اینکه موج فراگیری بیاید و اینها را زیر بالشان بگیرد و بالا ببرد مثل اتفاقی که درباره رئیسی پیش آمد.
او افزود: بعید میدانم چنین اتفاقی برای هر کدام از این آقایان پیش بیاید و خودشان هم فکر میکنم عاقلتر از این حرفها هستند که بخواهند دچار توهم شوند. همه این افراد کاملا پخته و باتجربه هستند.
شیرزاد با ابراز تاسف از کنارهگیری برخی از چهرهها، تاکید کرد: اگر بخواهیم خوب بسنجیم باید ببینیم چرا فردی چون ناطق نوری با آن پتانسیل عظیم، خانه نشین شد. این خانهنشینی ممکن است فردا برای لاریجانی هم اتفاق بیفتد. من ممکن است نسبت به بخشی از این آقایان انتقاداتی داشته باشم اما تصور میکنم که مجموعه رجال اصلاحطلب و اصولگرا سرمایه سیاسی کشور هستند، بابت اینکه اینها رشد کنند و به سنین پختگی و عقلانیت برسند، کشور ما هزینه بسیاری داده است و اینها را نباید گذاشت که هدر بروند. خیلی از افراد هستند که اگرچه نمیتوانند یک مدیر فعالی باشند که روزی ۱۰ ساعت کار کنند اما میتوانند مشاوران خوبی باشند و هفتهای 20 ساعت در شوراها و کمیتههای مشورتی مختلف فعال باشند و از وجودشان استفاده شود. فکر میکنم از این جنبه باید مقداری نگران عدم مشارکتها باشیم. من فکر میکنم که نسیمهایی وزیده و بوهایی به مشام رسیده که خیلیها ترجیح میدهند که کنار بکشند و فقط نظارهگر باشند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که آیا گفتگو با شورای نگهبان درباره رد صلاحیتها میتواند فضای سیاسی کشور از خمودگی خارج کند یا خیر، گفت: امیدواریم که نتیجهبخش باشد و قطعا راه حل درستی است. من فکر میکنم که رایزنی شخصیتهای سیاسی با شورای نگهبان و درخواست اینکه در سیاستهای گذشته تجدیدنظر کند و راه را برای نیروها و افکار مختلف باز بگذارند این کار مناسبی است و باید از کسانیکه همت این کار را کردند و با اعضای شورای نگهبان مذاکره کردهاند، تشکر کرد. امیدواریم با توجه به وضعیت خطیر کشور و نیازی که ما به مشارکت همگان داریم، شورای نگهبان به این موضوع توجه کند.
شیرزاد با بیان اینکه همه مسائل هم به این موضوع برنمیگردد، تصریح کرد: اگر حتی شورای نگهبان بگوید، هیچ رد صلاحیت نامتعارفی نمیکند و متفاوت از قبل عمل کند، باز هم عده زیادی عقب کشیدهاند و این عقب کشیدن به نظر من حکایت از نوعی بیماری دارد و اینکه افراد خیلی زود میخواهند فقط نظارهگر باشند، وضعیتی است که حاضر نیستند نسبت به هرآنچه اتفاق میافتد هزینه دهند، اینها جای نگرانی دارد و خوب از طرف دیگر ممکن است راه برای نیروهایی که خیلی ناشناخته هستند باز شود و با توجه به اینکه چشمانداز گستردهای برای مشارکت در انتخابات نداریم، در این مشارکت محدود نیروهایی بیایند که بسیار ناشناخته و صفر کیلومتر باشند و بعدا کشور بابت تجربههای آنها هزینههای کلانی بپردازد. فراموش نکنیم که شخص احمدینژاد محصول چنین وضعیتی بود یعنی در یک مشارکت محدود مجموعهای از نیروهای ناشناخته آمدند و بخش عمدهای از نیروی کشور صرف این شد که اینها بفهمند که عملکردشان درست نیست و با سرنوشت کشور نباید قمارگونه برخورد کرد.