به گزارش گروه روی خط رسانههای خبرگزاری برنا؛ هرچند در نخستین روز هر ماه با انتشار گزارش مرکز آمار ایران، مردم از تغییرات این شاخص اقتصادی مطلع میشوند، اما بخش عمدهای از مردم از جزئیات و نحوه تولید این آمار که در تمام کشورها تولید و منتشر میشود، اطلاع دقیقی ندارند.
برهمین اساس در گفتوگویی با «منصوره یزدانخواه» مدیرکل دفتر شاخص قیمت مرکز آمار ایران جزئیات تولید نرخ تورم را منتشر میکند. گزارشی که در ادامه میخوانید، ماحصل گفتوگوی 90 دقیقهای با این مقام مسئول در مرکز آمار ایران است.
بهعنوان اولین سؤال، نرخ تورم چگونه به دست میآید؟
در پاسخ به این سؤال، اول باید تورم را تعریف کرد.آنچه بهعنوان تورم در جامعه مطرح میشود، تغییرات شاخص قیمتی کالاها و خدمات مورد نیاز مصرفکننده است که تغییرات قیمت یک گروه از کالاها و خدمات مورد بررسی قرار میگیرد. برهمین اساس در طرح «درآمد هزینه خانوار» که بهصورت ماهیانه محاسبه میشود، به 19 هزار خانوار شهری و 20 هزار خانوار روستایی مراجعه میشود و میزان مصرف هزار قلم کالا، پرسش میشود. این آمار براساس یک طبقهبندی مصرفی استاندارد است که 12 گروه شامل خوراکیها و آشامیدنیها، دخانیات، پوشاک و کفش، مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها، مبلمان و لوازم خانگی و نگهداری آنها، بهداشت و درمان، حملونقل، ارتباطات، تفریح و فرهنگ، آموزش، هتل و رستوران و کالاها و خدمات متفرقه را در برمی گیرد. درواقع این هزار قلم تمام کالاها و خدماتی را دربرمی گیرد که در طول یک سال توسط تمام خانوارها مصرف شده است.
حال اگر بخواهیم قیمت تمام این هزار قلم را در محاسبه شاخص تورم لحاظ کنیم، هم از نظرعلمی و هم از نظر بودجه امکانپذیر نیست. بنابراین در هر گروه کالا و خدمات، تنها کالاهایی که قابلیت نمایندگی این گروه را دارند، مدنظر قرار میگیرد. دراین طرح برای مثال قیمت انواع نان، ماکارانی و برنج گرفته میشود. در غلات ممکن است 50 قلم کالا داشته باشیم که تنها کالاهای اصلی که قابلیت نمایندگی سایر کالاها را دارد، در سبد اصلی تورم قرار میگیرد. برای کالای نان، قیمت نان سنگک، لواش، بربری و ماشینی گرفته میشود اما سایر نانها مانند نان محلی و... در سبد قرار نمیگیرد. در برنج نیز انواع برنج وجود دارد که تنها برنج درجه یک و دو داخلی (طارم و هاشمی) و درجه یک و دو خارجی در نظر گرفته میشود. درمجموع از میان تمام غلات تنها 18 قلم کالا بهعنوان نماینده گروه نان و غلات در سبد اصلی تورم جای میگیرد.
پس هر کالایی نماینده واحدهای هزینهای خانوار است؟
دربخش دوم پس از تعیین اقلام، تعیین سهم هر کالا و گروه در سبد مورد نیاز است. میبایست مشخص شود هر کالای نماینده در 100 واحد هزینه یک خانوار چه سهمی دارد. برای مثال گروه نان و غلات در سبد خانوار در طول یک سال نزدیک به 6.67 واحد درصد از هزینههای یک خانوار را تشکیل میدهد که این عدد ضریب اهمیت این گروه کالایی را نشان میدهد.
قیمتها از کجا دریافت میشود؟
این یک سؤال همیشگی از ما است.قیمت کالاهایی که در سبد تورم قرار دارد، از محلهایی دریافت میشود که خانوارها برای خرید به آن مراجعه میکنند یعنی همان مراکز خرده فروشی که در مناطق شهری و روستایی فعال است.
هماکنون نزدیک به 357 منطقه شهری و 625 منطقه روستایی برای دریافت قیمتها درهر ماه، مورد مراجعه مأموران مرکز آمار قرار میگیرد. مجموع مظنههایی که برای قیمت کالاها دریافت میشود نیز به 320 هزار مورد میرسد چرا که ممکن است برای هرکالا چندین مظنه مختلف دریافت شود. برای مثال برای رب گوجه فرنگی ممکن است 1000 مظنه قیمت در مناطق مختلف کشور گرفته شود.
پس از دریافت و جمعآوری مظنههای قیمت و محاسبه وزن هر کالا در سبد، براساس فرمول استانداردی که وجود دارد شاخص قیمت مصرفکننده محاسبه و اعلام میشود. بعد از اینکه شاخص قیمتی هر کالا و گروه مشخص شد، تغییرات این شاخص نسبت به دورههای زمانی مختلف محاسبه میشود. بهطوری که تغییرات قیمت نسبت به ماه قبل، تورم ماهیانه، نسبت به ماه مشابه سال قبل و تورم نقطه به نقطه ، نسبت به 12 ماهه منتهی به ماه مورد بررسی، تورم سالانه را نمایش میدهد.
سبد تورم شامل چند قلم کالاست؟
سبد تورم از میان هزار قلم کالایی که در طرح هزینه خانوار، از مجموع 39 هزار خانوار شهری و روستایی مورد پرسش قرار میگیرد، درمجموع 475 قلم کالا و خدمات که سهم بیشتری را دارند احصا و بهعنوان سبد اصلی تورم شناخته میشود. سبد تورم خانوارهای شهری و روستایی نیز اشتراک زیادی دارد و تنها در 20 قلم کالا متفاوت است. عمده تفاوت تورم خانوار شهری و روستایی بهدلیل وزنهای هزینه است.
آیا سبد در طول زمان تغییر میکند؟
بله، درطول زمان بهدلیل تحولاتی که در زندگی و اقتصاد کشور رخ میدهد، سبد مصرفی خانوارها نیز تغییر میکند. در این زمینه سلیقه و بخصوص تکنولوژی که مدام در حال تحول است، مهمترین دلایل تغییر سبد تورم است. براین اساس برخی از کالاها از سبد خارج و کالاهای جدیدی وارد سبد میشود.
برهمین اساس سال پایه سبد تورم تغییر میکند که به طور معمول هر پنج سال، این اتفاق میافتد. پیش از این سال پایه تورم 1383 بود که به سال 1390 و سپس 1395 تغییر کرده است. بهترین سالی که بهعنوان سال پایه انتخاب میشود، سالی است که در آن کمترین نوسان در حوزه اقتصادی و سیاسی وجود داشته باشد و به نوعی ثبات حاکم باشد. بدین ترتیب براساس امکانات مراکز آماری و استانداردهای جهانی هر پنج سال یک بار سبد تورم مورد بازنگری قرار میگیرد. در این راستا بر اساس طرح هزینه خانوار، سهم و وزن هر کالا در سبد خانوار مورد بررسی دوباره قرار میگیرد و مشخص میشود که کدام کالاها از سبد مصرفی خانوارها حذف یا چه کالایی اضافه شده است. همچنین سهم و وزن هر کالا چه تغییری کرده است. برهمین اساس در سال پایه سال 1390 تعداد اقلام سبد تورم 455 قلم بود که این رقم در سال پایه سال 1395 به 475 قلم کالا رسیده است. این به معنای این نیست که دقیقاً 20 کالای جدید به سبد تورم افزوده شده است. بهطور مثال در سبد خانوار شهری 28 قلم حذف و 32 قلم اضافه شده است.
نحوه انتخاب سبد تورم چگونه است؟
سؤال خوبی است، برای انتخاب کالاهای سبد، اقلامی انتخاب میشود که بیشترین سهم از درآمد و تهاتر را در مصرف خانوارها داشته باشد. برای مثال کت و شلوار بهعنوان کالایی که عمده آقایان خریداری میکنند وجود دارد. در زیر گروه بهداشت و درمان نیز که شامل دارو میشود، داروهایی که بیشترین مصرف را در میان خانوارها دارد، انتخاب میشود. درخصوص خدمات جراحیهای بیمارستانی نیز مواردی مانند سزارین، آپاندیس و سنگ شکن لحاظ شده است که عمومیت بیشتری دارد و میتواند بهعنوان نمایندهای از گروه بهداشت و درمان وزن و سهم هزینههای یک خانوار دراین گروه را نشان دهد. ضمن اینکه براساس تغییرات تکنولوژی و ورود کالاهای جدید به بازار و سبد خانوار، در طول طرحهای ماهیانه مأموران آمارگیری این مجوز را دارند تا قیمت کالای جدید را وارد کنند و به نوعی «جانهی» کالا انجام میشود. برای مثال تلویزیون یکی از کالاهای سبد تورم است که درسالهای اخیر مدلهای جدیدی از آن وارد بازار شده است. در واقع این کالا درسبد مصرفی خانوارها قرار دارد ولی قیمت مدلهای جدید و پرتقاضای آن دریافت میشود.
بدین ترتیب حتی قبل از تغییرسال پایه، جایگزینی کالاها نیز انجام میشود. در سال 1390 فلاپی از بازار حذف شده بود و سیدی جایگزین آن شد. این جایگزینی برای کالاهای تکنولوژیک بیشتر رخ میدهد، اما برای کالاهای خوراکی کمتر اتفاق میافتد هرچند که ممکن است سهم و ضریب اهمیت آن تغییر کند. تمام آن مسائل در سال پایه بعدی دیده میشود. هدف تعیین شاخصی است که کمترین اریب و انحراف را داشته باشد.
تعیین ضریب اهمیت چگونه است؟
در این خصوص، یک طبقهبندی بینالمللی با عنوان «مصرف فردی بر مبنای هدف» یا COICOP وجود دارد که در این طبقهبندی 12 گروه کالایی تعریف شده که زیرمجموعه آن نیز کالاهای مربوط به هر گروه تعیین شده است. در گروه خوراکیها و آشامیدنیها کالاهایی مانند گوشت، نان و غلات، لبنیات، روغن و میوه و سبزیجات قرار میگیرد. در گروه غلات نیز نان، برنج و... قرار دارد که در ایران برخی از این کالاها بومیسازی شده است. برای مثال نان به نانهای سنگک، بربری و... تغییر کرده است.
تغییر وزن کالاها در سبد کالا صورت میگیرد؟
بله، همراه با به روزرسانی اقلام سبد کالاها براساس شرایط روز و میزان مصرف خانوارها، وزن و سهم کالاها در سبد تورم یا همان ضریب اهمیت نیز اصلاح میشود. درحالی که ضریب اهمیت خوراکیها در سبد تورم سال 1390 برابر با 27 درصد بوده، این ضریب در سال 1395 با 4 دهم درصد کاهش به 26.6 واحد درصد کاهش یافته است. البته این کاهش بهطور قطع نشان دهنده کاهش مصرف خانوارها نیست، چرا که ممکن است درآمد خانوارها افزایش یافته باشد و بدین ترتیب سهم و اهمیت این گروه یا یک کالا در سبد کاهش یابد. همچنین در سبد تورم سال 1395، ضریب اهمیت گوشت قرمز، ماهی و نان و غلات کاهش یافته است، اما این تغییرات را نمیتوان تنها به افزایش قیمت ارتباط داد. درواقع یا مصرف کاهش یافته یا درآمد خانوار افزایش یافته است. بهطور معمول در دورههایی که نرخ تورم با افزایش بیشتری همراه میشود، خانوارها درکنار تلاش برای حفظ سطح مصرف خود که همان اثر چسبندگی مصرف است، سهم کالاها و خدمات را در سبد مصرفی خود تغییر میدهند. برای مثال در ابتدا خانوارها کالاهای خوراکی و آشامیدنی را از سبد مصرفی خود حذف نمیکنند بلکه به سراغ کالاها یا خدماتی میروند که تأثیر زیادی در رفاه و سلامت آنها ندارد. همانند گروه تفریح و فرهنگ که ممکن است خانوارها سهم آن را کاهش دهند تا سهم خوراکیها تغییر نکند. سهم کالاهای ضروری از درآمد، در زمانهای تورمی با فرض ثبات درآمد بیشتر خواهد شد.
شاخص هزینه زندگی به مرور تغییر پیدا میکند، آیا اینگونه نیست؟
دقیقاً! درمحاسبه نرخ تورم، هم وزن و هم قیمت مورد بررسی قرار میگیرد. تغییرات قیمت طی زمان بررسی میشود و سهمها در سال پایه مورد تجدید نظر قرار میگیرند.
اما برای بررسی دقیق تغییراتی که در میزان مصرف خانوارها رخ داده است به شاخص دیگری نیاز است با عنوان «شاخص هزینه زندگی» که با شاخص تورم تفاوت دارد. دراین شاخص مشخص میشود که اثر قیمتها در سبد و میزان مصرف خانوارها چگونه بوده است. برای مثال دراین شاخص مشخص میشود که خانوارها میزان مصرف اقلام مختلف را چه میزان کاهش یا افزایش دادهاند.
التهابات تورم هم روی شاخص تأثیر دارد؟
در واقع شاخص تورم علامت و سیگنالهای مورد نیاز را به سیاستگذاران و برنامه ریزان ارسال میکند. وقتی نرخ تورم در یک گروه کالا یا یک قلم کالا با تغییرات شدیدی همراه است، نشان میدهد که درآن بخش مشکلی وجود دارد و باید برای آن برنامهریزی کرد. در مهر ماه سالجاری خوشبختانه نرخ تورم ماهیانه تمام اقلام خوراکی با کاهش همراه بوده است به جز شیر و پنیرکه 1.5 درصد بوده و برای تورم ماهیانه عدد بالایی است. بنابراین برنامه ریز باید دلیل آن را پیدا کند. قبلاً تورم کالاهای بادوام بهدلیل افزایش نرخ ارز خیلی بالا بود ولی اکنون که التهابات نرخ ارز کاهش یافته تورم این گروه از کالاها نیز افت داشته است.
در کل تورم به برنامهریزان چه سیگنالی میدهد؟
بهطور معمول میزان تغییر نرخ تورم سیگنالهایی به اقتصاددانان و برنامه ریزان میدهد. وقتی نرخ تورم یک کالا با رشد بالایی همراه باشد حکایت از مشکل جدی در آن بخش دارد. تغییرات تورم تولیدکننده بهعنوان «تورم پیش نگر» با یک وقفه زمانی به تورم مصرفکننده بخصوص در بخش خوراکیها منتقل میشود. در سال 1396 شاخص قیمت تولیدکننده مرغداریهای صنعتی با رشد بالایی همراه بود که یک سیگنال محسوب میشد. دراین سال قیمت خوراک دام افزایش یافته بود. برنامهریز به این نرخها توجه میکند چرا که با یک وقفه زمانی این افزایش هزینه برای تولید مرغ به تورم مصرفکننده و قیمت کالا میرسد. بنابراین برای پیشگیری از افزایش هزینه تولید مرغ تصمیم گرفته میشود خوراک دام وارد شود یا برای پیشگیری از افزایش قیمت مصرفکننده واردات مرغ انجام میشود.پس این سیگنال تورم تولیدکننده منجر به سیاستگذاری در زمینه واردات شد.
دلیل تفاوت تورم شهری و روستایی درچیست؟
بهطور معمول نرخ تورم شهری و روستایی با هم اختلاف دارد و تورم خانوار روستایی در مقاطعی بالاتر از تورم خانوار شهری است. یکی از دلایل این تفاوت اختلاف سلیقه، اختلاف سطح درآمد و اختلاف در قیمت کالا و خدمات است. برای مثال ضریب اهمیت اجاره بهای مسکن برای خانوارهای شهری 34.1 درصد و برای خانوارهای روستایی 14.47 است. به عبارت دیگر خانوار روستایی سهم کمتری از درآمد خود را برای اجاره مسکن میپردازد. ولی در خوراکیها این موضوع طور دیگری است. سهم خوراکیها در خانوارهای شهری 24.53 ولی برای خانوارهای روستایی 38.48 است که نشان میدهد خانوارهای روستایی سهم بیشتری از درآمد خود را به خوراکیها اختصاص دادهاند. توجه به این نکته ضروری است که این به معنی تفاوت میزان مصرف نیست بلکه منظور سهم از درآمد است.
بدین ترتیب خانوارهای روستایی درصورت افزایش بیشتر قیمت کالاهای خوراکی، تورم خوراکی بالاتری را تحمل میکنند. درگذشته بهدلیل اینکه خانوارهای روستایی تولیدکننده عمده اقلام خوراکی خود بودند این مسأله طور دیگری بود، اما اکنون عمده خانوارهای روستایی نیز مانند خانوارهای شهری این گروه از کالاها را خریداری میکنند. با توجه به اینکه سهم جمعیت خانوار شهری از جمعیت کل کشور 75 درصد است، تأثیر نرخ تورم شهری در تورم کل کشور بیش از تورم روستایی است.
پس مظنهگیری قیمتها بهطور مستمر صورت میگیرد؟
برای اینکه ضریب خطا در قیمت کالاها و محاسبه آن در شاخص تورم کاهش یابد، تعداد مظنههای قیمتی کالاها و همچنین بازه زمانی آن بر اساس یک طرح فنی نمونهگیری تعیین میشود. بهطور مثال بهدلیل اینکه خوراکیهای تازه نوسان قیمتی بالاتری نسبت به سایر کالاها دارد باید مظنههای قیمتی که برای این کالاها گرفته میشود بیشتر و تعداد مراجعات به مراکز فروش با فاصله زمانی کمتری باشد. برهمین اساس دراین نوع کالاها در هرماه تا پنج بار قیمت گرفته میشود. ولی برخی از کالاها مانند مبلمان که نوسان کمتری دارد، مراجعه به مراکز فروش به این تعداد انجام نمیشود. برای اینکه آمارها دقیق باشد زمان قیمتگیری نیز اهمیت دارد. برای مثال سبزیجات تازه اگر در ساعات اولیه روز قیمتگیری شوند قیمتی متفاوت از ساعات پایانی روز دارند. پس ساعات مراجعه در هر دوره بایستی یکسان باشد اگر در یک هفته روز چهارشنبه ساعت 10 صبح مراجعه شده هفته بعد نیز در همان ساعت و روز باید قیمت گرفته شود. در طرحهای آماری اینچنینی با کم اظهاری و بیش اظهاری نیز مواجه نیستیم چرا که مظنه گیران قیمت عملی کالاها را هنگام فروش کالا دریافت میکنند و به قیمتی که روی کالا درج شده توجه نمیشود. یعنی آن قیمتی که به مشتری فروخته میشود.
درنهایت تغییرات وزنی کالاها هم لحاظ میشود؟
بله، برای جلوگیری از هر خطایی، حتی تغییرات وزنی کالاهای خوراکی هم در آمارگیری لحاظ میشود. برای مثال وقتی وزن رب گوجه فرنگی از 900 به 800 گرم تغییر کرده است. این تغییر درآمارگیری لحاظ شده و قیمت براساس وزن بهروز شده است. در سال 1397 که افزایش قیمت داشتیم بیسکوئیت یکی از شرکتها بدون اینکه اعلام کند دو عدد از بسته خود کم کرده بود که پس از اطلاع این کاهش تعداد را در قیمت لحاظ کردیم و بدین ترتیب این محصول با رشد قیمت مواجه شد، هرچند که قیمت آن در ظاهر ثابت مانده بود. در روش جدید که آمارگیران با تبلت کار قیمتگیری را انجام میدهند این تغییر وزن بهصورت خودکار محاسبه و ثبت میشود و دیگر نیازی به محاسبه دستی مأمور آمارگیری نیست که باعث میشود از هرگونه خطای محاسباتی جلوگیری شود.
آیا محاسبه مظنهگیری قیمتها دشوار نیست؟
پساز اتمام آمارگیری، تمامی این 320 هزار مظنه قیمت به دفتر شاخص قیمت ارسال میشود و با استفاده از نرم افزار ویژه و تخصصی این قیمتها برای تهیه شاخص قیمت و تورم مورد استفاده قرار میگیرد.
بههیچ عنوان امکان دستکاری قیمتها وجود ندارد. چرا که یک راستی آزمایی از قیمتها نیز انجام میشود. برای مثال امکان دستکاری قیمت در یک استان وجود ندارد و این قیمت با قیمت سایر بخشها مقایسه میشود. در حقیقت در هر مرحله یک کالا در سطوح مختلف منطقه، شهر، استان و کشور بررسی میشود. هماکنون انتشار نرخ تورم بهصورت منظم در روز نخست هر ماه انجام میشود. در انتشار آمار نیز پس از تدوین و اطلاع آن به رئیس مرکز بهصورت مستقیم آمار و در کمترین زمان روی سایت مرکز آمار ایران قرار میگیرد.
اعلام قیمت خوراکیها هم که بهصورت هفتگی صورت میگیرد؟
با توجه به نوسان قیمتی خوراکیهای تازه، مرکز آمار ایران برنامه دارد تا قیمت این دسته از کالاها را بهصورت هفتگی اعلام کند. هماکنون جمعآوری اطلاعات کالاها به روش الکترونیکی انجام میشود و امکان این وجود دارد که گزارشهای هفتگی از تغییر قیمت خوراکیها در استان تهران و سایر استانها منتشر شود. این اطلاعات به احتمال زیاد تا پایان سالجاری اجرایی و منتشر خواهد شد.
آیا مظنه گیران کارمند مرکز آمار هستند؟
خیر، با توجه به اینکه قیمت 475 قلم کالا و خدمت هرماه دریافت شود، مظنه گیران قیمتی باید بهطور مدام فعال باشند. برهمین اساس گروه اطلاعات و آماری که در تمام سازمانهای مدیریت و برنامهریزی استانها فعال است، طرحهای آماری مرکز آمار ایران را هدایت میکنند. برای اجرای طرحهای آماری از گروه آمارگیران آزاد استفاده میشود که به طور معمول برای یک سال کار به آنها سپرده میشود. هماکنون 357 مأمور شهری به علاوه بیش از 600 مأمور آمارگیری در روستاها هستند که البته کارمند رسمی مرکز آمار یا سازمان برنامه و بودجه نیستند.
مرکز آمارتورم نقطهای را هم اعلام میکند، آیا تورم نقطهای استاندارد است؟
بله، تورم نقطهبهنقطه که تغییرات شاخص تورم را نسبت به مدت مشابه سال قبل مقایسه میکند، یک استاندارد جهانی است که توسط بسیاری از کشورها محاسبه و اعلام میشود. گزارشهایی که در مرکز آمار تولید میشود براساس استانداردهای روز جهان انجام میشود. بنابراین، این شاخص ساخته دولت نیست. درواقع شاخص تورم نقطهبهنقطه بهترین شاخص برای مقایسه عملکرد و تغییرات در یک سال اخیر است. ضمن اینکه در گزارش مرکز آمار در کنار تورم نقطهای، تورم ماهیانه و سالانه نیز اعلام میشود. هر یک از این شاخصها کاربرد خود را دارد.
سری زمانی که در مرکز آمار ایجاد شده از سال 1315 وجود دارد. نرخ تورم نقطهای یک عدد ریاضی است و امکان دستکاری آن وجود ندارد. چرا که عدد اول مربوط به یک سال پیش بوده و قبلاً منتشر شده است. تمام سری زمانی و اعداد شاخص روی سایت مرکز قرار دارد. هیچ عددی قابل تغییرنیست زیرا حتی در ماه جاری نیز عدد شاخص کل بر اساس وزنها و شاخصهای گروهها محاسبه میشود و هر تغییری مشهود خواهد بود.
شما تورم براساس دهکهای هزینهای را هم اعلام میکنید، دهکهای هزینهای چیست؟
دهکهای هزینهای به تفکیک وزن براساس هر دهک محاسبه میشود. وزن و سهم هر کالایی در دهکهای هزینهای متفاوت است و برهمین مبنا تورم هر دهک محاسبه میشود.
هرچه به دهکهای بالا و پردرآمد نزدیک میشویم، سهم خوراکیها کمتر میشود و برعکس برای دهکهای پایین بیشتر است.
بهصورت جداگانه سهم هر دهک محاسبه شده است. نحوه تفکیک دهکها نیز براساس طرح هزینه درآمد خانوارها محاسبه میشود که درآن مشخص شده است که دامنه هزینه در هر دهک چه میزان است. برای دهکها نیز کل 475 قلم کالای سبد تورم کل درنظر گرفته میشود، اما ممکن است که برای دهکهای پایین تعداد اقلام، کالاها و خدمات محدودتر باشد و تعدادی از کالاها در سبد مصرف نباشد. سهم خوراکیها در دهک اول (کم درآمدترین) 43.3 درصد ولی دهک دهم (پردرآمدترین) 17.22 درصد است. اما درغیرخوراکیها برعکس است درحالی که سهم این کالاها در دهک اول 56.7 درصد است برای دهک دهم این سهم به 82.78 درصد میرسد. همچنین ضریب اهمیت هتل و رستوران برای دهک اول 25 صدم درصد و برای دهک دهم 3 درصد است که این اعداد نشان میدهد یک خانوار در دهک اول برای خدمات هتل و رستوران 0.25 درصد درآمد و یک خانوار در دهک آخر 3 درصد درآمد خود را هزینه میکند. لبنیات سهم 4.8 درصد در دهک اول دارد و درصورتی که تورم کل لبنیات بالا برود، تأثیر بیشتری روی این دهک دارد.
منبع:ایران