چند سال پیش وقتی که به دلایل مختلف با سروش صحت هم کلام میشدیم و به کوچ از تلویزیون به سینما بحث می کردیم، قابل پیش بینی بود که کارگردان «فوق لیسانسه ها» ورژن دیگری از خودش را در سینما نشان خواهد داد و پرواضح بود که عمق تفکرات سروش صحت در فیلمسازی و دیدگاه هنریاش اتفاقی متفاوت بود با آنچه در تلویزیون تا به امروز تجربه کرده است.
شاید تلویزیون و مخاطب عام تنها برای لحظاتی به او فرصت میدادند تا آنچه باید را تمام و کمال بگوید. درحالی که صحت در انتظار فرصتی بود تا سالها توانمندیاش را در عرصه فیلمسازی در جایی ثابت کند و حتی طنز تلخ مورد علاقه اش را از زاویه ای که حالا دیگر خودش مدیریت می کرد بسازد.
نگاهی کاملا جدی به موضوع مرگ، زمان و دنیایی که انسان هایش تنها فقط تو را می بینند و نه اینکه در تمام لحظاتش به تو فکر کنند، نمایش دنیایی کوچک از آدم هایی که هرکدام دغدغهای متفاوت دارند از جنس هم نیستند از یک لحن استفاده نمیکنند، رنگ فکرشان شباهتی به هم ندارد اما با انتخاب یا بیانتخاب خود در کنار هم هستند. مدتی را با هم سپری میکنند، گاهی با هم به چلنچ و چالش میرسند و گاهی با هم میرقصند.
دور از ذهن نبود که در قلم صحت به رنگ آمیزی خوش در و پیکری از شخصیت ها برسیم و منطقی بود تا بخواهیم صحت را متبحر در نمایش دیتیل هایی از خصوصیات و ویژگی های یک انسان بدانیم.
«جهان با من برقص» فیلمی آرام و دوست داشتنی و با فلسفه ای شبیه به دنیایی که در آن زندگی می کنیم، همراه با فانتزی هایی که وجود دارد و نمی بینیم ساخته شده است و تمام باربطی ها و بی ربطی های زندگی نخ و سوزن کوبلنی شده است که تصویری شگرف را بر پرده سینما نمایان می کند.
شاید نقطه اوج فیلم به روند قصه مرتبط نباشد اما حتما به شخصیتهای جذاب و دوست داشتنی فیلم میتوان نمره بالایی داد، چراکه هریک از این شخصیتها بی آداب و ترتیبی هرآنچه دلشان میخواهد میگویند بیآنکه مانعی از اتفاق پیش رو (مرگ قهرمان قصه) آنها را به محدودیتی یا معذوریتی دست و پاگیر رسانده باشد.
استفاده از عنصر موسیقی به عنوان کاراکتری موثر در میان این همه شخصیت نشان از این دارد که کارگردان فیلم روی این فاکتور موثر در درام برای رنگ آمیزی تماتیک اثرش متاثر از اتفاقات و حوادثی که گاهی رخ می دهد و گاهی نه، حساب ویژه باز کرده است و می داند که در این دنیا رقصیدن بی ترنم و ترانه ممکن نیست.
صحت در طراحی عکسهایی از فیلمش در پلان به پلان «جهان با من برقص» پوسترهایی جذاب از محلی برای زندگی به تصویر میکشد و در موقعیتی که جهان قصه او به خط پایانی نزدیک میشود، دنیا برای رقصیدن همه عقده ها کاستی ها و نداشته هایش را کنار می گذارد.
فیلم در کارگردانی، تدوین و استفاده درست از نمادها و سمبل های عشق و مهربانی و دوست داشتن و حتی تنفر و انزجار پر و پیمان است. شاید دور از واقعیت نباشد بگوییم حتی هر یک از حیوانات هم در فیلم صحت صاحب کاراکتر و جایگاه دراماتیک هستند و نکته دیگر این است که فیلم در کارگردانی به خودنمایی نمی رسد و برای نشستن قصه به سلیقه تماشاگر هرگز شلنگ تخته اضافی در حرکات دوربین، دکوپاژ و ... محسوس نیست.
«جهان با من برقص» به رغم اینکه دراماتیک ترین حادثه زندگی انسان را بررسی می کند با تیزهوشی مراقبت دارد از اینکه فیلم حال مخاطبش را خراب نکند و اتفاقا در بسیاری از لحظات تماشاگر به فلسفه زندگی نگاهی عمیق تر دارد.