صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

در گفتگو با دکتر محمد بهزاد پور:

بررسی نقش طبیعت بر حس تعلق در مجتمع های مسکونی

۱۳۹۸/۱۰/۱۷ - ۱۲:۴۴:۱۴
کد خبر: ۹۴۷۰۵۱
با نگاهی به تجربه کشورمان در زمینه ساخت مجتمع های مسکونی آشکار می شود که رویکرد غالب آن ها رویکردی تک بعدی نگر بوده که در آن صرفا به ساخت فضایی برای اقامت و استراحت اشتغال و یا مکانی برای جذب سرریز جمعیت کلان شهرها توجه شده است.

به گزارش خبرگزاری برنا از تهران ؛  محمد بهزاد پور مدیر گروه رشته معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد هشتگرد، مشاور عمرانی ریاست واحد و عضو شورای آموزشی دانشکده فنی و مهندسی  در خصوص پیرآمون نقش طبیعت در مجتمع های مسکونی گفتگویی انجام شد. می خوانیم:

استاد تعلق به مکان چه تاثیری در کیفیت زندگی دارد؟

یکی از معانی مهم و موثر در ارتقا کیفیت محیط های انسانی حس تعلق به مکان می باشد.این حس عامل مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط بوده و نهایتا منجر به ایجاد محیط های با کیفیت خواهد گردید(مشکینی و همکاران)امروزه حس مکان به شاخص و اصطلاحی رایج در برنامه ریزی و طراحی سکونت گاه های انسانی تبدیل شده است.

این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می شود.حس مکان و تعلق مکانی علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می گردد باعث دستیابی به هویت برای افراد می شود (فلاحت). تعلق بر احساس تاکید دارد و مکان بر قرارگاه های محیطی که ساکنان به طور احساسی و فرهنگی بدان تعلق یافته اند.

استاد نقش فضاهای طبیعی در تعلق افراد به مکان چگونه است؟

در تحقیقات مختلف مکان ها ممکن است از چندین طریق با یکدیگر متفاوت باشند: مقیاس با اندازه و وسعت: ملموس در مقابل  نمادین که قابل فهم و تجربه شده در مقابل نامفهوم و تجربه نشده. در هر صورت اصل بر تمایز است. تمایزی که گویی اینجا چیزهای دارد که در جاهای دیگر نمی توان یافت.

یکی از همین وجوه تمایز فضاهای سبز عناصر طبیعی و به طور کلی طبیعت موجود در مکان هاست. فضاهای طبیعی در طول زندگی افراد به فضاهایی خاص برای آنان تبدیل می شود و به عنوان محیطی که ساکنان بخشی از وقت خود را در آن می گذرانند حائز اهمیت است.

علت عدم تعلق افراد نسبت به فضای های سبز در چیست؟

در کشورهای در حال توسعه مانند ایران توجه به فضاهای سبز شهری و بوستان های محلی بیشتر با هدف تامین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهر ها صورت می پذیرد. اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثرگذاری این فضاها بر حس تعلق مکانی ساکنان، کیفیت و چگونگی این تاثیرات تبیین نمی شوند. بنابراین بررسی نقش طبیعت در راستای تقویت حس تعلق مکانی در جوامع شهری بسیار ضروری و پراهمیت جلوه می کند.

با نگاهی به تجربه کشورمان در زمینه ساخت مجتمع های مسکونی آشکار می شود که رویکرد غالب آن ها رویکردی تک بعدی نگر بوده که در آن صرفا به ساخت فضایی برای اقامت و استراحت اشتغال و یا مکانی برای جذب سرریز جمعیت کلان شهرها توجه شده است.

نبود خاطره جمعی و توجیهات اقتصادی چه تاثیری بر روی این موضوع دارد؟

فقدان تاریخ فرهنگ و خاطره جمعی در این مجتمع ها و به دنبال آن در اولویت قرار دادن مسائل مالی توجیهات اقتصادی و ... باعث گردیده که مسئله ای تعلق مکانی، مسئله ای فرعی تلقی گردد. در واقع در این زمینه توسعه شتابان عرصه های شهری طی چند دهه اخیر حیات اجتماعی ساکنان را تحت تاثیر قرار داده است و باعث شده توجه معماران و شهرسازان بیشتر بر جنبه های کالبدی و فیزیکی شهر معطوف گردد.که پیامد این رویکرد تک بعدی به توسعه شهری غافل ماندن از تاثیرگذرای فضاهای طبیعی و سبز شهری بر حس تعلق و هویت ساکنان است.

 

نظر شما