به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در این مراسم که با حضور تعداد زیادی از اساتید، دانشجویان و علاقهمندان حوزه تئاتر برگزار میشد چند تن از مدعوین به ایراد سخنرانی پرداختند که در ادامه به گزارش بخش هایی از این رویداد فرهنگی و هنری خواهیم پرداخت.
در آغاز این مراسم مجری برنامه آقای امید ابدالی ضمن خوش آمدگویی به حضار از «نظر احمدی» مدیرمسئول و سردبیر نمایش شناخت دعوت کرد تا در جایگاه حاضر شود، احمدی ضمن تشکر از عموم حضار با خاطرنشان نمودن این نکته که در این روزهای سخت و دشوار و شرایط بحرانی جمع شدن در کنار هم و گفتگو از فرهنگ و هنر امری خطیر محسوب میشود افزود برغم همه موانع و مشکلات ما کماکان به انتشار این نشریه پرداخته و امیدواریم که همچنان شاهد تدوام حیات این، تنها فصلنامه در حال انتشار بخش خصوصی تئاتر ایران باشیم، ایشان در ادامه افزودند که در همه جای دنیا تئاتر بدون حمایت دولتی قادر به ادامه فعالیت نیست و نشریات تئاتری نیز از این امر مستثنی نیستند و در ایران نه تنها این حمایت به شکل حداقلی است بلکه یک نشریه تئاتر باید با بخش دولتی نیز وارد رقابت بشود چرا که اکثر نشریات تئاتری در اختیار دولت هستند و ما پیش از ورود به این بازی بازنده محسوب میشویم و سپس ایشان ابراز امیدواری کرد که دولت و خاصه مرکز هنرهای نمایشی در این رابطه رویکردی جدی داشته باشد و به حمایت از نشریات هنری بپردازند، مدیرانتشارات ناظرزاده کرمانی در انتها خاطر نشان نمود حالا که ما از کمک های دولتی چندان برخوردار نیستیم تنها باید از طریق آگهی هزینه ها را جبران کنیم واین در حالی است که هیچ بنگاهی حاضر نیست در این بخش سرمایه گذاری کند چرا که این نشریات از مخاطبان محدودی برخوردارند و متاسفانه ما هنوز نمی دانیم که حمایت از تئاتر دموکراسی را در جامعه تقویت می کند چرا که مهمترین عنصر تئاتر گفتگو است و تئاتر می تواند فرهنگ گفتگو را به جامعه تسری بدهد و اگر ما تئاتر توسعه یافته و پویایی داشته باشیم در عوض نیز جامعه توسعه یافته و دموکراتی داریم و کاش خیرین ما که تنها به فکر مدرسه ساختن هستند کمی هم به ساختن سالن تئاتر و گسترش این هنر فکر می کردند
دومین سخنران این مراسم پروفسور حسین اسماعیلی استاد دانشگاه سوربن جدید و مدیر پیشین بخش مطالعات ایرانی دانشگاه استراسبورگ بود، ایشان در ابتدا پیرامون «نظراحمدی» سردبیر نمایش شناخت خاطرنشان کردند که انرژی تمام نشدی او برای من حیرت انگیز است و به قول جمشید ملکپور آنقدر مهربانی او زیاد است که نه گفتن به او سخت است و من با آنکه امروز ساعت5 در انجمن ایران و فرانسه دعوت به مراسم صدمین سال افتتاحیه کتابخانه هانری کربن بودم آن جلسه را لغو کردم تا در اینجا حضور داشته باشم، این مصحح آثار ادب فارسی در ادامه افزودند وقتی در رونمایی شماره اول فصلنامه نمایش شناخت حضور پیدا کردم، یکی از کسانی بودم که شک داشت این قدم به دوم و سوم برسد، و حالا باید بگویم که نظرم کاملا برگشته است، ایشان در خاتمه خاطر نشان نمودند در جایی که فرهنگ جزء پرونده های بایگانی شده محسوب می شود در آوردن مجله تخصصی کار دشواری است و در این شرایط که فرهنگ ما از درون در حال پوسیدن است و اهل فرهنگ هم انگار بی تفاوت هستند وقتی جوانانی مثل نظر احمدی را می بینم باز کمی دلگرم میشوم.
و اما سومین سخنران این مراسم دکتر مسعود دلخواه کارگردان، بازیگر و استاد دانشگاه تربیت مدرس بود ایشان در ابتدا گفتند که من وقتی اسامی سخنرانان این مراسم را دیدم، بیشتر راغب شدم تا در این جلسه حضور یابم، و سپس با اشاره به شرایط فعلی افزودند روزگار عجیبی است، روزگاری عجیب و ناشاد و انگار شادی مفهوم انتزاعی بیشتر نیست و با این همه اتفاقات غیرمترقبه انگار دارد این وضعیت به یک روال عادی تبدیل می شود و ایشان در ادامه نیز با اشاره به نشریه نمایش شناخت خاطر نشان کردند در سرایی که باد از هر طرف می وزد و هر کسی تنها مراقب آن است که باد کلاهش را نبرد روشن کردن یک شمع کار ساده ای نیست، در این شرایط هر کار هنری و ادبی مانند روشن کردم شمع در طوفان است و حال که در این شرایط سخت این شمع روشن شده است ، برای روشن نگاه داشتنش نیاز به این گرد همایی هاست و در بین حضور همه ما لازم است برای آنکه گرد این شمع را احاطه کنیم تا خاموش نشود.
پس از دکتر دلخواه نوبت به دکتر محمد رضا خاکی مترجم تئاتر و استاد دانشگاه رسید تا چند دقیقهای با حضار به گفتگو بنشیند ایشان ضمن اشاره به گفته های اقای احمدی یادآور شدند که تئاتر محصول گفتگو است اما سرزمین ما انگار سرزمین مونولگ است و ما همیشه حتی در جشنوارههایمان به دنبال نمایش یک نفره هستیم و شوربختانه اهل دیالوگ نیستیم. سپس این چهره دانشگاهی افزودند با آنکه تجربه تئاتر برای ما نسبت به دیگر کشورها کمتر است اما در مواقع بحرانی تئاتر توانسته که راهگشا باشد. وی سپس از قول یان کات یادآور شدند در دوره جنگ اروپا و گرفتاری های پیش آمده از آن همچنان تئاتر کار می کرد و سالن ها پر می شد چراکه تماشاگر جهان را با توجه به شرایط خودش تبیین می کند و در هر شرایطی آن را با توجه به دوران خود تفسیر می کند، دکتر خاکی در ادامه افزودند هر چند که امروز تئاتر ماکم فرصت، عجول، بدون گویایی و منعکس کننده واقعیت میباشد اما هنوز یک چیز وجود دارد اینکه ما به آن فکر می کنیم و به کار کردن ادامه می دهیم و اما همیشه واسطه هایی هم نیاز است که از آن استفاده کنیم و فهمم مان را اعتلا ببخشیم و در این شرایط که ما حرف نمی زنیم این واسطه ها اهمیت بیشتری دارند در این دوران فقدان گفتگو متن ها باید در جایی جمع و در اختیار آیندگان قرار گیرند پس در این شرایط انتشار مجلات تخصصی که یکی از همین واسطه ها محسوب می شود بسیار ارزشمند حیاتی است.
پس از دکتر خاکی نوبت به استاد صدرالدین زاهد بازیگرشناخته شده تئاتر در ایران و فرانسه رسید تا به ارائه نقطه نظرات خود بپردازد، ایشان که خود سابقه بازی در چند نمایش کارگردان مطرح اروپایی پیتربروک را داشته صحبت های خود را با نقل خاطره ای مربوط به ایشان اینگونه آغاز کرد که سالها پیش در جلسه رونمایی کتابی 400صفحه ای پیرامون آثار و آرا پیتر بروک در پاریس شرکت کرده بودم که خود بروک هم در آن حضور داشت و پس از اینکه چندین سخنران که آثارشان در این مجموعه منتشر شده بود به ایراد سخنرانی و تجزیه و تحلیل آثار وی پرداختند بروک در حالی که کتاب را به دست داشت گفت به نظرم باید کتاب قطور و پر معنایی باشد اما با این کتاب به تماشای تئاتر من نیایند چون مانع فهم تئاتر من می شود و سپس خاطرنشان کردند که این حرف بروک جدای از جنبه ظنزآمیز خود معنای مهمی داشت اینکه چطور ممکن است نمایشی که حاصل همکاری یک مشت ادم است را یک نفر در یک مقاله یا مجله محدود کند چرا که تئاتر معنایی وسیع دارد و اگر نتوان در جایگاه خودش بیان معنا کند چطور با نشریه تئاتری می توان چنین کاری کرد؟ وتئاتر اگر خودش خودش را بیان نکند تئاتر نیست و قرار نیست که دیگران آن را معنی کنند وچگونه تئاتر زنده را با مجله که جز کلام پشتوانه ای ندارد ارتباط بدهیم ؟ ایشان پس از ایراد این جملات و طرح این سوالات در انتها افزودند برای تعریف وظایف یک نشریه در قبال تئاتر و نیز معنی نمودن تئاتر و کلام در کنار هم نیاز به مجالی دیگر است که در این فرصت امکان پرداختن به آن نیست.
پس از استاد زاهد، دکتر نصرالله قادری استاد دانشگاه و سردبیر نشریه نمایش به جایگاه دعوت شدند و ایشان در ابتدا ضمن بیان خاطراتی در رابطه با امیرکاوس بالازاده که در جلسه حضور داشتند و در حالی که مدام بغض گلوی ایشان را می فشرد یادآور شدند که برای من خیلی سخت است که دوست دوران کودکی ام را در این وضعیت خاص و در حال بیماری ببینم و سپس در رابطه با مجله نمایش شناخت افزودند وقتی قرار است باجناق ها راجع به هم حرف بزنند خیلی سخت است، من ظاهرا سردبیر تنها مجله دولتی هستم که منتشر میشود و این مجله باجناق ماست و قاطعانه حکم می دهم کسی که از شماره اول تا همین شماره سطر به سطرش را خوانده و می تواند راجع به آن حرف بزند من هستم، خوشحالم یک دیوانه البته در معنای مثبت آن پیدا شده و در زمانه ای که سرانه مطاله در کشور ما به2دقیقه هم نمی رسد حاضر است یک مجله تئاتری در بیاورد که حتی اساتید ما هم حوصله خواندن آنرا ندارند و تازه به این نخواندن افتخار هم می کنند.
ایشان سپس خاطر نشان کردند از روزگار قدیم و از یونان باستان فلسفه کنار تئاتر ایستاد یعنی کلمه در کنار آن ایستاد و تئاتر با همین نوشته ها و همین نشریات و در واقع با همین جنون ها ماندگار شده است آنهم در شرایط سخت و دشوار، سردبیر مجله نمایش سپس در نقد شرایط موجود تئاتر افزودند روزگاری تئاتر عصمت و قداست داشت و خود من مهمترین درس ها را روی صحنه گرفتم و اما امروز تئاتر کمترین حرمت را دارد و در این موقعیت یک مجله تئاتری می خواهد در روزگاری که که کمترین ارزش را برای تئاتر قائل هستند وضعیت زمانه خود را برای آیندگان تشریح کند و جالب است بدانید که سخت ترین سانسور نسبت به مجله تئاتر است چرا که انگار از اول همه پذیرفته اند تئاتر در مقابل سیستم است و تو باید به هزار جا پاسخگو باشی و متاسفانه اول از همه به خود تئاتری ها باید پاسخگو باشی.
پس از آقای قادری دکتر امیرکاوس بالازاده تاریخ پژوه و استاد دانشگاه آزاد تهران که این روزها از بیماری سختی رنج می برند روی صحنه حاضر شد و ضمن تشکر از ابراز محبت آقای قادری خاطرنشان کرد که در این روزهای بیماری بیشتر محبت را از جانب دوستان و آشنایانم و خاصه از دانشجویان دانشگاه آزاد دیده ام و در همین مجال از همه آنها تشکر میکنم، ایشان در ادامه از علاقه مفرط خود به تئاتر و تاریخ گفتند و در توضیح این علاقه به نقل این خاطره پرداختند که روزی یکی از دوستان پزشکم از من پرسید که تو برای چه تاریخ می خوانی و من پاسخ دادم برای آنکه تو با خواندن پزشکی در نهایت می توانی جان چند تن را نجات بدهی و اگر کسی درست تاریخ کشورش را بخواند و درست آن را به کار بگیرد می تواند جان یک جامعه را نجات بدهد ایشان در ادامه ضمن انتقاد از وضعیت نامناسب تئاتر و خاصه بازیگری در این روزها افزودند این روزها که اغلب در خانه هستم اتفاقی یک سریال عاشقانه را می دیدم که یکی از دانشجویان من در آن بازی می کرد و باید بگویم واقعا سریال مزخرفی بود از آن بدتر بازی این دانشجو که خود را سلطان بازیگری می داند و حتی از پس یک نگاه عاشقانه هم بر نمی آید در حالی که نگاه کردن جزء الفبای تئاتر و بازیگری است.
و اما پس از صحبت های دکتر بالازاده، سردبیر مجله روی سن رفته و از چند تن از بزرگان حاضر در صحنه تقاضا نمود تا جهت انجام مراسم رونمایی از شماره چهارم بر روی صحنه حاضر شوند شایان ذکر است که شماره چهارم نمایش شناخت که حاوی آثاری از چهرههای مطرح هنرهای نمایشی همچون دکتر فرهاد ناظرزاده کرمانی، دکتر جمشید ملکپور، استاد فلاح زاده و...میباشد در110صفحه و با قیمت25000تومان در اکثر کتابفروشی های معتبر پایتخت از جمله پارت، اوج، پیشگام، توس، مولی و...در دسترس علاقهمندان است