«نصرتالله تاجیک»، کارشناس مسائل خاورمیانه، درباره روابط ایران با کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس با توجه به سفر اخیر امیر قطر به ایران، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: یکی از مهمترین عناصر مفهومی و تئوریک در سیاست خارجی صلابت و پیوستگی و به دام حوادث و روزمرگی نیفتادن است. اهمیت منطقه خلیج فارس بدلیل تامین انرژی جهان از زیر مجموعههای نظام امنیتی بینالمللی بوده و معادلات پیچیده این منطقه با منافع داخلی، منطقهای و بینالمللی گره خورده است.
او افزود: در این منطقه در مقابل ما، طیفی از کشورها با سیاستها، بحرانها و چالشها و ظرفیتهای گوناگونی در حاشیه این آبراه قرار دارند و نمیتوان فقط به حرکت و یا اقدام یک کشور بسنده و آن را تجزیه و تحلیل کرد. یعنی ما در حاشیه جنوبی خلیج فارس یک مجموعه یکدست را برای تعامل نداریم. یک طیف برمیگردد به عربستان با جاهطلبیها و سیاستهایی که هم در منطقه و هم در مقابل ایران دارد و یک طیف هم برمیگردد، به عمان که تلاش دارد رابطه معقولی با ایران داشته باشد. یعنی ما از مخالفترین داریم تا کشورهایی که کمتر با ما مخالف هستند حال نه اینکه با ما روابط گسترده استراتژیکی داشته باشند و باید این را، درک کنیم.
تاجیک ادامه داد: نکته مهم آن است که درون این طیف نیز بحرانها و چالشهایی وجود دارد اما این مجموعه مشکلات زیادی هم ندارند که در مقابل سیاستهای ایران بطور نسبی هماهنگی سیاسی داشته باشند! مگر آنکه تضاد درونیشان آنقدر شدید باشد که در آن صورت تلاش میکنند از کارت ایران برای حل آن تضاد استفاده کنند. مانند آنچه در دو سال پیش در اختلاف بین قطر و عربستان شاهد بودیم.
نصرتالله تاجیک تاکید کرد: در حاشیه جنوب خلیج فارس، کشورهای توسعه نیافتهای داریم که کمک موثری به روند توسعهای ایران نمیکنند و از اینکه ما مشکلاتمان با غرب کاهش پیدا کند و ریلگذاری توسعه در کشورمان آغاز شود، دل خوشی ندارند! به عبارت دیگر هیچ کشوری همسایگانش را انتخاب نمیکند. در این منطقه ژئواستراتژیک ما نیاز به رعایت و توجه به راهبرد سیاست همسایگی داریم، اما کشورهایی را در همسایگی داریم که از نظر مسایل سیاسی- اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی، با ما مشکلاتی دارند و هم بین خودشان، با یکدیگر متفاوت هستند و از نظر میزان وابستگی به اقتصاد جهانی و وابستگی به قدرتهای فرامنطقهای، مختلف هستند.
او ادامه داد: بنابراین ما واقعا باید راجع به استراتژی خودمان در رویارویی با این کشورها که طراحی و اجرا میکنیم سوال کلیدی و راهبردیمان در خلیج فارس این باشد که آیا ما با یک مجموعه یک دستی طرف هستیم یا با مجموعه و طیفی از کشورها روبرو هستیم که باید هر کدام را با مقتضای خودشان، دغدغهها، بحران ها، نیازها، مشکلات سیاسی اجتماعی داخلی و نوع ارتباطشان با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و اینکه در کدام اردوگاه هستند، بررسی کنیم. زیرا همه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در یک اردوگاه تعریف نمیشوند. برخی از این کشورها، گرایش آمریکایی و برخی دارای گرایش انگلیسی هستند.
این کارشناس مسائل منطقه بیان کرد: بنابراین باید همه این موارد را در طراحیهایمان لحاظ کنیم و وقتی آن تصویر بزرگ را تهیه و درنظر گرفتیم ببنیم که کدام قسمت از این تصویر برایمان کارساز خواهد بود. در این میان نوع برخوردهای سعودی به دلیل مشکلات داخلی که دارند و گسلهایی که جامعه سعودی یا سیاست و حکومت عربستان با آن روبرو هستند با گسلهای سیاسی و اجتماعی قطر، کویت، بحرین و عمان متفاوت است و باید این موارد را در سیاستهایمان در نظر بگیریم. در حقیقت هر کشوری مثل یک موجود زنده ای است که مجموعهای از مسایل در آن سیستم و آن موجودیت در جریان است و نوع سیاست، حکومت، نحوه رویکرد و گرایشش را میسازد.
سفیر پیشین ایران در اردن عنوان کرد: با این توضیحات، قطر به دلیل مشکلاتی داخلی و از همه مهمتر به دلیل محصور بودن پارامترهای جغرافیای طبیعی و انسانیاش بین سایر کشورها، کشوری منزوی است. این کشور با ضعف جغرافیایی به دلیل وزن کم سرزمینی و جمعیتی محصور در تلاش است تا امنیت خود را تامین کند. به هر حال قطر دارای جاهطلبی بوده و توانسته با طراحیهای سیاسی و استفاده از ابزار رسانه، نقشی مهمی در جهان برای خود تعریف کند و از آنجایی که از منظر اقتصادی نیز دارای یک اندوخته ارزی فراوان به دلیل فروش سوخت فسیلی یعنی نفت و گاز است، توانسته از این ابزارها به خوبی استفاده کند. قطر با سرمایهگذاری های خارجی و همچنین استفاده از سرمایه مالی برای ایجاد جریان های سیاسی در دنیای عرب و نیز مناسبتهایی همچون جام جهانی 2022 و حضور در ورزش و هنر، تلاش میکند وزن خود را افزایش داده و آن کاستیها را جبران کند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل توضیح داد: بهطور مثال قطر یکی از کشورهایی بود که در جریان داعش چه از طریق تأمین مالی دولتی یا خیریههای قطری کمک زیادی به حمایت مالی از داعش و گروههای زیر مجموعهاش داشت زیرا در میان جامعه قطری و نوع گرایشی که اهل سنت در قطر دارند، تمایل به اخوانالمسلمین و نیز حمایت از گروههای جهادی وجود دارد. دولت قطر در حقیقت توانست یک نقش تخریبی زیادی در معادلات خاورمیانه بعد از بهار عربی و مشخصا در جریانات داعش در عراق و سوریه بازی کند. ولی از آن جهت که دارای یک سیستم سیاسی و حاکمیتی منعطف است و مثل سعودیها محافظه کار و سنتی نیستند، وقتی که متوجه شد این قدرت تخریبی، چهره قطر را هم تحت تاثیر قرار میدهد به سرعت توانست ارتباطش را قطع کند و تلاش کرد از دستاوردهایی که از جهت نفوذ بر عناصر تشکیل دهنده داعش دارد، استفاده کند.
او ادامه داد: از این رو چنین کشوری کوچک با جمعیت کم و دارای آسیبپذیریهای سیاسی و اجتماعی داخلی و منطقهای با این نقش بین المللی که برای خودش طراحی کرده دارای سابقه خوبی در همکاریهای نه سیاسی بلکه حتی اقتصادی با ایران نیست. اما به هر حال با توجه به مشکلاتی که ما در منطقه و صحنه بینالمللی داریم نیازمند روابط با قطر هستیم و هم ممکن است با تحقق شرایطی بتوان در صورتی که در سطوح حاکمیتی قطر نیز اراده همکاری با جمهوری اسلامی پیدا شود حداقل به عنوان طرف اقتصادی و تجاری ایران به این کشور امید داشته باشیم.
تاجیک در مور سفر امیر قطر به تهران تاکید کرد: قطریها منهای سفر اخیر امیر قطر به ایران که من هنوز از جزئیات این سفر اطلاعی ندارم، بیشتر به دنبال کاهش تنش بین ایران و آمریکا و میانجیگری بین دو کشور هستند که در حقیقت تنشهای منطقهای کاهش پیدا کند زیرا افزایش تنشها در خلیج فارس طبیعتا بر جریان انرژی اثر میگذارد و باعث خواهد شد روند کسب درآمد، کاهشی و بر روند توسعه کشورها تاثیر منفی گذاشته و یا پای آنها را نیز بهطور مستقیم و غیر مستقیم به درگیریها باز کند. اصولا افزایش تنش بین قدرتهای منطقه و فرامنطقهای چیزی جز هدر دادن منابع مخصوصا برای طرفهای ضعیف و آسیب پذیر در بر ندارد.
او عنوان کرد: لذا با این صحبتی که اکنون در رسانه ها مطرح شده و ملاقاتهایی که امیر قطر با مقامات کشورمان داشته است، بنده به دلیل سوابق عملکردی قطریها در ارتباط با ایران در دو موضوع نسبت به افزایش سطح تعاملات دو کشور بد بین هستم. اول اینکه جامعه ایرانیان در قطر بهرغم یک سابقه طولانی متأسفانه دارای یک نقش و جایگاه اقتصادی مناسب در آن کشور نیستند. جامعه ایرانی قطر، شان خود بعنوان یک شهروند درجه یک قطری را نداشته و برخلاف سایر کشورها همچون ایرانیان مقیم دبی و کویت ضعیف و درجه چندم نگه داشته شده و اجازه داده نشده که آنها در روند اقتصادی قطر یک نقش مثبت، سازنده و بالایی داشته باشند.
او ادامه داد: نکته بعدی، عدم اراده جدی و سیاسی قطر در انجام حتی فعالیت اقتصادی جدی با ایران است. چند سالی است قطریها در دهه هفتاد شمسی با کارت لوله انتقال آب از ایران به قطر با رقبای منطقهای خود بازی کردند و یا اگر خاطرمان باشد حدود دو سال پیش که مشکلات سعودیها و قطریها اوج گرفت شاهد این بودیم که قطریها دست کمک دراز کردند و ما هم هر آنچه که در توانمان بود سعی کردیم کمک کنیم ولی در این جریان، فقط صادرات هندوانه و گوجه فرنگی آن به ما رسید.
تاجیک در پایان اظهار کرد: یعنی به عقیده من در آن ماجرا تجار و صنعتگران و بخش خصوصی ایران نتوانستند در قطر جایگاهی برای خودش باز کنند و برعکس شاهد آن بودیم که ترکیه بهرغم آن فاصله، نقش بیشتری را از بازار و اقتصاد قطر به خودش تخصیص داد و این بخشی به سیاست قطری ها برمی گردد. قطریها نه در کار سیاسی و استراتژیک بلکه حتی تعامل اقتصادی با ایران، محافظهکاریهایی دارند اما میدانند با شفاف نمودن این دغدغه ها دیگر نمیتوانند با کارت ایران بازی کنند.