مردم درد دارند و از وضعیت گلهمندند اما از درد مردم سختتر و ناراحتکنندهتر، کاسبی با این درد است. گلایه، درد و فشاری که نه با نمایش و حرف درمانی که با عمل، همت و حرکت همه دستاندرکاران تسکین مییابد.
اکنون که مردم گلهمند و ناراحتند برخی پرچم حمایت و همدردی با مردم برداشتهاند، کسانی که در نهایت جز اضافه کردن به مشکلات مردم کار دیگری نمیکنند. تکلیف اپوزیسیون خارجنشین معلوم است اما درد اصلی افرادی هستند که در داخل کشور مسئولیت دارند و یا محبوب مردم هستند؛ کسانی که یادشان میرود این کشور نزدیک 85 میلیون جمعیت دارد و باید براساس خواست همه مردم تصمیم بگیرند و برنامهریزی کنند نه فقط خواست عدهای معدود که سبب شده دخالتهای بیجایشان باعث شده صدای گلایه مردم درست شنیده نشود.
برخی با صدای بلند وارد صفوف مردم میشوند و صدای خود را جای صدای آنها جا میزنند، در طرف مقابل هم مسئولان و دستاندرکاران بدون در نظر گرفتن صدای اصلی با این صدا درگیر میشوند و در نهایت تنها چیزی که شنیده نمیشود و برای آن چارهاندیشی نمیکنند درد و گلایه مردم است.
پس از گران شدن بنزین مردم نگران از آینده دست به اعتراض و انتقاد زدند اما برخی سوءاستفادهگر به صفوف معترضان اضافه شدند و نگذاشتند صدای مردم شنیده شود. البته مسئولان هم تمام فکر و ذکر خود را درگیر این صدا کردند و آنها هم یادشان رفت درد مردم و صدای اصلی چه بود و این معضلی بود که حتی در زمان سقوط هواپیمای اوکراینی هم با آن درگیر بودیم.
پس از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح مبنی بر اینکه شلیک پدافند خودی باعث سقوط هواپیما شده، خانوادههای شهدای این حادثه غمشان بیشتر شد. برخی از دانشجویان هم که همکلاسیهای خود را از دست داده بودند اقدام به تجمع کردند. آنها مطالبات به حقی داشتند اول اینکه دلیل و چرایی این اتفاق به صورت کامل روشن شود. دوم با عوامل اتفاق، برخورد قاطع صورت گیرد و سوم مطمئن شوند اینگونه اتفاقات دیگر رخ نخواهد داد. اما باز هم صداهای ناهنجار از دو طرف، اصل موضوع را به حاشیه برد.
برخی در فضای مجازی شروع به تحریم فضاها و جشنوارهها کردند و برخی هم به صفوف دانشجویان اضافه شدند. از طرف دیگر هم برخی صدای اصلی را نادیده گرفتند و همه مردم و دانشجویان را با یک چشم دیدند. حتی هنرمندان هم به میدان آمدند و فراموش کردند برای ایران و نزدیک به 85 میلیون ایرانی فعالیت میکنند و صدای چند نفر در فضای مجازی شدند و باز هم صدای مردم و دانشجویان شنیده نشد. این شنیده نشدن به حدی بود که حتی وقتی رئیس جمهور هم از مشخص شدن ابعاد حادثه و برخورد با عوامل سخن گفت، برخی به ظاهر دلسوز کشور و نظام به او حمله کردند و باز هم صدا، گلایه و درد مردم در هیاهوی دو طرف گم شد.
مسئولان، رسانهها، هنرمندان، ورزشکاران و همه آنهایی که دستشان میرسد اندکی از درد مردم را کم کنند در شلوغیها و سر و صداهای مختلف یادشان میرود نماینده نزدیک 85 میلیون ایرانی هستند؛ یادشان میرود روستاها، شهرها، کارگران، کشاورزان، دامداران، پیر و جوان و بازنشستهها چه میخواهند و تصمیمشان براساس جو حاکم در فضای مجازی است، حرکتشان بر اساس رفتار و خواست افراد پیرامون محل زندگی خودشان است و به هیچ عنوان قبل از هر تصمیمی به همه مردم فکر نمیکنند. فکر میکنند مردم یعنی آن چند نفری که پستهایشان را میپسندند؛ فکر میکنند مردم یعنی چند مشاور و دوستی که دورشان را گرفتهاند.
فراموش میکنند کشور عزیزمان را گرگهای منطقهای و فرامنطقهای دوره کرده و برای آن دندان تیز کردهاند؛ به جان هم افتادهاند و این وسط مردم هر روز با دعواهای آنها روزگارشان سختتر از دیروز میشود و با هر اتفاقی تنها صدایی که شنیده نمیشود، صدای مردم است. ای کاش همه کمی تامل کنیم و صدای مردم را بشنویم و برای دردهای این مردم زحمتکش و محجوب تلاش و چارهاندیشی کنیم.