به گزارش برنا از اراک ، سال ۹۲ به دنبال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت حسن روحانی، امیدهای فراوانی برای دست یافتن به یک توافق سیاسی با جهان و جایگزینی گفتمان «منطق» به جای گفتمان «تهدید» در دل مردم شکل گرفت که پس از سخنرانی مقام معظم رهبری و بیان این موضوع که نظام باید نرمش قهرمانانه برای روشن شدن حقایق از خود نشان دهد؛ چندین برابر شد.
از همان زمان معنای نرمش قهرمانانه تحلیل های مختلفی را در عرصه های سیاست داخلی و خارجی کشور در پی داشت که البته تمامی آنها بر پایه ارتقای امور دیپلماسی ایران مطرح شد زیرا هشت سال سیاست تهاجمی دولت مهرورز محمود احمدینژاد با غرب، فضایی کاملاً ضد ایرانی در سطح جهان ایجاد کرده بود به طوری که در سال ۹۲ به جز چند کشور آفریقایی هیچ کشور دیگری حاضر نبود سادهترین روابط دیپلماتیک و اقتصادی با ایران داشته باشد به همین دلیل با تشکیل دولت حسن روحانی وظیفه آغاز مذاکرات هسته ای و ایجاد کانال های ارتباطی با جهان، برعهده محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه قرار گرفت.
سرانجام، مذاکره ایران و کشورهای قدرتمندِ عرصه بین الملل، با سکانداری «محمدجواد ظریف» آغاز شد و پس از حدود دو سال در ۲۳ تیرماه ۹۴ ، برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام در وین اتریش بین ایران و گروه ۵+۱ شامل کشورهای ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه و چین به انعقاد رسید و این نشان داد که ایران می تواند در عرصه دیپلماسی خودی نشان داده و حقانیت خود را اثبات کند.
با انعقاد قرارداد وین، شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامه ۲۲۳۱ را در حمایت از برجام صادر کرد و آن را ضمن گنجاندن در حقوق بین الملل، قانونا الزام آور دانست.
پس از شورای امنیت، این بار نوبت مجلس ایران بود تا مُهر تاییدی بر برجام برای ایجاد فضای صلح آمیز با جهان، بزدند اما این کار به دلیل حضور نمایندگان تندرو در مجلس نهم تا حدود بسیاری سخت جلوه میکرد تا اینکه نهایتا در نوزدهم مهرماه ۹۴ کلیات برجام با ۱۳۹ رای موافق و ۱۰۰ رای مخالف در بهارستان به تصویب رسید و حال نوبت جزئیات آن بود تا به تصویب رسد، امری که با فضاسازیهای انجام شده تقریباً محال به نظر میرسید و اینجا بود که رهبری با ورود به موضوع و بیان توصیههایی کار تصویب برنامه جامع اقدام مشترک در مجلس را تسهیل نمود به طوری که دو روز بعد یعنی در ۲۱ مهرماه جزئیات برجام تنها با ۵۹ رای مخالف مورد تصویب نمایندگان مردم قرار گرفت و دیگر نوبت دولت بود تا با اجرای تعهدات برجامی و برنامههای اقتصادی خود کشور را وارد عرصه اقتصاد جهانی نماید.
البته برجام یک راهبرد اقتصادی نبود بلکه تکنیکی بود تا دولت به وسیله ی آن فضای ضد ایرانی حاکم برجامعه بین الملل را تغییر دهد و راه را برای ورود ایران به عرصه اقتصاد جهانی هموار نماید که رفته رفته این تکنیک مورد پذیرش نظام قرار گرفت؛ اما همزمان با حملات مقامات رژیم صهیونیستی در خارج، بخش کوچکی که بعدها با نام کاسبان تحریم شناخته شدند در داخل، شروع به سنگ اندازی و حمله به دولت کردند تا شاید منافعشان باز هم تامین می گردد.
از منافع برجام همین بس که بلافاصله با اجرای این توافق، شرکتهای توانمند بسیاری برای حضور در بازار ایران به ویژه صنعت نفت و گاز، خودرو، انرژی، حمل و نقل و … اعلام آمادگی کردند؛ به طوری که در پایان سال نخست وزارت نفت اعلام کرد که تولید نفت ایران از یک میلیون بشکه به حدود 4 میلیون بشکه در روز رسیده است و در سوی دیگر نیز ممنوعیت ورود ناوگان هوایی ایران به اتحادیه اروپا لغو شد و برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی، قرارداد خرید و ورود هواپیماهای نوساز به انعقاد رسید و البته ترانزیت دریایی ایران نیز کاملا متحول شد به طوری که با افزایش مسیرهای واردات و صادرات کشور، فعالیت کارخانهها با چندین برابر رشد نسبت به سابق؛ به ویژه در استان مرکزی دست به رکورد شکنی در تولید زدند اما علی رغم تمامی این دستاوردها، مخالفان دولت با بیان انتقادات و حملات پی در پی اجازه ندادند تا مردم حلاوت آن را بچشند.
در این بین، این نکته حائز اهمیت است که هیچ دستاورد خارجی نمی تواند بدون پشتوانه داخلی دوام چندانی داشته باشد. بی توجهی دولت به مسئله سیاست داخلی موجب خالی شدن پشت برجام و دست های خود برای حرکت در مسیر کسب دستاوردهای بیشتر از این توافق شد به طوری که بعد از وقوع اعتراضات مردمی در دی ماه ۹۶، آمریکا خروج از برجام را بسیار کم هزینه تر از آنچه باید باشد، برآورد کرد.
یکی از اثرات غیرقابل کتمان برجام بر سیاست خارجه کشور، حضور فعال نظامی و دیپلماسی ایران در منطقه برای مقابله با داعش بود، که به عنوان یکی از اصلیترین حملات «دونالد ترامپ» به برجام به حساب می آید؛ زیرا وی بارها تاکید کرده بود که برجام، ایران را برای حضور فعال در منطقه آزاد گذاشته است؛ لذا در هجدهم اردیبهشت ۹۷ رسماً خروج ایالات متحده از توافق هسته ای با ایران را اعلام کرد تا بار دیگر مکانیزم بازگشت تحریمها علیه ایران فعال شود.
برجام توانسته بود در چارچوب یک قرارداد بین المللی ، علاوه بر حفظ شان و منزلت ایران اسلامی در عرصه بین الملل، توفیقات و امتیازات اقتصادی بسیاری را برای ملت ایران حاصل کند؛ موضوعی که به مذاق تندروهای داخلی و خارجی خوش نیامده بود و هر از گاهی با برنامه هایی که گویا از پیش طراحی و هماهنگ شده بود انتقاد تند و عریان خود را بر دولتمردان وارد می کرد و گاه این شوری به حدی می رسید که نمایندگان مدعی انقلابی گری در مجلس، خود، فراموش می کردند که برجام با حمایت و هدایت رهبری انجام شده است.
یکی از ملموس ترین نتایج برجام افزایش حجم صادرات صنایع و کاهش قیمت تمام شده مواد اولیه کارخانجات تولیدی در کشور و استان مرکزی بود که نمونه های آن بارها عنوان و اطلاع رسانی شده است. بازگشت رونق ار مهمترین ماحصل های این قرارداد بین المللی بود که می توانست سفره بسیاری از کارگران این کارخانجات و صنایع را گسترده تر و حتی رنگین تر از گذشته کند.
اما مخالفت های شدید دو نماینده تندرو از استان مرکزی قابل تامل است؛ استانی که به دلیل وجود کارخانه های صنعتی و تولیدی که در این خطه جغرافیایی واقع شده است ( به ویژه شهرهای اراک، محلات و دلیجان) مامن کارگران بسیاری است که محل درآمدشان همین کارخانجات و صنایع تولیدی است و می توان گفت به نوعی برجام، تاثیر مستقیمی بر سفره کارگران داشته است. چه آنکه پس از خروج امریکا از برجام و تحریم های جدید ترامپ علیه ایران، بسیاری از کارخانجات استان با کاهش محسوس تولید مواجه شدند که در ادامه این وضعیت، تعدیل نیرو و اخراج کارگران یکی از راهکارهای مدیران این صنایع، برای فرار از ورشگستگی و حفظ تراز مالی صنایعِ تحت مدیریت خود هستند.
در واقع می توان اذعان داشت که نمایندگان دو حوزه انتخابیه کارگرخیز در استان مرکزی به جای حمایت از برجام و رونق اقتصادی حاصل از این توافق، و حفظ و توسعه صنایع استان، تیشه بر ریشه برجام و سفره کارگران حوزه انتخابیه خود زدند.
با خروج امریکا از برجام و شروع تحریم های جدید علیه ایران، دیری نگذشت که همان مخالفان انعقاد توافقنامه برجام؛ به جای حمایت از برنامه های اقتصادی دولت برای کاهش اثرات سوء حاصل از اقدام ظالمانه ترامپ علیه مردم ایران، شروع به تخریب و حمله به دولت کردند تا شاید به گفته رئیسجمهوری از پاسخگویی درباره وظایف خودشان در برابر مردم شانه خالی کنند.
حال امروز در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، از همان نمایندگان مخالف برجام، صدای حمله به دولت به دلیل خروج آمریکا از توافق هستهای وین شنیده می شود! خروجی که نه تنها ایران در آن نقشی نداشته که به گفته مراجع بین المللی، دولت حسن روحانی به تمام تعهدات خود در برجام جامه عمل پوشانده است.
فرار رو به جلو، شگردی است که تندروهای مجلس دهم این روزها برای جمع آوری رای برگزیده اند و نمایندگانی که روزی مدعی بودند: «مذاکره سم است و کسانی که دم از مذاکره میزند یا خائن هستند و یا ترسو!» امروز مدافع حقوق کارگران در حوزه انتخابیه خود شده اند !
این در صورتی است که صنعت گران استان مرکزی بارها در محافل مختلف، برجام و ارتباط با جهان را تنها روزنه تنفس برای صنایع عنوان می کنند اینگونه موضع گیری ها و مخالفت با طرح هایی چون fatf نشان از درک نادرست و یا حتی عدم درک برخی نمایندگان از مشکلات و معضلات حوزه انتخابیه خود دارد.
بروز همین تخریب ها و حمله به دولت بود تا ابتدای بهمن ماه جاری سید علی آقازاده استاندار مرکزی در جلسه شورای اداری استان نسبت به چنین حملاتی واکنش نشان دهد و بگوید: «اگر کسی از تریبون مجلس دولت را تخریب کند و آن را زیر سوال ببرد در حال فرار از پذیرش مسئولیت خود است. اگر جوانمردی دارید بیایید جلو و کمی از مشکلات مردم را کم کنید نه اینکه مدام چماق در دست بگیرید و بر سر دولت بکوبید که این کار مصداق سوء استفاده از جایگاه است.»
در ادامه به برخی اظهار نظرهای صنعتی استان در خصوص اثرات مخرب اینگونه موع گیری ها پرداخته ایم.
شاه محمدی، عضو انجمن پیشگامان صنایع استان مرکزی:
برجام دسترسی مالی صنایع را به نظام پولی بینالمللی فراهم می کرد /تحریم ها، معیشت جامعه کارگری را سخت کرده است
مدیرعامل شرکت برین ساز گفت: ماهیت برجام به این ترتیب بود که تحریمهای بینالمللی از ساحت اقتصاد ایران زدوده شود یعنی ما بتوانیم کالاهای خود را صادر کنیم و دسترسی مالی به نظام پولی بینالمللی داشته باشیم.
فرشید شاه محمدی تصریح کرد: در شرایط تحریمِ حاد، رشد اقتصادی ایران تقریبا ۵ درصد سقوط کرده است در حالی که در تحریم های گذشته، رشد اقتصادی منفی ۵ درصد بوده و در دوران آرامش، رشد اقتصادی مثبت ۵ درصد بوده است. اگر مفاد برجام انجام میشد قادر به رشد اقتصادی ۸ درصد و بالای آن بودیم ولی به دلیل کارشکنی دولت آمریکا از این دسترسی ها محروم شدیم.
وی ادامه داد: اکنون اقتصاد ایران به قولی منفی ۷ درصد و به قول دیگر تا حدود ۸ درصد نیز سقوط کرده است ولی بخش صنعت، منفی نه و شش دهم درصد را نیز در یک سال گذشته تجربه کرده است اما اقتصاد ایران در حال بازسازی و بازیابی یا ریکاوری خود است و احتمال دارد ما به مرور بتوانیم به رشد اقتصادی صفر نزدیک شویم.
شاه محمدی اظهارداشت: به ازای هر یک درصد سقوط رشد اقتصادی، یک سال برای ترمیم آن زمان نیاز داریم؛ اگر پنج سال متوالی، هر سال پنج درصد رشد منفی اقتصادی داشته باشیم، ۲۵ درصد فرصت اقتصادی از دست میرود و ۲۵ سال نیاز به ترمیم آن داریم؛ به عبارتی، یک نسل باید صبر کند تا این آفات از اقتصاد ما پاک شود.
وی ادامه داد: در منطقه ما به دلیل وجود صنایع مادر، نیاز داریم که با وجود کارخانجات بزرگ و تکنولوژی مطلوب، منابع مالی قوی داشته باشیم و کالاها و محصولات آنها را از طریق تبادل بین المللی و افزایش سطح استانداردهای آنها صادرات کنیم که هیچ یک از این ها در کشور محقق نشده است؛ نه پول بزرگی پشتوانه این کارخانجات و صنایع ایجاد شده است و نه بازار بزرگی روی آنها گشوده شده است و نه آنکه استانداردها را به سهولت و راحتی از طریق تکنولوژی بومی به مرز قابل قبول صادراتی میتوانیم برسانیم؛ به همین دلیل است که صنایع بزرگ ما نمی توانند قابلیتهای خود را علنی کنند.
عضو انجمن پیشگامان صنایع استان مرکزی ابراز داشت: این تأثیرات منفی بر معیشت کارگران سایه افکنده است و شرایط به گونه ای است که کارخانجات حتی برای تامین حقوق پرسنل و کارگران خود با مشکلات بسیار جدی مواجه شده اند.
شرایط کنونی، معیشت جامعه کارگری را فوق العاده سخت کرده است به گونه ای که آنها از ناچاری با اعتراض به خیابان میآیند و این اقدام به نظام نیز صدمه میزند چراکه ممکن است در برخورد با آنها رفتارهای خشنی صورت گیرد درحالی که هیچ کس مایل به چنین اقدام و رفتاری نیست.
شاه محمدی ادامه داد: اگر برجام محقق می شد چه بسا امروز رشد اقتصادی ۸ درصدی را تجربه می کردیم و شکوفایی اقتصادی در همه حوزه ها داشتیم و میتوانستیم تکنولوژی در سطح بالا ارائه دهیم و بخش اعظمی از نیروهای مستعد کار را جذب کنیم.
انتظار میرود بخش اقتصادی، سیاستمداران و بخش دیپلماتیک و سیاستمداران خارجی کشور تمام تلاش خود را محقق نمایند تا خواسته دولت آمریکا که ایجاد نارضایتی و شکاف در جامعه ماست محقق نشود؛ مخصوصاً در بدنه کارگری و طبقات متوسط جامعه که همواره همراه جامعه و نظام بوده اند و شهید داده اند، که باید با تمهیدات ویژه مورد حمایت جدی قرار گیرند.
رهنما، فعال صنعتی:
بارِ فشار حاصل از لغو برجام، بر دوش مردم است / تعدیل نیروی کار ماحصل لغو برجام است
مدیرعامل شرکت گام گفت: اثرات منفی لغو برجام، چیزی بیشتر از آنچه که در بطن جامعه و در کشور می بینیم نیست و این واقعیتی عیان است.
نصراله رهنما افزود: به واسطه ی لغو برجام تحت فشار شدید اقتصادی قرار گرفته ایم و بارِ این فشار بر دوش مردم است.
عضو انجمن پیشگامان صنعت استان مرکزی تصریح کرد:طبیعتا همه ی حوزه ها تحت فشار تورمی، کاهش ارزش پول ملی، ورشکستگی مالی دولت و کاهش بودجه عمرانی قرار گرفته اند.همه شرکت های مرتبط با موضوع برجام کم کارتر شده اند و کاهش حقوق یک و نیم میلیون تومانی کارگران و تعدیل نیروی کار ماحصل این کم کاری شرکت ها است.
وی افزود: حتی امکان پرداخت کمک های تشویقی به کارکنان به واسطه ی تلاش و فعالیت در سخت ترین شرایط اقتصادی برای کارفرماها غیرممکن شده است.
حمیدرضا مهدی نیا، عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی اراک:
لغو برجام خسارات و صدمات جدی به اقتصاد کشور وارد کرده است / برای صادرات با مشکلات متعدد مواجه ایم
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی اراک گفت: برجام به عنوان یک معاهده بین المللی و در سطح تراز اول جهانی طی دو سه سال مذاکرات سنگین بین پنج کشور خارجی و کشور ایران با مدیریت مطلوب وزارت خارجه کشور و تیم همراه انجام گرفت؛ اما علی رغم اینکه علی الظاهر موضوعات سیاسی دیپلماتیک و خصوصاً مسائل نظامی را در بر داشت ولی در بطن خود، موضوعات اقتصادی و داد و ستد جهانی را تعیین تکلیف میکرد.
حمیدرضا مهدی نیا افزود: در سایه برجام، اقتصاد کشور شامل صنعت، کشاورزی و تجارت می توانست با اقتصاد جهانی گره بخورد.
در بهره گیری از ال سی و واردات بدون دغدغه مواد اولیه و قطعات اصلی ماشین آلات و تجهیزات صنایع تخصصی کشور و تامین نیازمندیهای خطوط تولید کارخانجات، گردش اقتصادی و در نتیجه ی آن رونق اقتصادی و در سایه آن رفاه و آسایش مردم میتوانست اثربخش و ثمر بخش باشد؛ ولی مجموعه ای از عوامل و در وهله اول خود آمریکا از این قرارداد خارج شده و برخی بیتوجهی های دُوَلِ اروپایی و نگاههای انحصار طلبانه و ناآگاهانه که در برخی اقشار و مسئولین در داخل کشور بود،این معاهده را برنتابیدند و برجام را درک نکردند و سبب شد این معاهده بینالمللی نافرجام بماند و مردم نتوانستند از این قرارداد، منفعت ببرند؛
در حالی که میتوانست با ابتدایی ترین امکانات متداول و متعارف ترین مزایای لازم برای تولیدکنندگان و تجار کشور فرصتی مناسب باشد.
مهدی نیا افزود: ما موفق به بهرهگیری از این فرصت نشدیم؛ امروز تولید کنندگان و کارخانجات بزرگ کشور همچون کارخانجات خودرو سازی و فولاد با مشکلات بسیار، قطعات، مواد اولیه، خدمات و تجهیزات را برای ادامه حیات خود وارد می کنند.
مدیرعامل شرکت لجور ادامه داد: در تامین ماشین آلات و تجهیزات نو قادر به تامین امکانات لازم نیستیم.
کمپانی های خارجی تحت عنوان تحریم به ما اجازه نمیدهند کارخانجات و تجهیزات خود را نوسازی کنیم و با دستگاه های کهنه پر مصرف انرژی و بهره وری بسیار پایین کار میکنیم چراکه تامین مواد اولیه کارخانجات با مشکلات بسیار مواجه می شود.
مهدی نیا افزود: طبعاً همه واردکنندگان با هزینه چند برابری مواد را وارد می کنند. متاسفانه کمپانیهای خارجی که از شرایط ما مطلع هستند همه خطوط تجاری و اعتباری ما را محروم کردهاند و کالاهای استوک را با کیفیت پایین و گران، آن هم نقدی و با تأخیر بسیار به ما می فروشند و هیچ بازرسی و کنترل کیفی هم در آنها انجام نمیشود. طبیعی است که در چنین شرایطی نه تنها در رقابت با کشورها دچار مشکل می شویم بلکه قیمت تمام شده محصولات ما افزایش مییابد و حتی بازار داخلی خود را نیز به رقبای خارجی به واسطه عرضه کالاهای ارزان تر واگذار می کنیم.
وی ادامه داد: امروز تولیدکنندگان ما کالاهایی را با مشکلات زیاد و استانداردهای لازم با کیفیت مطلوب و با شیوههای سخت و قیمت متعادل و رقابتی برای فروش آماده ی عرضه می کنند ولی برای انتقال پول آن و صادرات با مشکلات متعدد مواجه هستند.
غیر فعال شدن معاهده بین المللی برجام در اقتصاد ما سایه سنگین گذاشته و البته شرایط تحریم موجب شده که واردکنندگان بزرگ ما نیز با مشکلات جدی مواجه باشند در حالی که ما به تکنولوژی و انتقال فناوری به کشور نیاز داریم و این کار موجب شده که خسارات و صدمات جدی به اقتصاد کشور وارد شود.